در یکی از آخرین مصاحبههای تلویزیونی رئیس سازمان انرژی ایران جملهای مطرح شد که از جهاتی در خور تحلیل است. ایشان در پاسخ به پرسش مجری برنامه در مورد چشمانداز توافق هستهای این گزاره را مطرح کردند که «اروپاییها مثلی دارند و آن اینکه شیطان در جزییات است.» «جمله شیطان در جزییات است» مثالی شایع نزد اروپاییان است. از این گزاره به گونههای دیگر نیز استفاده شده است. همچون «حقیقت در جزییات است»، «حکومت در جزییات است»و نمونههای دیگر.
گفته میشود نخستینبار این گزاره از سوی معمار آلمانی «لودویک میس فن» استفاده شده است. برخی کاربرد این گزاره را به «گوستاوفلوبر» نویسنده رمانتیک آلمان نسبت میدهند. به نظر میرسد معنای گزاره مطرحشده در گفتوگو تا حد قابل فهمی با توافق هستهای ایران منطبق باشد. پایان آخرین دور مذاکرات در تابستانسال جاری و سپس تمدید آن تا 24 نوامبر2014 برای تدوین متن توافق جامع و اذعان طرفین به دشوار بودن مذاکرات این دوره نشان میدهد که هرچه طرفین به جزییات نزدیک میشوند، ضریب اختلاف افزایش و میزان اعتماد کاهش یافته است.
طبیعی است یا باید از ورود به جزییات صرفنظر کرد که چنین چیزی امکانپذیر نیست (چراکه فارغ از عمومات توافق جزییات نقش تعیینکننده دارند) یا باید به انتظار افزایش اختلافات تا مرز ترک کامل گفتوگوها نشست. به نظر میرسد با تغییر تصدی در سنا و بهدست گرفتن کنگره از سوی جمهوریخواهان در هفته گذشته، بهعنوان ورود متغیری جدید در این گفتوگوها، آن چیزی که آقای عراقچی در مورد نتیجه این دوره از مذاکرات مطرح کرده مؤید چنین دیدگاهی باشد که «تابه حال گفتوگو میکردیم. این بار مذاکره آغاز شده و اگر اختلافی نبود مذاکره نمیکردیم.»
از سوی دیگر متن توافق بدوی در آذرماه سال گذشته نشان از اصرار طرف مقابل به ورود به جزییات بیشتر را نشان میدهد. علاوه بر این ورود طرف مقابل به مسائلی که اساساً ربطی به پرونده هستهای ندارد و تلاش برای گره زدن این موضوعات با پرونده هستهای سطح اختلاف را بالا برده است. گرچه با پایان نخستین دور مذاکرات تدوین متن نهایی به صورتی خوشبینانه انتظار میرفت. لیکن سطح اختلافات آشکارشده خارج از انتظار مینمود.
اظهارات آقای عراقچی در آماده بودن 70درصد از متن توافق نهایی و 30درصد آن بهصورت نقطهچین و همچنین تأکید ایشان بر این مطلب که «30درصد توافق باقیمانده به لحاظ کیفی به نوعی به همه متن توافق برمیگردد و اینکه در گفتوگوهای نیویورک رسیدن به توافق کامل امکانپذیر نیست» پیشبینی واقعبینانهای بود که عملاً صورت عمل به خود گرفت. گرچه ایشان در همین گفتوگوی تلویزیونی در شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ابراز امیدواری کرد که تا 24 نوامبر توافق نهایی حاصل شود که این امر مستلزم تأیید نظر جمهوری اسلامی است، نشان میدهد که این فقدان قطعیت از آینده گفتوگوها حکایت از 2 عامل دارد: نخست فقدان اعتماد
2 طرف به یکدیگر و دوم جزییات.
با دقت در 2 عامل پیش رو یعنی اعتماد و جزییات در طول گفتوگوها میبینیم که این2 عامل بهنحو فزایندهای یکدیگر را تقویت کردهاند. از یکسو فقدان اعتماد به ورود بیشتر به جزییات انجامیده است و از سوی دیگر طبیعت جزییات در قراردادها که منطقاً ناشی از فقدان اعتماد طرفین و ضرورت انسجام هر قراردادی است به تطویل گفتوگو و فرصت دادن به متغیرهای مزاحم دامن زده است. از این جهات تا آغاز مذاکرات در عمان تا اعتماد طرفین گفتوگو حاصل نشود «خاصه جلب اعتماد طرف ایرانی» (بهویژه با گزارش دوپهلوی آژانس در روز جمعه) شیطان جزییات هر روز به صورت فزایندهای راه را بر توافق میبندد و رسیدن به توافق را «با میدان دادن به عناصر و متغیرهای خارج از میدان گفتوگو» طولانی و احتمالاً ناممکن میسازد. به هر ترتیب شیطانی دیدن جزییات یا حقیقی دیدن آن بیشتر از آنکه از ذات جزییات باشد ناشی از عوامل دیگری چون اعتماد یا فقدان آن است. اعتماد شاید یکشبه از دست برود، اما یکشبه به دست نمیآید.