مجتبی پارسا خبرنگار گروه طرح نو
مسأله مسئولیت اجتماعی، در جامعه ما به مقولهای روشن و متمایز و در عین حال پیچیده و مبهم بدل شده و تعاریف، تفاسیر، محدوده و ابعاد آن از نظر افراد مختلف، دامنه گستردهای پیدا کرده است. در هر حال، چیزی که با قطعیت میتوان در باب مسئولیت اجتماعی از آن سخن راند، وجود دو مقوله «حق» و «تکلیف» است که همواره بایستی در کنار هم و با یکدیگر بیان شوند. اگر هر یک از این دو، بنا بر هر دلیلی، حذف یا کمرنگ شود، دیگری نیز رنگ میبازد. هر فردی از افراد جامعه، به همان اندازه که دارای حقوق است، دارای تکالیف و مسئولیتهایی در قبال دیگران هم هست. حقوق هر فرد، تکالیف دیگران در قبال اوست و تکالیف هر فرد، حقوق دیگران در قبال این فرد است. لذا مسئولیت اجتماعی، بدون حقوق، به امری تحکمی و دستوری و یکطرفه بدل میشود و همچنین، مسئولیت اجتماعی بدون تکلیف، به ندرت جامهعمل میپوشاند.
درباره این موضوع، «محمدمراد بیات»، جامعهشناس و استاد دانشگاه، نظر خود را با «شهروند» در میان گذاشته است؛ مهمترین موضوعی که «بیات» در ظهور و بروز مسئولیت اجتماعی و توسعه آن در میان مردم اشاره میکند، وجود سازمانهای مردمنهاد یا همان «انجیاو»هاست. سازمانهای مردمنهاد با سازوکار خود میتوانند مسئولیت اجتماعی را به مردم واگذار کنند و از این طریق، موجب تقویت آن شوند؛ اما این جامعهشناس معتقد است که این مهم در جامعه کنونی ما اتفاق نمیافتد؛ چراکه با ایجاد، تقویت و توسعه این سازمانها، برخورد امنیتی میشود. گفتوگوی ما را با محمدمراد بیات در ادامه میخوانید:
دو مقوله «حق» و «تکلیف» در مسئولیت اجتماعی چه جایگاهی دارند؟
مسئولیت اجتماعی در فرآیند حقوق و تکالیف، ابعاد روشنتری به خود میگیرد. هر شهروند برای حضور در اجتماع، هم حقوق و هم تکالیفی را واجد است. این دو- حقوق و تکالیف- به مثابه دو کفه ترازو هستند که باید همسان با یکدیگر دیده شوند؛ و اختلال در هر یک، اختلال در دیگری را نیز به وجود میآورد. بهعنوان نمونه شهروندان میبایست بهصورت فعال و داوطلبانه، تخصص و استعداد و توانمندی خود را در سازمانها و نهادهای محلی و ملی گوناگون به کار گیرند. مانند هیاتهای منصفه، حلاختلاف، معتمدین، هیاتهای داوری در عرصه انتخابات و بسیاری دیگر که در قانون پیشبینی شده است.
چهچیزی میتواند بستری برای فعالیتهای اجتماعی شهروندان را فراهم سازد؟ و چهچیزی میتواند آن را از میان ببرد؟
آن چیزی که میتواند بستر و زمینه را برای حضور فعال و ایفای مسئولیت اجتماعی شهروندان فراهم کند، امکان تاسیس، توسعه و فعالیت سازمانهای مردمنهاد یا به تعبیری «سمن» یا همان NGOها است، درقالب این انجمنها و نهادهای مردمی است که امکان ایفای مسئولیت اجتماعی در عرصههای فرهنگی مانند ترویج کتابخوانی و ارزشها و هنجارهای فرهنگی، همچنین محیطزیست و ایفای مسئولیت در سالمسازی محیطزیست و نیز دفاع از حقوق شهروندان مظلوم یا مغفول یا مطرود و همچنین فعالیت در عرصههای هنری، اجتماعی، سیاسی، علمی، دانشجویی و... فراهم میشود. اگرچه در دنیای امروز میتوان بخشی از مسئولیتهای اجتماعی را نیز در رفتارهای فردی مشاهده کرد؛ مانند دستگیری از یک ناتوان برای عبور از خیابان، اهدای صندلی به افراد مسن و بزرگان در حملونقل شهری، برداشتن زباله از سطح خیابان، تذکر به یک شهروند برای رعایت هنجارها و ارزشها و مواردی از این دست.
