| علی نجاتالهی | مدرس دانشگاه |
برای رسیدن به پاسخ این سوال که ایرانیان مردمان مسئولیتپذیری هستند یا خیر، باید سابقه و تاریخچه مسئولیتپذیری اجتماعی در کشور و دنیا را موشکافانه به نقد و بررسی گذاشت.
بحث مسئولیت اجتماعی در کشور ایران هنوز بهطور دقیقه تحلیل و بررسی نشده است، بهطوری که حتی در متون آموزشی دانشجویان علوماجتماعی نیز آنچنان که باید شاهد این بحث مهم که لازمه جامعه کنونیمان است، نیستیم.در ایران مهمترین نمود مسئولیت اجتماعی در حضور و فعالیت خیریهها نمایان شده است.
خیریههایی که براساس یک نیاز مردم جامعه تأسیس شدهاند و بدون دخالت و حمایت نهادهای گوناگون دولتی حرکت میکنند. البته در ایران در حوزه مسئولیت اجتماعی بحثهایی نیز در مورد مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی و اخلاق کسب و کار شده است. بنگاههایی که در صورت افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی قطعا خواهند توانست آینده پررونقی داشته باشند. متاسفانه خیلی از بنگاهداران و افراد خیری که دنبال فعالیت اقتصادی هستند تنها روی چند حوزه متمرکز شدهاند و از سر تکرار یک رویه و سنت تنها دست به ساخت مدرسه و بیمارستان میزنند، در صورتی که ما در چندسال اخیر با چالشهای اجتماعی بسیار جدیتری روبهرو شدهایم که خانوادههای ایرانی را تا مرز فروپاشی پیش برده است. بحث مسئولیت اجتماعی در برخی از نگرشها به فرد معطوف میشود و معضلات گوناگونی نظیر تکدیگری، طلاق و اعتیاد را به مسئولیت خود فرد نسبت میدهند.
مردم باید از حقوق و تکلیفهای اجتماعی خود در همه زمینهها آگاه باشند و به خوبی آنها را بشناسند. خوشبختانه رئیسجمهوری آقای روحانی با تنظیم منشور حقوق شهروندی گام بزرگی در راستای آشنایی مردم با حقوق و تکالیف خود برداشتند. میتوان گفت که این منشور در جهت مسئولیتپذیر بار آوردن مردم ایران تهیه شده است. هیاهوی گذار از سنت به مدرنیته گاها باعث شده که تلقیای در ذهن برخی از گروهها ایجاد شود که ایرانیها انسانهای مسئولیتپذیری نیستند، در صورتی که آنها در برهههای مختلف و در بحرانهای گوناگون این مسأله را نشان داده و اثبات کردهاند. میتوان با توجه به آمار و میزان مشارکت مردمی در کارزارهای حساسی چون انتخابات یا کمک به زلزلهزدگان و ... این موضوع را رصد کرد.
هر چند ممکن است این مسئولیت نشأت گرفته از یک حس مقطعی باشد. با همه این احوال نمیتوان ایرانیان را انسانهایی مسئولیتگریز و مسئولیتناپذیر معرفی کرد. مردم مسئولیتناپذیر در تصمیمهایی که برای آنها اتخاذ میشود هیچ مشارکت و دخالتی نمیکنند. این مسأله برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار نیست و ترجیح میدهند که خود را با موارد دیگری سرگرم کنند. جالب میشود که اگر یک پرونده هم در مورد مسئولیتپذیری مسئولان جامعه منتشر شود، چرا که آنها بهعنوان سیاستگذار نقش مهمی در راستای مسئولیتپذیری یا مسئولیتگریزی مردم خواهند داشت. مردم ما مردم بیتفاوتی نیستند، آنها نسبت به کوچکترین اتفاق پیرامون خود واکنش نشان میدهند که اوج آن را میتوان امروزه از طریق شبکههای مختلف اجتماعی مشاهده کرد.
مردم ما در پارهای از موارد ممکن است آنچنان که باید حساسیت لازم را نداشته باشند که آن هم از نظر من به نحوه فرهنگسازی دولتمردان برمیگردد، مثلا در حوزه محیطزیست ما هنوز نتوانستهایم مردممان را مسئولیتپذیر بار بیاوریم. اگر رابطه بین دولت و ملت سرشار از اعتماد باشد مسلما شیوه درست زیستن اجتماعی به آنها منتقل میشود و آنها پذیرایی لازم را خواهند داشت.