| فرنوش ارسخانی |
دانلود غیرقانونی نه یک پدیده است و نه یک جریان متداول تعریف شده؛ بيشتر شبيه يک موج است. موج اپیدمی گونهای که در کشورمان بین مردم سرایت کرده و کارایی آن فقط متعلق به طبقه و قشر خاصی نیست. اگرچه فقط نمیتوان مردم را مقصر برپایی این موج غیرفرهنگی دانست چون حتى برخی از فعالان موسیقی هم در شکلگیری این بحران مقصرند. بحرانی که به شکل بارز و نجومیای درحال رشد است و متاسفانه حتی تبلیغات هم در جهت حذف آن اقدامی نمیکنند؛ جالب اینجاست به جای اينکه به دنبال تدبیر و راهکاری براى حل اين مسأله باشند، مردم را به دانلود غیرقانونی هدایت میکنند. نمونه بارز این قضیه را میتوان در پیج اصلی اکثر سایتها جستوجو کرد؛ از دانلود «پارویِ بیقایق» محسن چاووشی گرفته (که به محض ورودش به بازار موسیقی، آلبومش چند ثانیه بعد در اینترنت لو رفت) تا جدیدترینهاى آلبوم ش.ع و س.ش. در اين گزارش سعی کردیم به اين معضل و همچنين مسأله عدم قانون کپىرايت که اينروزها به شکل طوفانى به دنياى موسيقى و ساختار آن نفوذ پيدا کرده، بههمراه برخی از چهرههای موسیقی ازجمله سالار عقیلی، امید حاجیلی، همایون نصیری و حمید حامی بپردازیم.
مسئولان بايد به فکر چارهاى باشند
چندسالی است که آلبومهای موسیقی در پی اقدامى غافلگیرانه، قربانی حجم گستردهای از توجهات مردم (براى دانلود کردن) میشوند؛ معضلى که مدتهاست اهالی موسیقی از آن رنج میبرند و فقط با توجه و عنایت مسئولان موسیقی حل میشود. معضل جاافتادهاى که اگر به آن توجهى نشود، قد و قامت پيدا مىکند و ديگر کسى نمىتواند جلوي آن را بگيرد. سالار عقیلی، خواننده آلبومهای شناختهشده «سبوی وحشی» و «یار مست» در رابطه با این قضیه به «شهروند» گفت: «یادم است چند وقت پیش یکی از دوستانم آمد و گفت که آقای عقیلی، من از یکی آلبومهایتان، 10عدد تکثير کردم و هرکدامشان را به یکى از اعضای فامیلمان دادم، گفتم دست شما درد نکند! خب آدم در مقابل چنين اقدامى چه باید بگويد؟! هر هنرمندی در برابر چنین اتفاقی ناراحت میشود چون به شکل غیرقانونی آثارش کپی شده. فکر میکنم که ما هرچقدر هم از این بابت ناراحت شویم و اعتراض کنیم، راه به جایی نمیبرد و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. محقق شدن این امر، از عهده ما هنرمندان خارج است و فقط مسئولان بايد به آن رسيدگى کنند و از آثار هنرمندان حمایت و کاری کنند تا این اتفاق در مملکتمان يا کمتر شود یا اصلا رخ ندهد.» عقیلی همچنین از اینکه سیدیها در ایران به راحتی و بدون هیچ کد و رمزی در اختیار مردم قرار میگیرد، اظهار گلهمندی کرد و گفت: «در اغلب کشورها، کلیدها یا قفلهایی در فایل سیدیها میگذارند تا مردم نتوانند از آن کپی کنند، اما اینجا نهتنها این کار را نمیکنند، بلکه وقتی اشخاص از آن تکثیر میکنند، فقط جریمهای از او دریافت کرده و بعد آزادش میکنند. اما نباید چنین کاری را انجام دهند چون اگر حتی خود آن شخص هم بفهمد که این کار چقدر برایش خطرناک است، هیچوقت کپیرایت نمیکند.»
حق انتشار، بدون اجازه!
