شماره ۴۳۷ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۵ آذر
صفحه را ببند
کارگزار مسئول، شهروند مسئول

عباس صلاحی  نماینده تفرش و عضو کمیسیون اجتماعی

برای این‌که بدانیم مردم یک جامعه مسئولیت‌پذیر هستند یا مسئولیت‌گریز، نیاز به تحقیقات گسترده و انجام مطالعات عمیق اجتماعی است. از سوی دیگر باید با رصد تحولات و رخدادهای مهم یک جامعه طی چند دهه، عملکرد مردم در قبال این رخدادها را ارزیابی و بررسی کنیم تا به یک جمع‌بندی نزدیک به واقعیت برسیم.
با تحلیل عملکرد ایرانیان طی 3 دهه اخیر درمی‌یابیم که مردم ما در مواقع بحرانی و حساس واکنش‌های مثبتی در حوزه مشارکت‌های گسترده اجتماعی دارند که یکی از مهم‌ترین نمونه‌های آن را می‌توان به حضور پرشور اقشار مختلف مردم در دوران دفاع مقدس دید.
اما همین مردم درخصوص مسائل و رخدادهای خرد اجتماعی ازجمله رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، وقتی با یک فرد قانون‌شکن روبه‌رو می‌شوند، واکنشی نشان نداده و بیشتر با سکوت از کنار این قانون‌شکنی آشکار عبور می‌کنند. وقتی از آنها پرسیده شود که چرا اعتراضی به این رفتار نداشتید، اکثرا جواب می‌دهند که مسئولیت برخورد با افراد قانون‌شکن با مراجع انتظامی و قضایی است و ما در این حوزه مسئولیتی نداریم.
این دیدگاه کاملا با آموزه‌های فرهنگی و دینی ما مغایرت دارد و در یک جامعه دینی که یکی از ویژگی‌های فرد مومن را امر به معروف و نهی از منکر می‌داند، هیچ‌کس نباید خود را در قبال معضلات، مشکلات و آسیب‌های اجتماعی فاقد مسئولیت بداند.
مردم ما باید به این باور برسند که رفع معضلات و مشکلات اجتماعی نیازمند یک عزم ملی و همت و جدیت همگانی است تا بتوانیم با مشارکت همه اقشار جامعه، جلوی افزایش آسیب‌های اجتماعی را بگیریم. تا زمانی که افراد یک جامعه به این باور جمعی نرسند و در حقیقت درد اجتماعی مشترک نداشته باشند، نمی‌توان امیدوار بود که مشکلات و آسیب‌های اجتماعی به حداقل برسد.
تحقق این مهم نیازمند فرهنگ‌سازی است. فرهنگ تلاش همگانی برای مقابله با دردهای همگانی. به‌طور قطع اگر افراد یک جامعه درد مشترک نداشته باشند، نمی‌توانند به یک همگرایی مثبت برای مقابله با این درد برسند. حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا چنین باوری در جامعه ما وجود نداشته یا حداقل نهادینه نشده است. برای پاسخ به این پرسش باید فهمید که آیا مردم ما مسئولیت‌پذیر هستند یا مسئولیت‌گریز. با توجه به واکنش‌های مثبت مردم به مسائل کلان اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی و فرهنگی مانند جنگ‌تحمیلی، پاسخ پرسش فوق این است که مردم ما مسئولیت‌پذیر هستند، اما این‌که چرا در مورد معضلات خرد اجتماعی، واکنشی از خود بروز نمی‌دهند، شاید این باشد که آنها به یک بی‌تفاوتی منفی رسیده‌اند. ریشه این بی‌تفاوتی منفی را هم من در عملکرد مسئولان می‌دانم. متاسفانه مردم ما اعتماد زیادی به مسئولان ندارند و این نگاه طبیعی هم هست. وقتی افراد یک جامعه ببینند متولیان امر و کسانی که باید حافظ نظم و انضباط و اجرای قانون باشند، خودشان در برابر تخلفات کلان سکوت کرده و عزمی برای برخورد با متخلفان بزرگ ندارند، چرا آنها باید خودشان را درگیر کرده و به یک متخلف کوچک، مثل فردی که از چراغ قرمز عبور کرده یا افرادی که با رهاسازی زباله، به چهره شهرها و محیط‌زیست آسیب می‌رسانند، تذکر دهند.
شاید سکوت عمومی در برابر افراد قانون‌شکن، یک نوع دهن‌کجی به مسئولانی باشد که با متخلفان بزرگ برخورد نمی‌کنند. متاسفانه این بی‌تفاوتی از نسل ما به نسل‌های بعدی منتقل شده و به عبارتی این آسیب بزرگ اجتماعی درحال گسترش یافتن است. راهکار برون رفت از این معضل نیز فرهنگ‌سازی، ارایه آموزش عمومی از سنین پایین به‌ویژه در مدارس و تأکید مسئولان بر اجرای صحیح قانون است و درنهایت دستگاه‌های انتظامی و قضایی باید با متخلفان در هر حوزه‌ای برخوردی متناسب با تخلف صورت‌گرفته داشته باشند و زمانی که مردم ما ببینند پلیس و دستگاه قضایی برای مقابله با متخلفان عزم جدی دارند، آنها نیز وارد میدان شده و گوشه‌ای از کار را برعهده می‌گیرند.


تعداد بازدید :  220