ليلا مهداد| با صدتا تكتومان راهي خانه بخت شد؛ 9سال بيشتر نداشت و سه سال اول زندگياش را صيغه بود و بعد از چهارسال عقد كرد. «51سال از آن روزها ميگذرد، البته در عقدنامهام يك سفر مشهد و چند ظرف مسي هم بهعنوان مهريه قيد شده است. زمان عقد، عمويم شاهد بود و ظروف مسي و سفر مشهد را به مهريه توافقشده اضافه كرد و همسرم جز سكوت نتوانست كار ديگري كند.» «زهرا» هم سالهاست از زندگي مشتركش ميگذرد و تنها يك سكه مهرش است. «زهرا» دخترها و پسرهايش را راهي خانه بخت كرده و در همه اين سالها با خياطي كمكحال همسرش بوده است. «مهريه هديه زوج به زن است و درست نيست براي هديه چانهزني كرد، اما بدون هديه هم نميشود.» «زهرا» جزو عروسهاي قديمي است و سبكوسياق گذشته را متفاوت با امروز ميداند. «در گذشته با اينكه دختران استقلال مالي و اجتماعي نداشتند، مهريهها پايينتر بود. واقعا نميدانم چرا دختران امروزي كه از نظر اقتصادي و اجتماعي همپاي مردان هستند، مهريههاي بالا را ضمانت خوشبختي و زندگي مشتركشان ميدانند!» «نسيم» و «سيما» هر دو مجردند و اعتقادي به مهريه ندارند و آن را تضميني بر آيندهشان نميدانند. هر دو اينها معتقدند زماني كه زندگي سخت ميشود و دو طرف به اين نتيجه ميرسند كه ادامه زندگي سخت است، مهريه سنگين هم كاري از پيش نميبرد؛ چون همان اصطلاح مهرم حلال، جونم آزاد كاربرد بيشتري پيدا ميكند. «سيما» براي باوري كه دارد زندگي خواهرش را مثال ميزند. «خواهرم مادر دختري چهارساله است و در تمام اين سالها پابهپاي همسرش كار كرده تا زندگي بهتري را مهيا كند و در مقابل همسرش تمام داراييهايش را با او شريك است. زندگي مشترك از نامش هم پيداست؛ شريك بودن در همهچيز.» اما «مريم» كه سالهاست تجربه زندگي مشترك را دارد و براي دختر يكسالهاش مادري ميكند، مهريه را تضميني براي آينده زن ميداند. «بهطور قاطع نميتوان در مورد بودن يا نبودن مهريه صحبت كرد، چون زناني كه زندگي مشترك را شروع ميكنند، تجربههاي مختلفي دارند و سبكهاي زندگيشان با هم متفاوت است، اما بايد اين نكته را در نظر گرفت كه وقتي زني به هر دليل از همسرش جدا ميشود بايد توانايي تشكيل زندگي مستقلي را داشته باشد چون اين واقعيت را نميتوان كتمان كرد كه ديد جامعه به زن مطلقه با مرد مطلقه كاملا متفاوت است، البته اين واقعيت را هم در جامعه ميبينيم كه زندانيان مهريه را هم داريم!»
