حجتالاسلاموالمسلمین طه موسوی مسئول دفتر نمایندگی ولیفقیه در موسسه آموزش عالی هلال
حرکت با قانون دین در دنیای امروز نیاز به آگاهی و آموزش جدی و مستمر دارد. دینی که دفاعیهدار سعادتمندی بشر شده، زمانی اثربخش است که بتواند در زندگی افراد حضور موثر داشته باشد. اما از طرفی دنیای سلطه بنا دارد با ورود و تغییر در شیوه زیستن به نرمی و بدون جنگ باورهای اعتقادی را مجبور به حاشیهنشینی کند. واژه غربی سبک زندگی یا همان life style با ورود به خارج از مرزهای غرب تلاش دارد بر مبنای انسانمحوری، لذتخواهی و راحتطلبی شیوه زندگی دینی که بر مبنای خدامحوری و حقطلبی است را به انزوا ببرد.
به طور مثال سبک زندگی غربی در احترام با والدین یا حقوق متقابل زوجین یا حقوق والدین و فرزندان با اولویت راحتی افراد و اصالت سود اصول جزمی اسلام را کمرنگ کرده است. اگر امروز با بلای شکلگیری خانه سالمندان برای نگهداری والدین مواجهیم و فرزندانی که نسبت به تکریم والدین بیتفاوت میشوند، اینها تحفه سبک زندگی غربی است.
در حالی که در آموزههای دین و قرآن کریم تصریح شده است که به والدین اف هم نگویید و در زمان پیری کریمانه آنها را در آغوش بگیرید؛ اگر در دین به رعایت عفت و حجاب برای برقراری امنیت و آرامش دستور جدی داده شده است، سبک زندگی غربی با آزادی بیحد و مرز زن یا مرد به مبارزه با باورهای دینی میرود.
اما سوال جدی این است که جامعه دینباور باید چگونه عمل کند؟ گسترش سبک زندگی غربی یا با آسیبشناسی در تحقیقات میدانی و با کمک اندیشمندان راهحلی پیدا کند تا خطر فراموشی دین را در درازمدت دور کند. در تحقق سبک زندگی اسلامی در برابر سبک زندگی غربی شکی وجود ندارد که دین از ابزار کافی و قانعکنندهای برخوردار است از طرفی باید یقین داشته باشیم بلای تغییر زندگی به شیوه غربی اگر نهادینه بشود، مشکلی نیست که در کوتاهمدت قابل درمان باشد.
شاید دهها سال به طول بینجامد تا باور دینی را در مسیر زندگی افراد ریلگذاری کرد؛ به عنوان مثال در کشورهای تازه استقلال یافته بعد از انحلال شوروی سابق هنوز بعد از سالها آثار تفکر کمونیستی برداشته نشده است. در بعضی از شهرهایی که مرکز شیعیان است، آثار دینداری بهندرت دیده میشود؛ نباید اجازه دهیم به نقطهای برسیم که آمار مسلمان شناسنامهای ما با مسلمان واقعی که بر وفق دستور قرآن و اهل بیت زندگی کنند، تفاوت جدی وجود داشته باشد. سبک زندگی غربی اگر چه به ظاهر اخلاقمدار است ولی خطرناکتر از هر هجمه دیگری در تلاش است نسل بعدی را به یک نسل دینگریز بدل کند و شاید ما زمانی اثرش را احساس کنیم که دیگر کاری نشود کرد. تردیدی نیست که تجملگرایی که منطقی بر پایه سبک زندگی غربی است امروز بیشترین توفیق را برای دشمنان ما داشته است؛ چون غرب با گسترش فرهنگ تجمل در مقابل سادهزیستی که دستور اسلام بوده رو در رو شده است.
در این مجال نگارنده به دنبال این نیست که همه کاستیها را به غرب و سبک زندگی غربی ربط بدهد ولی آنچه امروز در میزان نگرانکننده جدایی زن و شوهر، اختلافات خانوادگی و پرخاشگریها و بعضی از بزهها در کشور شاهد آن هستیم از خواستههای نظامهای سلطه است که با ترویج سبک زندگی غربی برای ما به ارمغان آورده، این سبک زندگی غربی یک خطر جدی است.