شهروند| روز به روز بر تعداد افرادی که راهی جز گذران زندگی در شرایط زیر خط فقر ندارند، افزوده میشود؛ این سخن مشترک جامعهشناسان و اقتصاددانان در نشست علمی «دام فقر؛ در جستجوی راه رهایی» بود که سه روز پیش برگزار شد و البته راهکارها برای خروج از این وضع تا اندازهای متفاوت بود. در این نشست که عصر یکشنبه همین هفته و در تالار ابنخلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، سارا شریعتی، احمد میدری، سعید مدنی، رضا امیدی و یاسر باقری از ابعاد تازه فقر در ایران سخن گفتند و پیامدهای احتمالی تداوم شرایط کنونی را توضیح دادند.
در جهان بعد از نظامیان، بانکدارها عامل فقرند
در ابتدای این نشست، احمد میدری، اقتصاددانی که این روزها مسئولیت معاونت رفاه وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی را برعهده دارد، از افزایش روزبهروز تعداد فقرا در ایران گفت. میدری با بیان اینکه در دورههای گذشته بین ۱۴ تا ۱۸درصد مردم زیر خط فقر بودند، این آمار را در شرایط کنونی حدود ۳۵درصد دانست و گفت: «فقر محصول تسلط منافع یک گروه به گروههای دیگر جامعه است که میتواند در سطح جهانی یک کشور یا منطقه باشد. در سطح جهانی تسلط نظامیان و سرمایهداری ازجمله مصداقهای ایجادکننده فقر هستند.» او در ادامه با بیان اینکه بعد از نظامیان، بانکداران بزرگترین عوامل فقر در دنیا هستند، توضیح داد: «از اواخر ۱۹۸۰ سرمایهداری مالی با ابزارهای مختلف به انتقال منافع مردم به بخش سرمایهداری مالی دست زد و کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که به این دلیل تعداد فقرایش افزایش نیافته باشد.» میدری که بخشی از فقر را ناشی از تسط منافع گروهی اندک بر قشر وسیعی از جامعه میدانست، در مثالی توضیح داد: «در برخی از نقاط کشور به ازای هر ٣۵ کودک یک معلم وجود دارد، اما این وضع در برخی از نقاط تهران به ازای هر ۵ کودک یک معلم است. در همین وضع باید دید گروه کوچکی از مدیران مدارس چگونه میتوانند یک مدرسه غیرانتفاعی داشته باشند و به این ترتیب معادلات را برهم بزنند. به همین ترتیب در بخش درمان، پزشکان متخصص نیز قدرت بیشتری از پزشکان عمومی دارند.»
افراد فقیر زودتر میمیرند
سعید مدنی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی اما از آثار سوء فقر در جامعه گفت و امکان تحقق دموکراسی در شرایط کنونی را بسیار محدود دانست. این جامعهشناس گفت: «فقر با دموکراسی هم ارتباط مستقیم دارد و مردم هرچه فقیرتر شوند به جای آنکه خواستههای خود را از راههای دموکراسی دنبال کنند به سمت شورش و پایین کشیدن دولتهای نالایق حرکت میکنند و جامعهای که در آن فقر زیاد باشد امکان تحقق دموکراسی در آن محدود است.» مدنی در ادامه به بررسی رابطه فقر با سلامت جامعه پرداخت و گفت: «بیماریهای عروقی در افراد فقیر بیشتر است و بر اساس بررسیها کسانی که فقیرند زودتر میمیرند. امروز ۵۰درصد جمعیت جهان به نوعی زیر خط فقرند و ۲میلیارد نفر کاملا در فقر به سر میبرند.»
