حسام خراسانی| ترویج فرهنگ داوطلبانه در مشارکتهای اجتماعی نیازمند الگوسازی صحیح بومی است که باید با توجه به فرهنگ ملی و دینی در آن مسیر حرکت کرد. روزنامه شهروند با توجه به ضرورت این مسأله به بررسی این موضوع در گفتوگو با ظاهر رستمی، معاونت فرهنگی و امور استانها در نمایندگی ولی فقیه جمعیت هلالاحمر پرداخت و با این سوال که آیا الگوی فرهنگی متفاوتی از فعالیت داوطلبانه در کشور نسبت به سایر الگوهای جهانی دنبال میشود؟ شروع کرد.
یک نهضت جهانی با نام صلیبسرخ و هلالاحمر در نقطه خارج از جامعه ما شکل گرفته است که دارای ذات نیکاندیشانه است. ملت ما در قبال این حرکت مانند هر عمل نیکاندیشی به آن احترام میگذارد.
ما کار و فعالیت هانری دونان، برای بنیانگذاری صلیبسرخ و هلالاحمر را یک کار ارزشمند میدانیم چون حرکت برگرفته از یک نظام اخلاقی و معنوی است که شایسته تحسین است. هانری دونان با توجه به نگاه صلحطلبانه و مددجویانه یک نهاد داوطلبانه را بنیان نهاد که به نحو احسن در طول مدت موجودیتش فعالیتهای بشردوستانه را دنبال کرده است. اما آنچه که در کشور ما ضرورت و اهمیت دارد، توجه به منابع غنی و ظرفیت قوی دینی و جغرافیای فرهنگی ایران است و همین دلیل بر الگوسازی صحیح از فرهنگ دینی در این عرصه است.
پایه و نحوه شکلگیری این الگو را چه میدانید و جمعیت هلالاحمر تا چه میزان در این مسیر حرکت کرده است؟
پایه اصلی قرآنکریم است؛ قرآن بهترین الگو برای اقدامات بشردوستانه است. این کتاب آسمانی برای حمایت از صلح، حقوق اسیر، حقوق مستضعفین، عدالت و ظلمستیزی نسخه شفابخش ارایه داده است. منبع دیگر، توصیههای هادیان ماست که آن برگرفته از قرآن است. تدوین این منابع به شکل برنامه هم در واکاوی در سیره پیغمبر و ائمه مشخص میشود. فرمایشات امام خمینی (س) و منویات رهبری نیز از دیگر منابع قابل مشاهده است. جمعیت هلالاحمر مانند سایر نهادهای جمهوریاسلامی راهبرد هدفمند خود را همین الگو میداند و در تدوین برنامه طرح تحول در هلالاحمر پیوست فرهنگی لحاظ شده است که مورد تأیید و حمایت ریاست و دبیر جمعیت نیز قرار گرفته است.
تفاوت الگوی فرهنگ داوطلبانه دینی را با سایر الگوهای حمایتی مانند مکاتب شکلگرفته در قرون نوزدهم و بیستم در چه میدانید و معیارهای اصلی الگوی فرهنگ داوطلبانه دینی که ما را میتوانند در رسیدن به این مسیر هدایت کنند، چیست؟
تفاوت الگوی فرهنگ داوطلبانه دینی با آن مکاتب در ایدئولوژی اساسی شکلگیری این مکاتب است و این تفاوت به قدر زمین تا آسمان است. آن چیزی که در مکتب اسلام نهفته در حقیقت پذیرش اصل عدالت است یعنی هر چیزی متعلق صاحب حق است.
اسلام نگاه به بسیاری از این مسائل را جزو واجبات خود میداند و این نکته مهم است که در دین اسلام فرد مکلف به انجام چنین وظایفی است. ما وظیفه داریم به کسی ظلم نکنیم. هیچکس حق ندارد به کسی تعرض کند. دومین عامل نگاه داوطلبان به پاداش اخروی است. در الگوی دینی تنها به مسائل دنیوی فرهنگ داوطلبانه تمرکز نمیشود و همین باعث انگیزش راسختر داوطلب میشود. پیغمبر اسلام با رحمانیت، صلحجویی و رعایت حقوق مردم، تفاهم و وحدت دین را پیش بردند و این الگوی ماست؛ ائمه نیز در همین مسیر حرکت کردند.
ببینید نکته قابل تامل این است که ما باید به دنبال سه کلمه برویم؛ اعتقاد، عمل، اخلاق. ما زمانی زندگی را هدفمند میکنیم که در این مسیر حرکت کنیم. اعتقاد اولین کلمه است که مردم ما باور دارند. وقتی در دین سفارش شدهاست صدقه دهید، به افراد بیبضاعت کمک کنید، نجات یک فرد نجات یک امت است. اینها باید به باور تبدیل و در زندگی ما نمایان شود.
