پخش خود را با داود هرمیداسباوند (سخنگوی جبهه ملی ایران) شروع کرد و به ایران درودی رسید؛ نقاش محترمی که برای بار نخست پس از انقلاب در تلویزیون حاضر شد. شعار «شوکران» گفتوگو با متفکران ایران امروز است. در این برنامه شخصیتهای تراز اول فکری و فرهنگی حضور پیدا میکنند و درباره داغترین مباحثات عرصه اندیشه، فرهنگ و سیاست به بحث میپردازند. «شوکران» به سردبیری و اجرای پیام فضلینژاد و تهیهکنندگی علی قربانی محصول مشترک حوزه هنری و شبکه چهار سیماست. این برنامه تلویزیونی ساعت ٢١ روزهای دوشنبه هر هفته از شبکه چهار سیما پخش میشود و بازپخش آن هم در روزهای سهشنبه ساعت ۱۰، جمعه ساعت ۱۴ و شنبه ساعت ۱۹ است. حضور چهرههای جدید در تلویزیون و گفتوگوهای داغ و چالشی، «شوکران» را به برنامهای متفاوت تبدیل کرده که طیفهای مختلفی را وادار به نشستن پای تلویزیون میکند. حالا «مریم هوشمند» مشاور سردبیر «شوکران» با «شهروند» همراه شده و به پرسشهای ما پاسخ داده:
ایده «شوکران» از کجا آمد؟ شما قبلا مجله «عصر اندیشه» را منتشر میکردید؛ میتوانیم «شوکران» را ادامه راه «عصر اندیشه» بدانیم؟
بله، فرض درستی است. عصر اندیشه و شوکران در امتداد یکدیگرند و هر دو نشانی از یک تکاپوی فکری است که در طول پنجسال گذشته انجام شده، با همان هدفی که سردبیر برنامه در یک مصاحبه مفصل با خبرگزاری فارس تحت عنوان «رفرم و نوگرایی چرا و چگونه» مطرح کرده و معتقد است: «اگر ما به آزاداندیشی ابتدای انقلاب یعنی از سال ۵۷ تا ۵۹ برنگردیم، شاید ناگزیر جبر تاریخ ما را به پیش از آن بازگرداند. این نوگرایی ناشی از یک ارزیابی جامع از شرایط فکری، فرهنگی و سیاسی کشور و بررسی سرچشمههای اصیل انقلاب است که این سرچشمهها ناظر بر گفتوگو و مناظره و مباحثه با مشربهای مختلف فکری است که گمان میرود از این اصالتهای اولیه غفلت شده است.» حالا شوکران میخواهد پایانی باشد بر این غفلت. چه در راه رسیدن به این هدف موفق شود یا نشود.
میهمانها چطور انتخاب میشوند؟ آنها برای حضور در برنامه درخواست یا انتظاری دارند؟
تاکنون میهمانی را نداشتیم که حتما حضورش در برنامه را موکول به درخواستی کرده باشد. میهمانها براساس ساختار و تیمی که تهیهکننده و سردبیر در حوزه پژوهش، سوژهیابی و بررسیهای رسانهای و مطبوعاتی ایجاد کردهاند، به آنها مشورت میدهند و در این مشورتها انبوهی از گزینهها مطرح میشود و درنهایت براساس مقتضیات موجود میهمان انتخاب میشود، البته همراهیها و مشورتهای حوزه هنری و تلویزیون نیز تعیینکننده است. گاهی هم پیش میآید که برخی گزینهها یا در ایران نیستند یا کسالت دارند و نمیتوانند به استودیو بیایند. یکی از مسائل مهم در انتخاب میهمان این است که شرایط به استودیو آمدن را داشته باشد، زیرا ما امکان این را _چه از لحاظ فنی و چه مالی_ نداریم که خارج از فضای استودیو گفتوگو را ضبط کنیم. اگر این امکان را داشتیم، انتخابهای بیشتری بود. متفاوت نبود، بیشتر بود. پنج مورد را بهطور مشخص در این برنامه داشتیم که دو مورد آنها خانم بودند، مثل خانم بدرالزمان قریب که به دلیل کهولت سن نتوانستند به استودیو بیایند.