مدنی در ادامه با اشاره به تلاشهایی که بعد از انقلاب برای مبارزه با فقر انجام و حتی در قانون اساسی نیز بر آن تأکید شده است، گفت: «متاسفانه بعضی برنامه دولتهای مختلف برای مبارزه با فقر موفق نبوده است، زیرا دولتها به جای آنکه به ساختارها توجه کنند به معضل توجه کردند.» انتقاد از دخالت نهادها در اقتصاد و ناکارآمدی فعالیتهای این نهادها در مبارزه با فقر بخش دیگری از سخنان این جامعهشناس بود: «امروز برخی نهادها ۸۱۲ شرکت دارند که فقط با دولت ۱۷۰۰ قرارداد امضا کردند و خارج از نظارت دولت عمل میکنند. بانکداری نیز در این میان نقش پررنگی داشته و ۵۷درصد داراییها و ۲۵درصد فروش بیش از ۱۰۰ شرکت بزرگ در ایران مربوط به بانکها و موسسات اعتباری است.»
ایده این است که مبارزه با فقر توسط خود فقرا انجام شود
سارا شریعتی یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود که بحث خود را با رابطه جامعه مدنی و دین با فقر آغاز کرد. این جامعهشناس با انتقاد از بیتوجهی نهادهای آکادمیک ایران نسبت به مسأله فقر گفت: «اگر ما نگاهی به مباحث روشنفکری و دینی در دهه اخیر بیندازیم، مشاهده میکنیم توجه به مسأله فقر از اهم مباحث روشنفکران و حوزه دین نیست. حتی در دانشگاه تعداد پایاننامههایی که به مسأله فقر و بیشناسنامهها میپردازند زیاد نیست.اگر فقر را چیزی بدانیم که انسان را از شأن انسانیت خارج میکند، برگزاری جلسهای برای حساس کردن جامعه دانشگاه درخصوص فقر و گرسنگی یک نوآوری است؛ در دهه گذشته ببینیم چگونه مبارزه با فقر وارد دانشگاه شده و کرسیهای آموزشی به آن اختصاص داده شده است.»
مشارکت مدنی برای رفع فقر ایران جواب نمیدهد
در ادامه این نشست «رضا امیدی» با اشاره به سوابق دیگر کشورها برای مقابله با فقر و نحوهکمکگرفتن آنها از جامعه مدنی، از ناتوانی مشارکت مدنی برای رفع فقر ایران گفت. این جامعهشناس با توضیح دینامیزمهای فقرزایی در ایران گفت: «این دینامیزمها از زمان کنسرسیوم نفتی شروع شده و در اواسط دهه 50 تا پایان جنگ وقفهای ایجاد میشود و بعد از جنگ نیروها خود را بازسازی میکنند و دوباره روند را شروع میکنند.» او ادامه داد: «اگر بخواهیم فقر را به لحاظ کمی ببینیم، بهخصوص از نیمه دوم دهه 40، این روند رو به گسترش رفته است. بعد از انقلاب به دلیل انواع نهادها، شاهد روندی نزولی در فقر بودیم و این وضع تاسال 1383 ادامه داشت، اما دو سال بعد جهشی را شاهد بودیم و جمعیت زیر خط فقر مطلق 2.5 برابر شد. به نظر میرسد با توجه به شوک قیمتی در یکسال اخیر، درسال 97 نسبت به سهسال قبل 4 تا 5درصد شاهد افزایش جمعیت زیر خط فقر باشیم.»
آخرین سخنران این نشست هم «یاسر باقری»، مدیر گروه مطالعات اجتماعی موسسه عالی پژوهش اجتماعی بود که دراینباره گفت: «اگر تاریخ سیاستگذاری بعد از انقلاب را مرور کنیم، قانونی که به طور مشخص به فقر پرداخته باشد جز در برهه ۸3−۸2 چیزی به دست نخواهیم آورد.» باقری با اشاره به اینکه «ما سند جدی درباره فقر نداریم»، توضیح داد: «از نگاه دولتمردان آن چه وجود دارد نبود امکانات است. به همین دلیل نیز در مجلس وقتی درباره فقر صحبت میشود بیشتر بحث ارایه امکانات مطرح میشود که نتیجه این سیاستها آن شده است که ما به جای مبارزه با فقر، محرومداری کنیم.»