کلمه دوم عمل است. زمانی باورمان در پرده زندگی به عرصه نمایش درمیآید که به عمل تبدیل شود. زمان وقوع یک حادثه بهعنوان مثال باید این باورها به شکل رفتار نمایان شود. یعنی از نظر مالی و غیرمالی به همنوعان خود خدمت کنیم. یک فرد از لحاظ دانش، فردی دیگر از لحاظ توانمندی مالی. باید برای باور گام برداشت و این گام عمل است. نکته سوم که تکمیلکننده دو کلمه قبلی است اخلاق است. یعنی معیار اسلامی ما برای عمل به باورها. ما در الگوی اسلامی باید با حسن اخلاق به باورها عمل کنیم که تبدیل به نهالی پربار شود و این آن فرهنگی است که باید تقویت شود و موجب پیدایش جامعه توانمند میشود. وظیفه ما در شناسایی معروف و هدایت معروف است. توصیه به نیکاندیشی در محافل، وقتی در جامعه اخلاق حاکم باشد، در ادامه نگاه داوطلبانه نیز شکل میگیرد.
چه عامل فرهنگی باید در جامعه برای رسیدن به این هدف تقویت شود؟
نکته قابل توجه برای جامعه ما عدم انضباط اجتماعی است که بزرگترین ضربه فرهنگی را به ما میزند. باید به این مسأله توجه بیشتری شود که اگر این الگوی فرهنگی اسلامی در این موضوع نهادینه شود بسیاری از مشکلات حل میشود. نکته دوم عدم اعتماد در جامعه است. چرا امروز ما با مشکل ازدواج در سنین بالا مواجه هستیم چون جوانان اعتماد خود را از دست دادهاند. سومین نکته دوری از رذایل اخلاقی است. اینکه اسلام اسراف را بد میشمارد برای رسیدن به عدالت اجتماعی است. مشکل دیگر فاصله نسل جوان و بزرگان است. بزرگان باید جوانان را در آغوش بگیرند، راهنمایی و ارشاد کنند و جوانان نیز به تکریم بزرگسال بپردازند تا جامعه سالمی داشته باشیم.
برنامه و فعالیتهایی را که در تقویت این الگوی فرهنگی باید صورت پذیرد و هلالاحمر نیز دنبال میکند بیان میکنید.
معاونت فرهنگی حوزه نمایندگی ولی فقیه در هلالاحمر فعالیتهایی انجام داده است که براساس مهندسی فرهنگی تعریف میشود. مهندسی فرهنگی باید از دانش به عمل تبدیل شود. متاسفانه در بحث مهندسی فرهنگی بیشتر فعالیتها شعارگرایانه است تا عملگرایانه.
تقویت وجه اجتماعی دین، یکی از ضروریات است که در مهندسی فرهنگی باید به آن پرداخت. اگر نماز جماعت با فضیلت انجام شود معنویت افزایش پیدا میکند. وقتی انسانها با هم همکاری داشته در آن اجتماع رذایل اخلاقی جای پیدا نمیکند و در جامعه وحدت و برادری و نیکاندیشی تقویت میشود.
برگزاری مراسم مذهبی جشنوارههای قرآنی و همچنین فرهنگ نماز در راستای نهادینه کردن همین فرهنگ بوده است که در معاونت فرهنگی انجام دادهایم.
امضای تفاهمنامه با محورهای عملیاتی کردن این الگو در جامعه با سازمانهای امدادونجات، داوطلبان و موسسه علمی - کاربردی صورتگرفته است. کارگروههایی در سازمان مربوطه نیز برای تعیین برنامه لازم شکل گرفته است.
چاپ و پخش کتابهایی با موضوع فرهنگ داوطلبانه با توجه به اهمیت کتابخوانی و تأثیر آن در شکلگیری فرهنگ ازجمله برنامههای انجامشده بوده است. ما برای کل کارکنان بهزیستی نزدیک به 10000 کتابچه تعالی هلال منتشر و پخش کردیم.
تقویت توسعه کانونهای طلاب و استفاده از ظرفیت آنان در برنامه فرهنگی هلالاحمر و حضور در مجامع داوطلبی براساس مباحث فرهنگی ازجمله برنامه صورتگرفته بوده است. در جهت تشویق مردم در مشارکت اجتماعی و نهادینه کردن ارزشهایی همچون وقف ارتباط تنگاتنگی با مراکز حوزههای علمیه استانها برقرار کردیم تا از کارشناسان دینی در این مسأله استفاده کنیم. حضور فردی بهعنوان روحانی که مردم را با احکام دینی آشنا کند خودبهخود زمینهساز فرهنگ داوطلبانه میشود. اجرای کنگره نماز از برنامههای آتی است که ما دنبال میکنیم. قسمت اول از نظر علمی و پژوهشی با هماهنگی موسسه علمی-کاربردی جمعیت هلال احمر انجام شده است و قسمت بعدی که اجرایی است در چند ماه آینده انجام میشود.
سوال پایانی؛ وظیفه رسانههایی مانند «شهروند» در ترویج فرهنگ دینی چیست؟
من به روزنامه شهروند برای کسب جایزه درستنویسی از فرهنگسرای زبان فارسی در نمایشگاه مطبوعات تبریک میگویم. این خود نشان میدهد که «شهروند» به فرهنگ بومی اهمیت میدهد. مردممحور بودن، پایداری در اصول اخلاقی و نگاه اجتماعی از وظایف رسانههاست.
در پایان این جمله هم میگویم که به نظر بنده زندگی یعنی فهم دانش آنچه که در روز میگذرد. مطلبم را با این حدیث به پایان میبرم که امیرالمومنین میفرمایند: «هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند و این یعنی فرهنگ دینی، نگاه داوطلبانه و مسئولیت اجتماعی.»