آدمهایی که شما با آنها گفتوگو میکنید یا معمولا تن به مصاحبه نمیدهند یا اگر هم بدهند به سیمای جمهوری اسلامی نمیآیند، شما چگونه آنها را مجاب میکنید؟
به سختی! برای مجاب کردن میهمانها تلاش بسیار زیادی میشود تا بتوان یک روند درستی را در مجموع این گفتوگوها طی کرد. هر کدام از این میهمانها نیز باید بتوانند حداقل به بخشی از نیاز مخاطب پاسخ دهند. میهمانهای شوکران در حوزهها و ژانرهای مختلفیاند، از هنر گرفته تا تاریخ و سیاست و... یک تیم 12 نفره مشغول ساماندهی همین امورند. ما میتوانستیم حتی در شوکران تا ۴۰ قسمت پیش برویم و این ظرفیت را گسترش دهیم. با میهمانهای زیادی هم صحبت کردیم و قبول دعوت کردند، اما طبیعتا کار رسانه محدودیتهای زمانی، مالی و پلتفرم خود را دارد.
برخی معتقدند خطقرمزها برای برنامه شما تغییر و همین امر دست برنامه سازان را باز کرده، شما با این گزاره موافقید؟
خطقرمزها را باید به چند دسته تقسیم کرد: بخشی از آنها، خطقرمزهای خودساخته صداوسیما و برنامهسازان است، بخشی دیگر به اختیارات مدیریتی برمیگردد و درواقع خطقرمز نیست؛ شاید شبکهای بتواند از آنها عبور کند، شاید هم نتواند و این به شیوه مدیریتی آن شبکه برمیگردد. بخش دیگری از خطقرمزها، سنتی است و در ذهن شبکه، برنامهسازان و حتی مخاطبان رسوخ کرده که با کنار گذاشتن آنها هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد. بخشی از خطقرمزها هم مربوط میشود به مسائل قانونی و حقوقی که ما این نوع خطقرمزها را نمیتوانیم نقض کنیم و خود صداوسیما هم تن به این کار نمیدهد.
اینکه میگویند شوکران از خطقرمزها عبور کرده مربوط به سه مورد نخست است و مجموع این عوامل دستبهدست هم داده تا شوکران بتواند به حوزههایی که تا به حال تلویزیون به آنها نزدیک نشده بود، نزدیک شود. شوکران این شانس را داشت که هم از تهیهکننده باتدبیری مثل آقای علی قربانی که سالها تجربه کار هنری و مدیریتی دارد، برخوردار باشد و هم از شبکهای پخش شود که مدیر آن با سالها تجربه کار علمی و اجرایی در حوزههای مختلف، انگیزه و قدرت خطشکنی را دارد. آقای دکتر معینیپور با سیاستهای خود یک تحول جدی در شبکه چهار را پیگیری میکند که آیندهای روشن را نوید میدهد.
«شوکران» دنبال قضاوت است؟ تا چه میزان سعی میکند این قضاوت بیطرفانه باشد؟
شوکران بیشتر دنبال انصاف است تا قضاوت. البته این ادعا را ندارد در کاری که انجام میدهد، حتما منصف است، بههرحال آزمون و خطا وجود دارد. این راهی است که تازه آغاز شده و این تیپ برنامهها در شبکههای معروف دنیا در طول شاید ۱۰۰ تا ۲۰۰ قسمتاند و بعد از آن قضاوت میشوند. اگر بخواهیم شوکران را در افق بلندتری نگاه کنیم، طفل نوپایی است که باید کمکش کرد تا بتواند بهتر راه برود، عیب و نقصهای خود را برطرف و زبان خود را پیدا کند. ما همچنان درحال یادگیری و تجربه کردن هستیم.
بعضا میبینیم که همزمان دو صفحه در شبکههای اجتماعی که متعلق به دو جریان است، برنامه را تبلیغ میکنند، شما دلیل این ماجرا را چه میدانید؟
شاید دلیلش این باشد که این برنامه سعی کرده از تشتتهای موجود به شکل فزایندهای فاصله بگیرد. همه هدف شوکران این است که با مخاطبانش با پیشفرضهای کمتر و صادقانهتری روبهرو شود و سوژههای متنوعتری هم انتخاب کند.
ممکن است برخی نسبت به «حوزه هنری» یا «پیام فضلینژاد» ملاحظاتی داشته باشند. به نظر شما این افراد هم میتوانند مخاطب شوکران باشند؟
اتفاقا طیف وسیعی از مخاطبان شوکران همین افرادند، باید شوکران بتواند این دیالوگ و تعامل را بین مشربهای مختلف فکری برقرار کند. اگر سازندگان برنامه اعم از حوزه هنری، صداوسیما یا سردبیر آن مشرب فکریای دارند، باید آنقدر انعطاف داشته باشند که هم مقابل دیگر افکار قرار بگیرند و هم خودشان را در مقابل مخاطبان منتقد قرار دهند. به هرحال ما باید بتوانیم با هم گفتوگو کنیم، با هر دیدگاهی که داریم، ما در برنامه این را تمرین میکنیم، البته شاید هم در این راه خطا کنیم که این خطاها را هم میپذیریم.