محمد معتمدی، کاوه یغمایی، رضا یزدانی و محسن ابراهیمزاده نام چهار خوانندهای است که سبک موسیقی اصیل ایرانی، پاپ و راک را پیش گرفتهاند. آنها این هفته قطعات جدیدی منتشر کردند.
«شب که نسیم میوزد»؛ محمد معتمدی
آهنگساز قطعه جدید معتمدی، خودِ اوست. ترانهاش را بهمن محمدزاده سروده و تنظیمکنندهاش امیر بهزاد بوده:
شب که نسیم میوزد موی تو تاب میخورد
دست ردم دوباره بر سینه خواب میخورد
پیش دو چشم روشنت ماه به سجده میرود
آب سیاه میشود آینه تاب میخورد
داشتنت نه آنچنان ساده که فکر میکنم
روی شناسنامهام مهر عذاب میخورد
پرسه و اشک و آه و غم طعنه و زخم دم به دم
دیدن تو برای من این همه آب میخورد
در عجبم از اینکه تو تیر به هرکه میزنی
بر دل زخمی من خانه خراب میخورد
موی تو تاب میخورد
باز نسیم میوزد موی تو تاب میخورد
دستم ردم دوباره بر سینه خواب میخورد
«جاده (ریمیکس)»؛ کاوه یغمایی
«توی جاده، تک و تنها / یه مسافر توی شبها / کولهبار غم رو دوشش / صدهزار قصه تو گوشش/ نمیدونم که کجا بود / نمیدونم که کجا رفت / رو تنش گرد مصیبت / توی مرداب حقیقت / طعم تلخ یه جدایی / اونو با غم داده عادت / نمیدونم که کجا بود
«نمیدونم که کجا رفت» این بخشی از ترانه «جاده» است که ریمیکس آن به تازگی منتشر شده. آهنگساز این کار، خودِ کاوه یغمایی است و تنظیمکننده آن امیریار.
«عاشقشدن»؛ محسن ابراهیمزاده
ابراهیمزاده این روزها طرفداران زیادی پیدا کرده و کنسرتهایش سولداوت میشود. او چندوقت یکبار با قطعههای جدید هوادارانش را غافلگیر میکند. «عاشقشدن» نام اثر تازه اوست؛ اثری که آهنگسازی و ترانهسراییاش را هم محسن برعهده داشت:
«دلم با دل تو خوشه / بدجوری دوریت منو میکشه/ تو باشی من رو هوام / تو دوایی و دوام / بیتو دنیا رو نه نمیخوام / عاشقشدن راه باصفایی داره / غم و بیقراری داره / دوست داره هرکاری میکنی / دل از کارات سردرآره / بدجوری بیتابی داره / تا خود صبح بیخوابی داره / ای وای از عشق».
«نگفتمت»؛ رضا یزدانی
برنامه «مشتی باش» مجموعهای شامل ۸۰ قسمت ۶۰دقیقهای با رویکرد میهمانمحور است که از آنتن شبکه شما پخش میشود. تیتراژ این برنامه که شعری از مولاناست را رضا یزدانی خوانده:
«نگفتمت مرو آنجا كه آشنات منم؟
در اين سراب فنا چشمه حيات منم؟
وگر به خشم روی صدهزار سال زمن
به عاقبت به من آي كه منتهات منم
نگفتمت كه به نقش جهان مشو راضی
كه نقش بند سرا پرده رضات منم
نگفتمت كه منم بحر و تو يكی ماهی
مرو به خشك كه دريای با صفات منم
نگفتمت كه چو مرغان به سوی دام مرو
بيا كه قوت پرواز و پر و پات منم
نگفتمت كه تو را ره زنند و سرد كنند
كه آتش و تپش و گرمی هوات منم
نگفتمت كه صفتهای زشت در تو نهند
كه گم كنی كه سرچشمه صفات منم
نگفتمت كه مگو كار بنده از چه جهت
نظام گيرد خلاق بیجهات منم».