مهريه ناقابل
«مهريه توهين به زن است». «آرش» دوماهي ميشود با كسي براي ازدواج آشنا شده و اين مسأله را عنوان كرده كه اصلا اعتقادي به مهريه ندارد. «اگر قرار است زندگي مشتركي شروع شود بايد زن و مرد در همه چيز شريك باشند؛ هر چيزي كه براي زندگي مهيا ميشود از جهيزيه تا ماشين و خانه.» «آرش» و دختري كه براي ازدواج انتخاب كرده هر دو شركت مهندسي دارند و از نظر اقتصادي به تمكن خوبي رسيدهاند، اما هر دو اعتقادي به مهريه ندارند! «اشكان» هم به مهريه معتقد نيست. «زن و مرد مسيري را با هم شروع ميكنند و بايد در اين راه همانطور كه شريك غم و شادي هم هستند، شريك مال و اموال هم نیز باشند.» اما باور «مصطفي» با همسنوسالهايش «آرش» و «اشكان» متفاوت است. او تجربه 5سال زندگي مشترك را دارد و حالا بعد از جدايي بايد ماهانه يكسكه به عنوان مهر پرداخت كند. «من تمكن دارم كه ماهي يك سكه را بدهم، اما اذيتش ميكنم و هر چند ماه يكبار با حكم بازداشت سكهها را ميدهم. مهريه اهرم فشار زنان است و ما مردها هم اين اهرم را اينگونه ميشكنيم.» مدتي از ازدواج «اميرحسين» ميگذرد. او هم به مهريه معتقد نبوده، اما خانوادهها روي اين مسأله اصرار داشتند و براي همين تعدادي سكه را بهعنوان مهريه تعیین كردهاند. «من و همسرم اعتقادي به مهريه نداشتيم و قرار بود ششدانگ خانهاي كه داشتم را به نامش كنم، اما مهريهاي تعيين شد و ما به احترام بزرگترها حرفي نزديم، اما بعد از ازدواج ششدانگ خانه را به نام همسرم كردم. قوانين بر اين مسأله تاكيد دارد كه بعد از فوت مرد يكهشتم اموال به زن ميرسد، البته اموال اعيان كه آن هم به خوديخود چيزي نيست، براي همين به نام كردن اموال بهترين پشتیباني از زن است.»
چه چيز ميتواند مهريه باشد
ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی ميگويد مهريه بايد ماليات داشته و قابل تملك باشد. درواقع زوج مالي را ميتواند بهعنوان مهريه در نظر بگيرد كه متعلق به خودش باشد و اگر شخص ثالثي وجود دارد بايد در اين مورد رضايتش را اعلام كند. يكي از نكات ديگري كه بايد در نظر گرفت، اين است كه مال موقوفه نميتواند مورد مهريه قرار بگيرد. مهریه باید منفعت عقلایی داشته باشد، بنابراین اگر انجام عمل یا تعهدی هم دارای این ویژگی باشد، میتواند مورد مهر قرار بگیرد.
استحقاق زن بر مهریه
مهریه در صورتی که یک مال معین (عین معین) باشد به محض وقوع عقد متعلق به زن است و زن میتواند در آن تصرف کند. حتی اگر زن بعد از گذشت مدتی مهریه عین معین را مطالبه کند، میتواند منافع آن را نیز بخواهد. بنابر این اصل تمام تعهدات عندالمطالبه است و باید بعد از وقوع عقد انجام شود، بنابراین مهریه باید بعد از وقوع عقد به او پرداخت شود. گاهی مهریه بهصورت عندالاستطاعه تعیین میشود. در این حالت قدرت اجبار مرد به پرداخت مهریه از بین میرود. اگر مهریه عندالمطالبه باشد، زن میتواند از حقی که به «حق حبس» معروف است، استفاده کند. در این حالت زن میتواند تا زمانی که مهریه را دریافت نکرده، از شوهرش تمکین نکند. اگر زن از این حق استفاده و دادگاه بهدلیل عدم توان مالی مرد، مهریه را تقسیط کند، زن میتواند تا پایان پرداخت اقساط، همچنان از تمکین خودداری كند.
پشتوانه حقوقی دریافت مهریه
در سالهای گذشته شاهد شکلگیری رسم تعیین مهریههای سنگین بودهایم؛ مهریههایی که حتی گاهی باعث شکلگیری راهی برای کلاهبرداری و کسب سود و منفعت میشد. برای مدتی زندانها رفتهرفته از افرادی پر شد که در پی تشکیل خانواده و ازدواج سر از این مکان درآوردند. افرادی که به علت دقت نکردن در تعیین میزان مهریه پس از مدتی بهدلیل نداشتن توان مالی برای پرداخت مجبور به تحمل حبس میشدند. اما پس از تصویب قانون جدید حمایت از خانواده، اوضاع دستخوش تغییر شد. براساس ماده ۲۲ قانون حمایت از خانواده «هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصد و ده سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات ماده (۲) قانون اجرای محکومیتهای مالی است. چنانچه مهریه بیشتر از این میزان باشد درخصوص مازاد، فقط ملائت زوج، ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است» یعنی با توجه به این قانون، اگر مهریه تا ۱۱۰ سکه باشد، مرد به دلیل نداشتن توان پرداخت مهریه حبس میشود، اما اگر میزان مهریه بیش از ۱۱۰ سکه باشد، موارد مذکور فقط نسبت به ۱۱۰ سکه قابل اعمال است و نسبت به مقدار بیشتر، توان مالی شوهر اهمیت دارد.
