| شهرام علیزاده| روانشناس بالینی کودک و نوجوان|
کودکان بهعنوان آیندهسازان این مرزوبوم شناخته میشوند و سنگبنای شخصیت سالم و مستقل آنها در این سنین شکل میگیرد. دریافت بازخوردهای مناسب از جانب والدین یکی از مهمترین عوامل سلامت روان کودکان به شمار میآید. برداشت والدین از تجربههای دوران کودکی تأثیر بسزایی بر نحوه فرزندپروری آنها دارد. درک هرچه بیشتر والدین از خودشان و رفتارهایشان موجب ایجاد رابطهای سالم با فرزندانشان خواهد شد.
سلامت و امنیت عاطفی کودکان در گروی بازخوردهای مناسب والدین نسبت به رفتارهای آنهاست.
متاسفانه برخی از والدین با القای حس بیاعتمادی در وجود کودکان، تعادل عاطفی او را با خطرات جدی مواجه میسازند و صدمات جبرانناپذیری به اعتمادبهنفس او وارد میکنند.
پدری که در گفتوگوهای خود با کودک، ناشایستبودن «دروغگویی» را متذکر میشود و در زمانی دیگر او را مجبور میکند تا به دروغ بگوید «پدرم خانه نیست»، حس دوگانگی آسیبزایی را در وجود کودک شکل میدهد.
محتمل است که الگوهای رفتاری منفی خانوادگی از والدین به فرزندان و از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند. تعادل عاطفی کودک در گروی پیشبینیپذیربودن، ثبات و پذیرابودن والدین است.
تربیت فرزندان ازجمله مهمترین وظایف است که روی دوش هر پدر و مادری سنگینی میکند. والدین مهمترین شخصیتهای زندگی فرزندان هستند و تاثیرات مثبت و منفی بسیاری را در زندگی آنها برجای میگذارند. بیشک سنگبنای کسب انگیزه و اعتمادبهنفس کودک توسط والدین گذاشته میشود و این ویژگیها خصیصههای مثبت دیگری را به همراه خواهد داشت. ریشه موفقیت درطول زندگی فرزندتان، پرورش انگیزه و عزتنفس او در دوران کودکی است. کسب انگیزه و اعتمادبهنفس در سالهای اولیه زندگی پایگاهی مستحکم برای فرزندتان فراهم میکند تا هنگام مواجهشدن با مشکلات شخصی، فشارهای جامعه و همسالان از راهکارهای پختهتری استفاده کند. انگیزه در وجود هر فردی با توجه به تجارب شخصی و بازخوردهای اطرافیان کم یا زیاد میشود. چگونگی برداشت هر کودک از خود در کیفیت روابط، عواطف و همچنین یادگیری او موثر است.
کودکی که از «امنیت عاطفی» برخوردار نباشد، احساس افسردگی خواهد کرد و به احتمال بسیار زیاد به کودکی مضطرب تبدیل خواهد شد. کودکانی که به خود بیاعتمادند، در محیطهای اجتماعی بیقرار خواهند بود و در زمان غیبت والدین، بشدت مضطرب میشوند و دورماندن از مادر برايشان بسیار زجرآور خواهد بود.
این کودکان مدام نشخوار فکری را تجربه خواهند کرد و درباره درست یا غلطبودن یک رفتار با خود کلنجار خواهند رفت. امنیت عاطفی کودک بسیار ضروری است و کودکان به امنیت عاطفی نیازمندند.
احساس این که والدین یا مربی آنها را دوست ندارند، آنها را رها میکنند، جا میگذارند یا ممکن است بزرگترهای آنها به دلیل اشتباه بروند و دیگر برنگردند، بسیار برای کودکان دردناک است.
هیچگاه در صحبتهایتان برای تنبیه کودک و به اصطلاح سر به راهکردن او از جملات اینچنینی استفاده نکنید: «دیگه دوستت ندارم و مامانت نیستم.»، «امیدوارم تو رو نبینم و از دستت راحت شم.»، «دیگه دوستت ندارم، چون به حرف من گوش نمیکنی.»
به کاربردن چنین جملاتی امنیت روانی کودک را با خطرات جبرانناپذیری مواجه خواهد کرد.
- درصورت تنبیه کودک، رفتار او را مورد انتقاد قرار دهید و شخصیت او را خدشهدار نکنید.
- به او اعتماد کنید و در برابر اشتباهات او با صبوری برخورد کنید.
- او را بیقید و شرط دوست بدارید و برای خواستهشدن او قانون نگذارید.
- با اوصادق باشید و خودتان در درجه اول به توصیههایتان عمل کنید.
- فرزند خود را با تمام نقاط ضعف و قوتش بپذیرید.
- با مشاهده رفتارهای نامطلوب به او برچسب نزنید. به کاربردن کلماتی همچون «بیدرک، تنبل» میتواند باورهای کودک نسبت به خود را تحتتأثیر قرار داده و او را به فردی بیثبات تبدیل کند.