حجتالاسلاموالمسلمین طه موسوی مسئول دفتر نمایندگی ولیفقیه در موسسه آموزش عالی هلال
عصر مدرن و دنیای مجازی امروز با تمام دستاوردهایش، همراه شده است با پیچیدگیها و چالشهای مقتضی خود؛ از تولید گرفته تا مصرف، از خانهداری و خانواده تا نظامهای کلان سیاسیاجتماعی کشورها؛ همه را به چالش کشیده، از ازدواج تا طلاق همه موضوعات خواسته یا ناخواسته تحتتأثیر این دوره تاریخی قرار گرفته است، اما آنچه بیتردید از همه نمایانتر شده است، تأثیر این عصر بر تربیت است. اگر آگاه نباشیم، عصر ماشینی، انسان ماشینی تربیت میکند.
تربیت کودک در این دوره با اثرات منفی بسیاری روبهرو است؛ امروزه شما کمتر خانوادهای را پیدا میکنید که فرزندان خردسال و نوجوانش را به دست بازیهای رایانهای که اغلب مخرب هم هستند، نسپرده باشد. امروز غالب خشونتهای رفتاری که در بین نوجوان شاهدش هستیم، از نتایج همین بازیهای رایانهای است. متاسفانه ما گاه برای سلب مسئولیتهای ذاتی خود بهعنوان والدین بدون نظارت این بازیهای رایانهای را در اختیار کودک قرار میدهیم؛ این یعنی غفلت و عدم توجه به مسأله تربیت فرزند.
این موضوع یک مسأله پراهمیت در دین اسلام است. دین اسلام بیشترین توصیهها را در این زمینه داشته است. در روایات به مسأله تربیت و آموزش، نام نیکو توصیه جدی شده است. باید به مشی امامان معصوم در این زمینه توجه کنیم.
امروز بزرگترین خلأ بین والدین و فرزندان نبود صمیمیت بین آنهاست؛ درحالی که ما منابع و روایات دینی مختلف در این زمینه داریم. بهطور مثال، امیرالمومنین معارف و دستورات دین و اخلاق را در قالب نامههای پر از احساس به امام مجتبی (ع) ابلاغ میفرمود و هیچگاه از تربیت امام حسن و امام حسین غافل نمیشدند. ما درگیر یک خطر جدی هستیم. متاسفانه با سهلانگاری و سپردن تربیت و آموزش به سیستم غربی فاصله زیادی بین ما و فرزندان ایجاد شده است. امروز این محتوا و سبک زندگی غربی است که برای ما و آیندگان و نسل بعدی تعیین مسیر میکند.
ما میبایست با بهرهگیری از ظرفیتهای تعلیم و تربیت که در اسلام و سیره معصومین وجود دارد، اجازه ندهیم سبک زندگی غربی در بین خانوادهها و در تربیت فرزندان حاکم شود. به نظر نگارنده، اگرچه همه فرهنگ غرب لزوما مردود نیست و خوبیهایی هم دارد اما آنان نوعا آن بخش از رفتارشان را توسعه میدهند که به اهدافشان کمک کند، اما در سبک تربیت اسلامی جایگاه والدین و فرزندان و نوع رفتار آنان کاملا معین و از ارزش رفیعی برخوردار است، این سبک زندگی باید در بین خانوادههای ما تبدیل به یک فرهنگ شود. اسلام از بدو تولد تا مرگ برای هر انسان قواعد و قوانین و برنامههای دقیقی را مشخص کرده است، ولی متاسفانه ما گاه از این قواعد و قوانین غافل میشویم و این پاشنه آشیل فرهنگی ما است. پس باید تلاش کرد با بهرهگیری از ظرفیتهای تعلیم و تربیت که در اسلام و سیره معصومین وجود دارد یک الگوی صحیح تربیتی را به خانوادهها معرفی کرد. نباید گذاشت سبک زندگی غربی در بین خانواده ها و در تربیت فرزندان حاکم شود، سبکی که در شیوه پوشش و در کیفیت تغذیه فرهنگی معیارهای خود را مد نظر قرار می دهد پس چه بهتر که بیاییم از سرمایهها و منابع دینیمان برای سرمایههای زندگیمان هزینه کنیم.