| صادق میرزایی | پژوهشگر |
آموزههای فراوان اسلام در اهمیت علم، عالم و متعلم و ترغیب زن و مرد مسلمان به فراگیری علم در هر زمان، خیلی سریع زمینه را برای پیدایش نهضت عظیم علمی مسلمانان فراهم ساخت. مسلمانان به اقتضای تعالیم و تکالیف دینی و هم بهدلیل ضرورتهای زندگی اجتماعی، بهویژه در پی فتوحات و گستردهشدن قلمرو دنیای اسلام، به علت نیاز به رسیدن درک متقابل با صاحبنظران و اندیشمندان دیگر مذاهب، فراگیری دانش را جدی گرفته و به منزله هدفی والا برای خود تلقی کردند. پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی در قرون نخستین و میانه، ثمره تلاش و کوشش مجاهدانه اندیشمندان و نخبگانی است که با علاقهای وافر و مثالزدنی در کسب علم و دانش اسباب سربلندی ملل مسلمان را فراهم ساختند. علاقه فرهیختگان مسلمان به کسب دانش و گسترش دانشپژوهان در دنیای اسلام، نیاز به کتاب و کتابخوانی را ناگزیر ساخته و نگاه مسلمانان را به کتاب و کتابخوانی تغییر داد. مسلمانان به اهمیت کتاب و کتابت در انتقال علوم و نقش محوری آن در فرآیند تعلیم و تعلم پی بردند. با گسترش کمی و کیفی فعالیتهای آموزشی، کتاب به یکی از اجزای مهم فرآیند آموزش تبدیل شد و نزد مسلمانان جایگاه رفیعی پیدا کرد. علاقه دانشمندان مسلمان به کتاب و مطالعه آن به اندازهای بوده که در شرححال جاحظ، متفکر بزرگ قرن سوم هجری بیان کردهاند که نسبت به کتاب و کسب دانش علاقه وافری داشت. هرگاه کتابی به دست او میرسید آن را کاملا میخواند. جاحظ، تا سالهای پایانی عمر نسبتا طولانی خود غرق مطالعه و تحقیق در کتابهای گوناگون بود و سرانجام نیز عمر خود را در این راه از دست داد و زیر آوار انبوهی از کتابها جان سپرد.(یاقوت حموی، معجمالادباء، ج16، ص 75)
با توجه به کمبود وسایل و ادوات موردنیاز برای نوشتن و گرانی آن و تا پیش از دستیابی مسلمانان به صنعت چینی ساخت کاغذ، کتاب جایگاه ارزشمند و بسیار والایی نزد مسلمانان و ایرانیان داشت و تهیه و تدوین کتاب، کار پر مشقت و سختی بود. یاقوت حموی گزارش تأسفانگیزی را درباره یکی از اندیشمندان قرن ششم هجری ذکر میکند که کتاب مبسوط و خوبی را در باب تاریخ مصر به نگارش درآورد، ولی به دلیل تنگنای مالی و کمبود امکانات نتوانست آن را پاکنویس کند. گویی در مصر کسی نبود که او را در پاکنویسکردن کتاب یاری کند؛ به همین دلیل مسوده (سیاهه و چرکنویس) کتاب او برای رفع نیاز عطاران فروخته شد. (معجمالبلدان، ج5، ص 128) همچنین کمبود امکانات و گرانی کاغذ و وسایل موردنیاز نگارش، محدثان را مجبور میساخت بهمنظور صرفهجویی از قلمریز استفاده کرده و فاصله میان سطور را به هم نزدیکتر کنند که به این نحوه نگارش مُقَرْمط میگفتند. با همه این اوصاف، مسلمانان در تألیف و تدوین و خرید کتاب و تأسیس کتابخانه از هیچ کوششی دریغ نکردند؛ گزارشهایی از وجود کتابخانهها در شهرهای مختلف دنیای اسلام شاهد خوبی بر این مدعاست.