اما بخشی از الزامات توجه و احترام نسبت به یک اثر هنری، رعایت حقوق مادی و معنوی صاحب اثر است که متاسفانه این مساله، بهخاطر عدم قانون کپیرایت به راحتى توسط سودجویان پایمال و ناديده گرفته میشود. همایون نصیری، نوازنده گروه «دارکوب» که دل پری از این قضیه دارد، در اینباره معتقد است: «متاسفانه در موسیقی ما قانونى به نام رعایت حق صاحب اثر وجود ندارد! در حالي که در برخی از کشورها، هر شرکت و ارگانی در صورت استفاده از اثر، ابتدا از صاحب اثر اجازه کسب مىکند و کلی از لحاظ مادی او را تامين سپس از اثرش استفاده میکند. اما اينجا چنين نيست و متاسفانه ناديدهگرفتن این قضیه، لطمه بسیار بزرگی به فرهنگ و موسیقیمان مىزند.» او در ادامه خاطرنشان کرد: «یادم است چند سال پیش در سینما راهکاری برای جلوگیری از قاچاق غیرقانونی فیلمها ارایه شد که از آن به بعد سودجویان کمتر توانستند فیلمی را تکثیر کنند. مسلما اگر این اتفاق در رابطه با موسیقی هم بیفتد، بخشى از مشکلات موسيقى حل مى شود.»
نوشیدنی 5 هزارتومانی یا آلبوم
3 هزارتومانی؟
چندی پیش سایتEtunes حاضر شد قراردادی را با سایتهای بزرگي كه به صورت غيرقانوني و رايگان آلبومهاي موسيقي مجاز را براي دانلود در لينکشان میگذارند، امضا کند و تمام ارجاعات این سایتها را متعلق به خود کند. جالب اینجاست که این سایت حتى برای سادهتر شدن روند دانلود، قوانینی را برای کاربران تعیین کرد تا اعضا ابتدا قطعه موردنظرشان را گوش دهند و سپس آن را با قیمت بسیار ناچیزی (99تومان) خریداری کنند. هرچند راهاندازی این سایت، اقدام قابلتوجه و خوبی بود، ولی تبلیغاتی در جهت ترویج این فرهنگ شکل نگرفت. امید حاجیلی، یکی از نوازندههای سابق گروه «دارکوب» که اخیرا کنسرتهایش با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه میشود، معتقد است که حتی اگر تعداد سایتهای معتبر هم برای دانلود بيشتر شود، اما دوباره اکثر مردم به همان سایتهای نامعتبر غیرقانونی مراجعه خواهند کرد. «به نظرم این فرهنگ هنوز بین مردم و اهالیموسیقی جا نیفتاده و مسلما کسی نمیآید اثری را دانلود کند و پول آن را هم بپردازد. وقتی کسی به شکل رایگان میتواند آلبومى را دانلود کند که نمیرود آن را بخرد دانلود کند! زمانيکه یک نفر حاضر است 5هزار تومان بابت یک نوشیدنی بپردازد تا آن را در 30 ثانیه بنوشد و بعد قوطیاش را به بیرون بیندازد که حاضر نمیشود 3هزار تومان بپردازد تا یک سیدی که در آن 10الی 12 تِرک موجود است را به صورت اورجینال تهیه کند و هر زمان که بخواهد آن را گوش دهد!» او همچنین درباره علت جانیفتادن این فرهنگ و عدم تهیه آلبومها به صورت اورجینال، تصریح کرد: «متاسفانه موسیقی ما جریان درستی ندارد و در این صورت کسی هم اهمیتی به آلبومها نمیدهد تا برود اصل و اورجینال آنها را خریداری کند؛ تا زمانیکه موسیقی جریان درست و رویی نداشته باشد، هیچ فکری هم نمیتوان برای آن کرد. وقتی موسیقیمان بلاتکلیف است، چه چارهای میتوان برای آن اندیشید؟ سالهاست که موسیقی با همین روند حرکت میکند و چیزی هم در آن تغییر پیدا نکرده است.»
همانطور که در ابتدا به این مسأله اشاره شد، دانلود غیرقانونی، معضلی نیست که مسبب بروز آن فقط مردم باشند. شاید در نگاه اول در نوک پیکان آن مردم قرار گرفته باشند، اما گاهیاوقات حتى برخى از اهالی موسیقی هم از دانلود آلبومهایشان احساس رضايت مىکنند و هيچ اعتراضى نسبت به آن ندارند. «زمانی که تاریخ توزیع آلبوم خوانندهای به تعویق بیفتد، مجبور میشود قطعات آن را به شکل تکترک بیرون بدهد چون در شرایطی قرار ندارد که آلبومش مثل همیشه بفروشد. او از این کار راضی است چون دلش میخواهد هرچه سریعتر آهنگهایش به گوش مردم برسد تا بتواند کنسرت بگذارد و نتیجه بگیرد.» هرچند نمىتوان منکر اين قضايا شد، اما با نگاهی دقیقتر میتوان متوجه حضور برخي در پشتپرده این قضيه شد. کسی چه میداند شاید مافیا به اين قضيه هم نفوذ پيدا کرده؟
وقتی دانلود اعتبار و شهرت کسب میکند!
