یکی از نهادهایی که به شدت مشتریان خود را دوست دارد بانک است. بانکها همیشه در تبلیغاتشان به وضوح اعلام میکنند که به مشتریان خود افتخار میکنند و آنها را همه سرمایه و داروندارشان میدانند. اگر کمی به تبلیغات تلویزیون دقت کنید و سریع آنها را رد نکرده و کانال بازی نکنید، میفهمید که بانکها مهمترین افتخار زندگیشان خدمت به مردم و ناراحت نکردن مشتریهایشان است! حتی گاهی این تبلیغات به اندازهای محبتآمیز است که اشک در چشم مشتری حلقه میبندد. همین بانکها با مهربانی تمام وامهای سنگین چندمیلیاردی به بعضیها میدهند و خودشان را تا آستانه ورشکستگی پیش میبرند. همینها باعث میشود مشتریان درمانده دلشان خوش باشد و تصمیم بگیرند به جای دست دراز کردن جلوی این و آن سراغ بانکها بروند و با وامهای هرچند ناچیز گره زندگیشان را باز کنند. بالاخره بانکی که آن همه دست و دلباز است و وام چندمیلیاردی میدهد و نمیتواند پس بگیرد وام 10میلیون تومانی برایش پول خرد است. بیایید با یک مشتری وارد بانک بشویم و از این همه مشتریمداری لذت ببریم...
یک وام 10میلیون تومانی لطفا
- نداریم.
شما که وام 10میلیاردی هم میدهید!
- اعتبار نداریم. هر وقت تأمین اعتبار شد بیایید
کی تأمین اعتبار میشود؟
- معلوم نیست اما اول بگو ببینم سند خانه، ویلا، برج، بارو ... چیزی دارید؟
ندارم؛ یعنی اگه اینارو داشتم 10میلیون واسه چی میخواستم!
- ضامن چی! ... 3 ضامن معتبر کارمند رسمی دولت، که بازنشسته نشده باشند و تا بهحال در عمرشان بیشتر از10میلیون تومان وام نگرفته باشند! به علاوه اینکه ندانند ضامن چیست یعنی ضامن هیچ انسانی در عمرشان نشده باشند حتی لفظی.
- اشکال نداره؛یک حساب باز کنید و 10میلیون تومان سپردهگذاری کنید تا وام بدهیم!
ندارم آقا ...
- باشه؛ 10میلیون تومان وام شما همین فردا آماده است به شرط اینکه ماه بعد 20میلیون تومان پس بدید
ندارم که پس بدم!
- هدف ما رضایت شماست؛ 30میلیون تومان سپردهگذاری کنید تا....
آقا نخواستم، خداحافظ!
- از دست بانک مشتریمدار ما ناراحت نشیدها یه وقت!