کتابخانهها درحقیقت از مهمترین موسسات فرهنگی در تمدن اسلامی بوده که اسباب افتخار و مباهات تمدن اسلامی بر دیگر تمدنها را فراهم ساختهاند. درحقیقت یکی از ویژگیهای بارز و اساسی فرهنگ و تمدن اسلامی در مقایسه با دیگر تمدنها، علاقه و اشتیاق فراوان مسلمانان به جمعآوری کتاب و ایجاد کتابخانههای متعدد بوده است. هسته اولیه کتابخانه که در تمدن اسلامی و متون تاریخی با عناوینی همچون بیتالحکمة، خزانةالحکمة، بیتالکتب، خزانةالکتب، دارالعلم و المکتبة یاد شده، با پیدایش مساجد درهم تنیده شده است. با توجه به نقش آموزشی مساجد در فرهنگ اسلامی، اولین کتابخانهها در مساجد برپا شد که عمدتا شامل قرآن و بعد از آن کتابهای مذهبی بود. همچنین حاکمان و خلفا، اشراف و شخصیتهای برجسته نیز به فراخور حال خود اقدام به ایجاد کتابخانههای شخصی در خانه یا کاخ خود میکردند. از مهمترین این کتابخانهها و شاید مؤثرترین آنان در تولید علم و دانش در دنیای اسلام، بیتالحکمه بنیعباس بود. بیتالحکمه از مهمترین مراکزی بود که پژوهشگران و اندیشمندان برجسته فارغ از گرایشهای مذهبی، برای بحث و گفتوگو و تبادل علم و دانش در آن گردهم جمع میآمدند. زمینههای پیدایش این کتابخانه و مرکز علمی و پژوهشی به زمان منصور خلیفه عباسی برمیگردد، اما اوج شکوفایی و عظمت آن را در عصر مأمون عباسی شاهد هستیم. بیتالحکمه که درحقیقت یک حوزه گفتمان عمومی و نیز دارای آثار ارزشمندی به زبانهای یونانی، پهلوی، سریانی، هندی و قبطی بود، به یکی از غنیترین و تخصصیترین کتابخانههای آن روز دنیای اسلام بدل شد. با حضور دانشمندان و مترجمان متبحری همچون یوحنا بن ماسویه و حنین بن اسحاق و دانشمندان و دانشدوستان برجستهای همچون خاندان ایرانی فرزندان موسی بن شاکر و فرزندان نوبخت، بیتالحکمه به نبض تپنده دنیای آن روز بدل شد. به غیر از بیتالحکمه از مهمترین کتابخانههای دنیای اسلام میتوان از کتابخانه جامع حلب، جامع نیشابور، کتابخانه تاجالملک در مسجد جامع اصفهان، کتابخانه مسجد زیدی در بغداد، کتابخانه جامع اموی در دمشق، کتابخانه مدرسه نظامیه بغداد، کتابخانههای متعدد مدارس علمیه مرو و... نام برد. اما یکی از خاصترین کتابخانهها در حوزه تمدن اسلامی، کتابخانه دارالعلم شاپور بن اردشیر، وزیر دانشدوست و دانشمند بهاءالدوله حاکم آلبویه است که در بغداد تأسیس شد. از ویژگیهای مهم این کتابخانه، این بود که دانشمندان بزرگ و برجسته یک نسخه از نوشتههای خود را به این کتابخانه اهدا میکردند و پذیرش کتاب دانشمندان توسط کتابخانه، نشاندهنده منزلت علمی و جایگاه رفیع آن دانشمندان بوده است، زیرا این کتابخانه، کتاب هر مؤلفی را نمیپذیرفت. از دیگر ویژگیهای این کتابخانه و دارالعلم این بود که امکانات موردنیاز برای اقامت عالمان و طالبان علم، وسایل پذیرایی و مواد موردنیاز برای استنساخ را در اختیار مراجعهکنندگان قرار میداده است.
در رابطه با متصدیان و کسانی که عهدهدار امور کتابخانههای بزرگ بودهاند نیز منابع تاریخی مطالبی را بیان کردهاند. غالبا مؤسسان کتابخانهها شخصی به نام خازن (کتابدار) را بهعنوان متصدی امور کتابخانه منصوب کرده و شخص دیگری را با سمت مشرف (ناظر بر کارهای خازن) تعیین میکردند. وظیفه خازن، صیانت و نگهداری کتابها، مرتب کردن آنها، امانتدادن کتاب به متقاضیان مطابق با شروط واقف و توزیع ورق، دوات و سایر امکانات موجود در کتابخانه، میان متقاضیان استفاده از کتابخانه بود. از نکات جالب توجه درباره کتابدار، شخصیت و جایگاه علمی آنها است؛ اغلب خازنان کتابخانهها، خود از شخصیتهای برجسته علمی و ادبی بوده و به همین دلیل کتابهای علمی و ارزشمند را از کتابهای غیرمهم بهراحتی تشخیص میدادند. برای نمونه، شخصیت برجستهای همچون ابنمسکویه، مورخ و فیلسوف مشهور، خازن کتابخانه ابنعمید، وزیر دانشمند رکنالدوله بود. وظیفه مشرف نیز نظارت بر کارهای خازن بود، در برخی از کتابخانهها، مشرف در سمت معاون خازن مشغول به خدمت بوده و در مرتبه پایینتری نسبت به او قرار داشت. در برخی از کتابخانهها نظیر دارالعلم، شاپور بن اردشیر کنیزی کار میکرده که وظیفه او حمل کتاب درخواستی برای ناسخان و بازگرداندن آنها به کتابخانه بود. همچنین افرادی با سمت ناسخ، مجلد، دربان، فراش و خادم در کتابخانههای بزرگ و معتبر کار میکردند.
پیدایش این حجم عظیم از کتابخانهها و تشکیلات اداری گسترده این مراکز مهم فرهنگی با انبوهی از کتابهای گوناگون همراه با مراجعهکنندگان بیشمار، همه نشاندهنده پویایی و سرزندگی فرهنگ و تمدن اسلامی است که اسباب پیشرفت مسلمانان را فراهم ساخت و تا زمانی که مسلمانان از کسب دانش و مجاورت کتابخانهها و انس با کتاب فاصله نگرفته بودند، قدرت بلامنازع دنیای آباد آن روز بودند؛ اما با دور شدن از علم و دانش و با فاصله گرفتن از کتابخانهها و دیگر مراکز علمی- فرهنگی اسباب خمودگی و سستی ملتهای مسلمان هویدا شد و با یورش مغول و تاتار و آغاز جنگهای صلیبی و مورد هجوم قرار گرفتن مدارس و کتابخانهها و سوختن چندینهزار جلد کتاب، یکی از بزرگترین مصیبتهای تاریخ اسلام رقم خورد.