مهتاب جودکی| هشت روز بعد از اینکه پیکر محیطبان شهید قلعه گنج را به خاک سپردند، گلوله شکارچیان قلب محیطبان راور را درید. محیطبان قلعه گنج و محیطبان راور هیچکدام جلیقه نجات به تن نداشتند؛ میان 2800 محیطبان کشور تاکنون 1500 جلیقه ضد گلوله توزیع شده است. درگیری پنجم مرداد در قلعه گنج، محیطبان مهدی احمدی نیک را کشت و درگیری عصر دوشنبه، «علی خواجویی» را. هر یک از این محیطبانان جوان 3کودک داشتند.
محیطبان خواجویی دو روز پیش در ارتفاعات خورند آفتاب را دیده بود اما آفتابِ دوشنبه، آفتاب آخر بود. علی خواجویی بود و همراه محیطبانش و 3شکارچی مسلح. باز هم تکرار درگیری محیطبان و شکارچی. گلوله پاسخ گلوله بود. محیطبان راور اسلحهدار بود و شکارچی زودتر ماشه را چکاند. ساعت 4 و نیم عصر بود و چند دقیقه بعد عکس لباسهای خونین محیطبان که تا آن وقت میگفتند مجروح شده، همه جا پخش شده بود. یک ساعت بعد خبر دادند شهید شده و تعداد محیطبانان به 122 نفر رسید.
روز پیش محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست به فارس توضیح داده بود که درگیری محیطبان خواجوی با شکارچیان به صورت دوئل بوده و شکارچی زودتر از محیطبان شلیک کرده است: «پیکر این محیطبان در پزشکی قانونی است و پیگیر پرونده او در بنیاد شهید هستیم تا بتوانیم پیکر او را در قطعه شهدای شهرستان دفن کنیم. از سه شکارچی متخلف 2 نفر بازداشت شدهاند.»
نمی دانم چرا جلیقه نداشت
«ساعت ۱۶:۳۰ روز دوشنبه شکارچیان غیرمجاز، به محیطبان راور در ارتفاعات خورند شلیک کردند. حدود ساعت ۱۲ شب پیکر او را به پایین منتقل کردند. همین جا از نمایندگان مجلس میخواهم لایحهای که اکنون بیش از یک سال است در کمیسیونهای مجلس در حال رفت و آمد است برای محیطبانان جان بر کفی که هیچ حمایتی نمیشوند، هرچه سریعتر تصویب شود تا آنها با خیال راحتتری از طرف مردم ایران از محیط زیست دفاع کنند.» یک روز پس از شهادت محیطبان راور، عجیب نبود که فضای نشست خبری روز خبرنگار در سازمان حفاظت محیط زیست تحت تأثیر این اتفاق باشد. این حرفهای عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رئیس جمهوری در آغاز نشست بود و این هم اصلیترین سوالی بود که عالیترین مقام محیط زیست کشور باید به آن پاسخ میداد: «چرا محیطبانی که عصر دوشنبه شهید شد، جلیقه ضد گلوله به تن نداشت؟»
کلانتری هم جواب مختصری به «شهروند» داد: « نمیدانم چرا محیطبان راور جلیقه ضد گلوله به تن نداشت. اطلاعی ندارم. ما سال گذشته جلیقهها را در استانها توزیع کردیم. فقط میدانم آنها دو نفر بودند. یک نفر توانست خودش را نجات دهد و یکی شهید شد.»
دو درگیری در مدت کوتاهی دو محیطبان را کشت. در چند ماه گذشته موارد درگیری و مجروح شدن یکی از طرفین کم نبوده. اواخر تیر ماه جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست چنین آماری داد: «دستگیری متخلفان نسبت به 3 ماهه آخر سال ۹۶، ۵۱درصد افزایش داشته است. در برخورد با نگهداری و خرید و فروش حیاتوحش نیز ۱۱درصد افزایش برخورد و همچنین در بحث کشف و توقیف سلاحهای شکاری این یگان افزایش ۲۲درصدی داشتهایم. کشف ادوات و وسایل صید و شکار نیز ۱۰درصد در 3ماهه نخست سال افزایش یافته و ۱۶درصد افزایش دستگیری داشتهایم. تعداد پروندههای قضائی تشکیل شده هم ۴۷درصد رشد را نشان میدهد.»
اما چرا تعداد درگیری میان محیطبانان و شکارچیان افزایش پیدا کرده است؟ آیا این موضوع از سوی سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان نهاد متولی محیطبانان مورد کارشناسی قرار گرفته است؟ اینطور که عیسی کلانتری به «شهروند» پاسخ داد، پیداست که خیر. او بیش از همه چندباری تاکید کرد که محیطبانان آموزش ندیدهاند و این کوتاهی از طرف سازمان حفاظت محیط زیست بوده است: «این محیطبان شهید ۱۰ سال سابقه کار داشت اما فقط دو تا سه ماه آموزش دیده بود. ما در استخدام محیطبانها از آموزش جا ماندهایم. در استخدام بیشتر بحث سابقه کار مطرح بوده تا آموزشهای حرفهای. این در حالی است که محیطبانان تا زمانی که دورههای دو تا چهارساله آموزشی را نگذراندهاند نباید راهی عملیات شوند. محیطبانهای ما آموزشهای حداقل حرفهای محیطبانی را باید کامل کنند. باید در کنار مسائل زیستگاهی، جانوری، در ابعاد نظامی، انتظامی و اجتماعی هم آموزش ببینند. وقتی میگوییم تعداد درگیری زیاد شده، شاید بخشی از آن این باشد که محیطبانها وقتی آموزش کامل ندیدهاند؛ یعنی ما به آنها آموزش ندادهایم.»