حمید حامی، خوانندهای که نبوغ خود را در همکاریهایش با بابک بیات نشان داد و توانست جایگاه خود را بهعنوان یک هنرمند بااخلاق و حرفهای حفظ کند، با اینکه قبلا هم به قول خودش فریادهایی براى جلوگيرى از دانلود و کپى غيرقانونى زده و برخى دشمنش شدهاند، در اين رابطه معتقد است: «من سالهاست که در نوک این پیکان قرار دارم و به خاطر اینکه به مردم گفتم دانلود نکنید، همیشه آسیب دیدم و شرکتها دشمنم شدند و حتی هر از گاهی هم مردم با من درافتادند. اما الان هم دوباره میگویم که دانلود موسیقی که برایش زحمت کشیده شده، یک نوع دزدی است. متاسفانه در برههای، یکسری از خوانندههای زیرزمینی که اتفاقا جزو 5، 6 نفر خوانندههای کنسرتبرو هم هستند، در پی اقدامی کارهایشان را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دادند تا آهنگهایشان شنیده شود و الان همه دارایی و اعتبارشان را مدیون دانلود و اینترنتاند. آنها در ابتدا به صرف اینکه از طریق اینترنت به خانهها و گوشهای مردم نفوذ کنند، وارد موسيقى شدند و از اين قضيه هيچ آسيبى نمىبينند. چون برایشان مهم نیست که سیدیشان بفروشد یا نه. تحتحمایتهایی خاص، سالی 3، 4میلیارد از کنسرتها درآمد کسب میکنند و اصلا به مسائل اينچنينى اهميت نمىدهند. اما در مقابل این اشخاص، کسانی قرار دارند که سالها برای تولید آثارشان، فکر و هزینه کردند و زحمت کشیدند. آنها تمام امیدشان به این است که وقتی آلبومشان منتشر میشود، حداقل سرمایهگذاری که بابت این کار کردند، به سمتشان برگردد.»
او معتقد است، تنها قربانیان این معضل و جریان، هنرمندانی هستند که از دانلود و کپی غیرمجاز آثارشان آسیب میبینند. «بالطبع این دسته از هنرمندان غالبا موسیقیشان سبک خاصی هم دارد که خوانندههای موسیقی سنتی را هم میتوان به آنها اضافه کرد و خودم را جزو آنها میدانم. من برای آلبوم قبلیام 140میلیونتومان هزینه کردم ولی فقط از اسپانسر 30میلیون دریافت کردم. حتی از فروش آلبوم، یک ریال غیر از مبلغ محدودی که شرکت آوای باربَد به من داد که آن هم سیدی با قیمت بالا بود، چیزی نصیبم نشد.» او همچنین درباره تخلف برخی از شرکتهای موسیقی در نحوه انتشار آلبومهای موسیقی اشاره کرد و گفت: «قانون کپیرایت در کشورهای همسایه کاملا رعایت میشود و داشتن یک دستگاه کپی سیدی در فروشگاه سیدی جرم سنگینی حساب میشود؛ زندان و جریمههای سنگینی دارد و در صورت تخلف آن فروشگاه برای همیشه پلمب میشود. اما در ایران شرکتهایی هستند که حتی در سوپرمارکتها آلبومهای موسیقی را منتشر میکنند. اکثر خوانندهها هم هميشه از آنها ناراضی بودند و ضرر دیدند. بنابراین اولین دزدی را شرکتهای غالب، یعنی 80درصد شرکتهای پخش موسیقی به صورت پاکتی و ادبی انجام میدهند و بالطبع ما خوانندهها آسیبی که در ابتدای توزیع آلبومهایمان میبینیم، سنگینتر از دانلود و کپیکردن مردم است. شرکتها برای انتشار آلبوم 100هزار عدد هولوگرام با خواننده قرارداد امضا میکنند، اما شرکت پخش 200هزار عدد به صورت غیرمجاز تولید میکند و 200هزار سیدی را میفروشد و از آن100هزار سیدی که با مننوعی قرارداد بسته، فقط 20هزار عدد از آن میفروشد و 80هزار عدد باقیمانده را در انبارش نگه میدارد. در صورتیکه شرکت پخش 220 هزار عدد فروخته ولی آماری که به بنده میدهد فقط 20 هزار عدد است. این جریان، ضربه بسیار بزرگی به موسیقی ما زده و باعث شده، خوانندههایی که بازارپسندترند و در اینترنت و رادیوهای آنچنانی فعالیت بیشتری دارند، سود ببرند و بهخاطر برگزاری کنسرتها و شهرتشان، حمایت شوند. اما درمقابل، خوانندههایی مثل من هر روز ضعیف و ضعیفتر شوند.»
