شماره ۴۴۰ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۹ آذر
صفحه را ببند
یادداشت‌های یک آدم معمولی
چگونه به بیکاران کمک کنیم

|  فائزه درخشانی  |    شاید شما هم مثل من به مرور آمار علاقه داشته باشید. به حقایقی که پشت اعداد پنهان می‌شوند. به‌عنوان نمونه به این آمار توجه کنید:  
براساس آمار رسمی مرکز آمار ایران، میانگین بیکاری ‌سال 1392 در کشورمان 4/10‌درصد اعلام شد. تفکیک جنسیتی آمار نشان می‌دهد، سهم مردان از جامعه بیکار 6/8‌ درصد و سهم زنان 8/19‌درصد است. در گزارش مرکز آمار، میانگین نرخ بیکاری جوانان بین 15 تا 24‌ سال 24‌درصد اعلام شد. آمار تفکیکی هم گویای این است که 20‌درصد مردان 15تا 24‌سال بیکارند. این پارامتر برای زنان 8/40درصد اعلام شده است. متوسط نرخ مشارکت اقتصادی نیز معادل 6/37‌ درصد بوده که این پارامتر نیز برای مردان 63 و برای زنان 4/12درصد بوده است1.
تنها با در نظر گرفتن همین آمار و با اضافه‌کردن این حقیقت که شاغل بودن افراد دلیل بر دریافت حتی حداقل حقوق هم نیست، به خوبی می‌توانید شرایط دشواری را که بر زندگی چند‌میلیون نفر از ما حاکم است، درک کنید. حال اگر مطابق روال معمول، نخواهیم فقط از اوضاع شکایت کنیم، یک سوال اساسی هست که باید پاسخی برای آن پیدا کنیم:  
«چه کاری می‌توانیم برای کمک به این افراد انجام دهیم؟» بسته به این‌که «ما» چه‌کسی باشیم، این پاسخ متفاوت خواهد بود. دولت، قانون‌گذاران، بانک‌ها، شرکت‌ها و موسسات‌خصوصی، استادان دانشگاه و ما آدم‌های معمولی، هرکدام کارهای خاصی می‌توانیم انجام دهیم. من به‌عنوان یک آدم معمولی، می‌خواهم از منظر خودم به این سوال پاسخ دهم و اگر ممکن بود در یادداشت‌های بعدی درباره انتظاراتی که به‌عنوان یک آدم معمولی از سایر عناصر اثرگذار در این زمینه دارم، بنویسم. احتمالا الان با خودتان می‌گویید، «ما آدم‌های معمولی چه‌کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ هیچ‌کار! این مسائل مربوط به دولت و حکومت است. ما که کاره‌ای نیستیم.»
خب من می‌خواهم در این‌باره با هم گفت‌وگو کنیم. درباره توانایی‌های ما آدم‌های معمولی. درباره کاری که خودمان می‌توانیم برای خودمان انجام دهیم.
- می‌توانیم به آدم‌های دور و برمان بگوییم و به یادشان بیاوریم که استخدام‌شدن تنها روش ممکن برای کار کردن نیست. کارآفرینی استعداد خاص و غریبی نیست که محدود به آدم‌های خاصی باشد. البته کارآفرین شدن هم مثل هر کار دیگری نیاز به آموختن یک‌سری اصول و فنون دارد. اما حتی وقتی یک آدم با نگه‌داشتن مرغ و فروختن تخم‌مرغ به همسایه‌ها قسمتی از هزینه‌های زندگی را تأمین می‌کند، دست به کارآفرینی زده است.
- می‌توانیم کار را از این هم خاص‌تر دنبال کنیم و خودمان یک کارآفرین اجتماعی شویم. کارآفرین اجتماعی به کسی می‌گویند که برای حل یک مسأله اجتماعی دست به کارآفرینی زده است. مثلا اگر شما برای حل مشکل سالمندانی که تنها در خانه‌هایشان رها شده‌اند، کسب‌وکاری راه بیندازید مشکل این آدم‌ها را با گردش‌های دسته‌جمعی حل کنید نه‌تنها کارآفرینی کرده‌اید، بلکه مشکلی اجتماعی را هم حل کرده‌اید.
- صندوق‌های وام کوچکی در فامیلمان راه بیندازیم که به جوان‌های خانواده برای شروع کارهای کوچک وام بدهند.
- وقتی یکی را می‌بینیم که دور و برمان می‌خواهد یکی از کارهای بالا را انجام دهد، دلسرد و مأیوسش نکنیم. مطمئنا او بیشتر به کمک و همدلی ما نیاز دارد تا آیه‌های یأس.
و...
در یادداشت بعدی درباره انتظاراتی که ما آدم‌های معمولی از دولت، قانون‌گذاران، موسسات خصوصی، اساتید و... داریم خواهم نوشت.

1. آمار منتشره مرکز آمار ایران، خبرگزاری مهر، 1393/5/25. کد خبر: 2270296.


تعداد بازدید :  236