معاون رئیسجمهوری از سوی دیگر بخشی از دلایل افزایش درگیری را مسائل اقتصادی دانست: «شاید این اتفاق به مسائل اقتصادی کشور برگردد. این که به فرض گوشت گران است، میتواند آمار شکارچیهای غیرمجاز را بالا ببرد و به درگیری با محیطبان بینجامد. بسیاری گوشت شکار را جایگزین گوشت قرمز کردهاند و بهخاطر آن حاضرند هر تخلفی انجام دهند. این البته بخش کوچکی از ماجراست، مطمئنا دلیل عمده افزایش درگیریها به آموزشهای جامعه محیطبان برمیگردد.»
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با گفتن اینها از تصمیماتی برای آموزش به محیطبانان گفت: «باید آنها را آموزش دهیم و تصمیم داریم که آموزشهای محیطبانی را برگزار کنیم و در صورتی که آموزش دیده باشند آنها را راهی مناطق کنیم.»
او در پاسخ به اینکه چه کسی مسئول آموزش به محیطبانان است و چرا آموزش انجام نمیشود هم اینطور توضیح داد: «ما یک دانشکده محیط زیست داشتیم که برای آموزش محیطبانان ساخته شده بود، اما آموزش محیطبانی را از آن حذف کردند و رشتههایی در آن گنجاندند که دانشگاههای دیگر هم دارند. هیچ دانشگاهی محیطبان تربیت نمیکند و به همین دلیل ما دستور دادیم دانشکده محیط زیست به دانشکده تربیت محیطبان بدل شود در حالی که این دانشکده تخصصهای دیگر را تربیت میکرد.»
به گفته او، البته سازمان حفاظت محیط زیست سعی دارد مسئولان را متقاعد کند تا آموزش محیطبانان را به دانشگاه محیط زیست برگردانند، چرا که «کل دستگاههای اجرایی، دانشگاههای وابسته به دستگاههای اجرایی را منحل کردند و اجازه آموزش در دانشگاه را ندادند». کلانتری ادامه داد: «ما منتظریم دانشکده محیط زیست تبدیل شود به دانشکده تربیت محیطبان چون هیچ دانشکدهای محیطبان تربیت نمیکند. محیطبانی یک تخصص خاص است و هیچ دانشگاهی هم تربیت نمیکند و دانشگاه وابسته به محیط زیست هم رفته تخصصهای دیگر را تدریس میکند. سعی خواهیم کرد که سال آینده محیطبانها در دورههای دو ساله و چهارساله آموزش ببینند. این اتفاق اگر بیفتد از مشکلات این حوزه کمتر خواهد شد.»
جلیقه نجات گرم و سنگین است، محیطبانان نمیپوشند
در حالی که فرمانده یگان حفاظت محیط زیست دیروز به «فارس» گفته که محیطبان خواجوی جلیقه ضد گلوله به تن داشته است، اما جزینیزاده، مدیر کل محیط زیست استان کرمان به «شهروند» میگوید: «جلیقه ضد گلوله 15 کیلو وزن دارد و محیطبان نمیتواند آن را بپوشد و به ارتفاعات ببرد. گلوله جایی خورده که اگر جلیقه هم پوشیده بود، فایدهای نداشت. از توی دستش گلوله به قلبش کمانه کرده. درجا شهید شد.»
به گفته جزینیزاده، پیکر محیطبان شهید تا عصر سهشنبه در پزشکی قانونی بوده و صبح چهارشنبه مراسم تشییع و خاکسپاری اوست.
مدیر کل محیط زیست استان کرمان معتقد است درگیری میان محیطبان و شکارچی چندان در کرمان معمول نیست؛ حتی با وجود دو شهید در دو هفته: «در کرمان به این دلیل که انگیزه نیروهای یگان محیط زیست به کار زیاد شده، درگیریها هم بیشتر شده است. خب، اگر کسی کار نکند اتفاقی نمیافتد.»
او از تعداد نیروهای محیطبان کرمان آمار دقیقی ندارد و تنها به گفتن این بسنده میکند: «کلا محیطبانهای ما کم است، خیلی پایینتر از استاندارد جهانی.» او از تعداد جلیقههای ضد گلوله هم خبر ندارد: «جلیقه به ما هم دادهاند، اما اینبار جلیقه به زنده ماندن محیطبان خواجوی ارتباطی نداشته است. گلوله زیر بازوی او خورده و به قلبش کمانه کرده بود. بچههای ما حتیالامکان سعی میکنند از این تجهیزات استفاده کنند، اما این لباس هم سنگین است و هم گرم. بعضی میگویند اگر بپوشیم چطور از این کوه بالا برویم؟ این محیطبان هم اگر پوشیده بود باز هم تاثیری در شهادتش نداشت چون گلوله جای دیگری خورده بود.»