مهریه ضامن خوشبختی است؟
مجتبی دلیر، روانشناس و مدرس دانشگاه| این روزها میشنویم که پسرها پلاستیکپَرَست و دخترها آهنپرست شدهاند! یعنی پسرها برای ازدواج بهدنبال دختران با جراحیهای زیباییاند و دخترها بهدنبال پسرهاییاند که خودرو داشته باشند و بتوانند سکههای بيشتري براي مهریه پرداخت كنند؛ چرا اینطور شده؟ رفتارهايي از ايندست حداقل در ظاهر چندان هم غير معقول نيست؛ چراکه این خواستهها ریشه در عوامل زیست- روانشناختی بنیادین دارد که بهصورت تکاملی به نسل امروز به ارث رسیده است و همين عوامل زماني كه از مسیر طبیعی خود منحرف میشود، مشکلات غیر طبیعی، خود را به نمايش ميگذارد؛ برای مثال طلب مهریه که برآوردی نیمههشیار از توان حمایتگری پسر از دختر است وقتی راه افراط یا تفریط در پیش میگیرد، تبدیل به ابزاری برای مقاصد دیگر از جمله فخرفروشی، چشموهمچشمی، کنترلگری، اعمال فشار، مانعتراشی برای خواستگار، به رخکشیدن میزان نفوذ و اقتدار عضوی از خویشاوندان، زورآزمایی خانواده عروس و داماد و موارد دیگر میشود. متاسفانه امروزه در جامعه ما مهریه از هدف اصلی خود منحرف شده است. از دیدگاه علمی مهریه با هدف برآوردکردن تأمین مالی زندگی مشترک و نه تأمینبودن مالی بعد از زندگی مشترک معقول مینماید. اما نبايد از خاطر برد كه ازدواج یک قرارداد اجتماعی است نه یک معامله اقتصادی! ازدواج پیمان بستن برای به پای هم نشستن است، نه فرصتی برای انتخاب یک شریک تجاری. ازدواجی که صرفا بر اساس محاسبات مادی از جمله مهریه باشد، محکوم به شکست است. هر چند از قدیم گفتهاند که «مهریه را کی داده و کی گرفته؟» اما هر روز شاهدیم که بعضيها مجبور به پرداخت آن هستند و عدهاي ديگر هم میگیرند! واقعيتي كه گاهي آن را فراموش ميكنيم اين است كه مهریه نشانه علاقه و محبت میتواند باشد نه ضامن آن. از طرفی اینکه مطرح میشود مهریه کم باعث دوام بیشتر زندگی مشترک میشود، هم چندان درست به نظر نمیرسد؛ چراکه تجربه روزمره نشان میدهد بسیاری از طلاقها با وجود مهریه کم هم رخ میدهد. همچنین طلاق با وجود مهریه سنگین هم اتفاق میافتد، بنابراین مهریه هیچ ارتباط معناداری با میزان پایداری زندگی نمیتواند داشته باشد؛ اما با توجه به آنچه پیشتر عنوان شد مهریه سنگین احتمالا به ناپایداری زندگی مشترک مربوط است. نكته بعدي كه بايد تأملي بر آن داشت، آن است كه امروزه مهریه كارکرد قديمياش را از دست داده اما چون ابعاد مختلف شرعی، عرفی، حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و غیره دارد، لزوم تعیین یا عدمتعیین آن خارج از تخصص نگارنده است و در حد توان اندکی از بعد روانشناختی به آن پرداخته شد که مهریه به لحاظ روانشناختی و به طور نیمه هشیار یک پرسشوپاسخ برای برآوردکردن توان تأمین مالی زندگی مشترک است. پس کارکرد تعیین مهریه برآوردکردن توان مالی بوده اما امروزه همان طور که تشخیص سلامت یا بیماری صرفا از روی ظاهر فرد پذیرفته نیست، طرح و تعیین مهریه سنگین برای برآورد توانایی تأمین مالی هم مردود به نظر ميرسد.