بهناز مقدسی روزنامهنگار
تقاضای کاذب؟ عبارت تقاضای کاذب از آن جملههای از سر باز کنی و فرار رو به جلوهایی است که من اصلا نمیفهممش! هر چند که این روزها گفتنش برای خیلی از مسئولان راحت شده، اما نمیتوانم تصور کنم که در اوضاع اقتصادی الان که مردم برای
خرج کردن ریالریال پولشان برنامهریزی میکنند، چطور عدهای گرانیها را نتیجه تقاضای کاذب میدانند!
از یکطرف، مردم در نتیجه گرانیهایی که یکشبه خواب نیمهآرامشان را ناآرام کرد، وحشت کردهاند و از طرف دیگر، برخی مسئولان نشستهاند پشت میزهایشان و به دنبال مقصر میگردند. آنها میگویند پول نقد در بازار سرگردان شده و عدهای میخواهند پولشان را جایی بند کنند و عدهای هم میترسند همان پولهایی که عمری جایی بند کردهاند هم بندش به آب رود، همین هم باعث نجومیشدن قیمتها شده! چطور میتوان عدم نظارت و کنترل، زیر پا گذاشتن تمام آرمانها و قولهایی که به مردم دادید را زیر پا بگذارید؟!
چطور میتوانید سکوت خودتان در برابر این حجم از نگاههای پرسشگر مردم را تقصیر واژه کاذب بیندازید؟!
مردم مستأصلی که در این فشارهای مدام، ماندهاند که بالاخره باید الان بخرند یا بگذارند چند ماه دیگر و وقتی خوب گرانتر شد به سراغ تقاضایشان بروند!
مثلا همین افزایش نجومی قیمت خودروهای تولید داخل؛ معضلی که ظرف چند هفته گذشته باعث شد تا شالوده اصلی تحلیلهای اقتصاددانان نقد و تفسیر این بازار باشد! اما چه کاری میتوان با این حجم از تحلیلها کرد وقتی که همه دستاندرکاران و آنهایی که دستشان به همین بازارها آلوده است دست روی دست گذاشتهاند و فکر اساسی به حال مردم و خریداران نمیکنند. میگویند از خردادماه امسال میزان تولید خودروهای داخلی کاهش پیدا کرده و به همین دلیل با کاهش عرضه، تقاضا در این بازار زیاد شده و بازار تقاضای کاذب پدید آمده است! حتی اگر بخشی از بر هم خوردن تعادل در بازارها نتیجه افزایش تقاضا باشد، باز هم به نظر میرسد مانوردادن روی موضوع تقاضای کاذب چندان مناسب نباشد.
معضلی که محصول برخی اندیشههای نادرست اقتصادی بوده که ذرهذره انباشتههای مالی مردم را به خطر انداخته است. بهدور از فرمولهای اقتصادی و تحلیلهای فنی، آشوب و گرانی در بازار نتیجه تقاضای کاذب نیست؛ بلکه سرچشمه این اوضاع نابسامان، جابهجا شدن فتحه روی عین و تبدیل شدن به ضمه است که معادل دقیقش میشود کاهش عُرضه؛ کاهش عُرضه بعضی مسئولان!