اما آنچه که میتواند مسئولیت اجتماعی را قانونمند، ضابطهمند، پایدار و استوار کند، امکان تأسیس و توسعه سازمانهای مردمنهاد است. مردم حق دارند که چنین نهادهایی را ایجاد کنند. همچنین تکلیف دارند نسبت به شهر و جامعه خود در عرصههای مختلف، توان، تخصص و استعداد خود را بهکار گیرند. حال فرض کنید چنین حقی از جامعه سلب شود؛ آیا امکان انجام چنین تکلیفی فراهم است؟ حاکمیتی که برای شکلگیری نهادهای مردمی، مانعتراشی کند و زمینه را برای تأسیس احزاب، اصناف، سندیکاها و سایر نهادهای محلی و منطقهای فراهم نکند، یا آنان را با رفتارهای پلیسی و امنیتی مواجه سازد، خودبهخود زمینه را برای ایفای مسئولیت اجتماعی از بین برده است.
حاکمیتیکردن مسئولیت اجتماعی تا چه اندازه موجه است؟
نکته بسیار مهم و حایز اهمیت اینکه فراموش نکنیم، مطابق قرائت صحیح از معرفت دینی و همچنین تجربه دنیای امروز، مسئولیت اجتماعی یا به تعبیر دینی، امر به معروف و نهی از منکر را نباید دولتی و حاکمیتی کرد. حاکمیت صرفا موظف است بستر لازم را برای بروز چنین مسئولیتی فراهم کند؛ و حق ندارد آن را در اختیار افراد یا گروه خاصی قرار دهد. متاسفانه جامعه ما با این تنگنا مواجه است. از سویی حقوق مردم در تأسیس سازمانهای مردمنهاد رعایت نمیشود؛ و از سوی دیگر، مسئولیتهای اجتماعی را با ظاهر قانونی اما تحکمآمیز به برخی نهادها میدهند؛ و گویا عملا میخواهند مردم را از این طریق خلعید کنند.
انتظار شما از ارتقا و اعتلای مسئولیت اجتماعی، در بستر فعالیتهای اجتماعی در آینده نزدیک چیست؟
ملت ایران در شرایط مختلف نشان دادند که حس مسئولیتاجتماعی آنها به نسبت سایر ملل، اگر قویتر نباشد، ضعیفتر نیست. انبوه موسسات خیریه، مساعدتهای مردمی و... بیانگر چنین موضوعی است؛ اما در برخی حوزهها کمتر شاهد ایفای مسئولیت اجتماعی شهروندان هستیم و مقصر اصلی آن نیز عمدتا مردم نیستند؛ بلکه نگرشی در بالاست که امکان تأسیس سازمانهای مردمنهاد را نمیدهد؛ یا برای فعالیت شهروندان در این نهادها، خط و نشان کشیده میشود.
انتظار میرود دولت تدبیر و امید که عمدتا نگرش مثبت و صحیحی به حوزه فعالیتهای مردمی دارد، بستر ایفای مسئولیتاجتماعی شهروندان را فراهم کند. بیتردید، با ایفای مسئولیت مردم، بار بزرگی از دوش نهادهای رسمی و دولتی برداشته خواهد شد و زمینه برای توسعهای پایدار فراهمتر میشود.
آن چیزی که میتواند بستر و زمینه را برای حضور فعال و ایفای مسئولیت اجتماعی شهروندان فراهم کند، امکان تاسیس، توسعه و فعالیت سازمانهای مردمنهاد یا به تعبیری «سمن» یا همان NGOها است، درقالب این انجمنها و نهادهای مردمی است که امکان ایفای مسئولیت اجتماعی در عرصههای فرهنگی مانند ترویج کتابخوانی و ارزشها و هنجارهای فرهنگی، همچنین محیطزیست و ایفای مسئولیت در سالمسازی محیطزیست و نیز دفاع از حقوق شهروندان مظلوم یا مغفول یا مطرود و همچنین فعالیت در عرصههای هنری، اجتماعی، سیاسی، علمی، دانشجویی و... فراهم میشود.
نکته بسیار مهم و حایز اهمیت اینکه فراموش نکنیم، مطابق قرائت صحیح از معرفت دینی و همچنین تجربه دنیای امروز، مسئولیت اجتماعی یا به تعبیر دینی، امر به معروف و نهی از منکر را نباید دولتی و حاکمیتی کرد. حاکمیت صرفا موظف است بستر لازم را برای بروز چنین مسئولیتی فراهم کند؛ و حق ندارد آن را در اختیار افراد یا گروه خاصی قرار دهد. متاسفانه جامعه ما با این تنگنا مواجه است. از سویی حقوق مردم در تأسیس سازمانهای مردمنهاد رعایت نمیشود؛ و از سوی دیگر، مسئولیتهای اجتماعی را با ظاهر قانونی اما تحکمآمیز به برخی نهادها میدهند؛ و گویا عملا میخواهند مردم را از این طریق خلعید کنند.