شرکتهايي كه مردم را به دانلود و کپیرایت تشويق ميکنند
به اعتقاد حامی، کپی غیرمجاز توسط شرکتها و اشخاصی که به شکل ارگانیزه اقدام به تکثیر سیدیهای مجاز و غیرمجاز میکنند، انجام میگیرد؛ همان افرادی که سر چهارراهها سیدی میفروشند. «ما فکر میکنیم که طرف در خانهاش سیدی را کپی کرده و آورده سر چهارراه میفروشد، درحالیکه اگر نگاه به قیافه و وضع اقتصادی آن آدمها کنیم، میبینیم که اصلا علم این را ندارند که در روز مثلا 1000 عدد سیدی کپی کنند. این اشخاص از سوی آدمهایی که چند نفر از آنها را هم میشناسم، حمایت میشوند؛ کسانی که سیدی را به صورت غیرمجاز کپی میکنند و سر چهارراهها میفروشند و از این راه درآمدزایی میکنند.»
او که دستهبندی خاصی از مجرمان موسیقی دارد، به زعم خود دسته سوم را چنین معرفی میکند: «ضربه سوم را مردم به موسیقی وارد میکنند. درست است که مردم آثار موسیقی را دانلود و کپی غیرمجاز میکنند، اما معتقدم حتی کسانی هم که مردم را ترغیب به این کار میکنند، شرکتها و تهیهکنندههای موسیقی یا خوانندههایی که از انتشار آثارشان در فضای مجازی سود میبرند، هستند. او اما استعاره خاصى از اين قضيه دارد: «اگر قرار باشد کسی بیاید و از خانه من دزدی کند و یک تکه نان با خود از آنجا ببرد یا هزار تومان از جیب من بزند، اگر خوردن آن پول حرام است، مسلما کپیکردن و دانلودکردن آهنگی که من 5سال بهخاطر آن زحمت کشیدم و 140میلیون هزینه کردم، عمرم را پای آن گذاشتم و برای صدور مجوزش کلی اذیت شدم، ایمان دارم که دانلود آن به شکل رایگان حرام است و یک نوع دزدی محسوب میشود. من سالهاست در رابطه با این قضیه دارم میجنگم ولی متاسفانه به نتیجهای نمیرسم. جملهای سازمانهای مبارزه با اعتیاد دارند که میگویند، نجات یک فرد معتاد، نجات یک جامعه است (نمیدانم چرا در این لحظه این جمله به ذهنم رسید). اگر بتوانیم درمورد یک نفر روشنگری و آگاهش کنیم، یک جامعه را نجات دادیم. چون آن یک نفر میتواند یک تبلیغ برای 10نفر دیگر باشد و میتواند 10 نفر دیگر را ترغیب به کپینکردن کند.» او ادامه داد: «خوشبختانه این قضیه درباره طرفداران من با اينکه نمىدانم تعدادشان چقدر است، کمتر اتفاق افتاده و از آنها ممنونم که با کپی و دانلود نکردن آثارم حمايتم مىکنند. من سعی خودم را انجام دادم تا این فرهنگسازی انجام شود و فکر مىکنم که چند حرکت کوچک هم در اين راستا شکل گرفته است. اما درباره قانون کپیرایت بايد بگويم که وقتی مسئولان نمیخواهند کپیرایت در کشورمان وجود داشته باشد یا اگر وضع بشود قدرت اجرایی آن را ندارند، مسلما به اين زودىها نبايد منتظر چنين اتفاقى باشيم.»