بیآرتیگردی تجربه منحصربهفردی است. هر چقدر هم که هوا گرم باشد و صندلی گیرتان نیاید، باز هم چیزهایی به دست میآورید که بتوانید با آن روز و شبتان را بسازید. ما فقط برای نمونه چند ایده را با شما مطرح میکنیم، اما قطعا ایدههای بیشتری برای لذتبردن از بیآرتیسواری وجود دارد!
با آدمهایی که در اتوبوس موسیقی اجرا میکنند، همراهی کنید؛ به سازشان دل ببندید و همزمان با آنها ترانهها را تکرار کنید.
اگر صندلی گیر نیاوردید، غصه نخورید. شما میتوانید این غصه را با نگاه کردن به منظره بیرون از پنجره از یاد ببرید. اگر منظره قشنگی نصیبتان شود، شاید چند ایستگاه جا بمانید!
وقتی که با آدمها چشم در چشم میشوید، لبخند بزنید. به اینجای ماجرا فکر کنید که قرار است چند ایستگاه با او همراه باشید.
هوا گرم است و بعضی آدمها خیلی عرق میکنند. اگر سفر شما بیشتر از یک یا دو ایستگاه طول میکشد، خودتان را به کنار پنجره برسانید. عیبی ندارد.
اگر داخل اتوبوسها خیلی شلوغ بود و همه به هم چسبیده بودند، نه سرتان را ببرید توی گوشی خودتان و نه در گوشی دیگران؛ نفس عمیق بکشید و به سقف نگاه کنید.
در طول سفر مدام به این نکته بیندیشید که چقدر این سفر به نفعتان است؛ هزینهاش را در مرحله اول با آژانس، در مرحله دوم با تاکسیهای اینترنتی، در مرحله سوم با تاکسیهای خطی و در مرحله آخر با مترو مقایسه کنید. دیدید؟! شما پیروز این معادلاتید. ایول.
برای راننده انرژی مثبت بفرستید. مطمئن باشید این انرژی به خودتان برمیگردد؛ مثلا با او همصحبت شوید و به جای «خسته نباشید» بگویید: وقت به خیر.
این روزها یک جوان ۲۰ساله در اتوبوسها نقاشی میکشد. چشمتان را تیز کنید، ممکن است یکی از کارهای نیلوفر حیدریان را ببینید و حالش را ببرید.