یاسر نوروزی| متهم اصلی موسسه ثامنالحجج همزمان دیروز در دادگاه کیفری یک تهران حاضر شد؛ اما جریانی که موسسه تحت مدیریت او به راه انداخته، همچنان توقفناپذیر و ویرانگر ادامه دارد. ماههاست مردم درگیر دریافت سپردههایی هستند که در این موسسه سرمایهگذاری کرده بودند و البته پرداخت شد؛ اما چند روز هم هست که پای سلبریتیها به ماجرا کشیده شده و موج تازه شعلهورتر از قبل دامن همه را گرفته است. جریان از جایی شروع شد که اسامی «م. م.» و «ا. ع.» را نخستینبار روزنامه شرق به عنوان دریافتکنندگان میلیاردی وام و هدیه از موسسه ثامنالحجج رسانهای کرد. به فاصله چند دقیقه بعد اما از اسامی رمزگشایی شد. شنیدیم مهران مدیری از روزنامه شکایت کرده و دیدیم که احسان علیخانی جوابیه نوشته است. با این حال واکنشهای کاربران و مردم در شبکههای اجتماعی تندتر از قبل میشد. برای همین هم نوشتن پاسخ، آب سردی بر داغ دل علیخانی نبود و ناگزیر روز گذشته در تلویزیون حاضر شد؛ هر چند که مجری آرام «ماه عسل» دیگر آرام نبود. رشیدپور به شکلی خلاصه ماجرای ورود ثامنالحجج به مناسبات اقتصادی کشور را توضیح داد و از نام این موسسه به علت انتساب به امام هشتم شیعیان، امامرضا (ع)، انتقاد کرد و سپس میکروفن را به علیخانی سپرد. صحبتهای احسان علیخانی اما فراتر از جوابیهاش نبود؛ تکرار کرد دادوستد مالی او با این موسسه به سالهایی برمیگردد که ثامنالحجج همچنان مجوز داشت و این معاملات صرفا برای برنامههای مختلفی انجام شده که او به عنوان تهیهکننده در آنها حاضر بوده است. همچنین از نبود بودجه در صدا و سیما گلایه کرد و برای چندمینبار گفت که اگر پول بود، پای چنین اتهاماتی دیگر در میان نبود. چراکه اسپانسر دخیل نمیشد، تهیهکننده مستقیما با امور مالی صدا و سیما طرف بود و جریان به این سمت و سو کشیده نمیشد. رشیدپور همزمان توییتهایی از خبرنگاران و منتقدان را نیز میخواند که علیخانی البته نه چندان متمرکز و با حضور ذهن، پاسخ میداد. طبیعی هم هست؛ او از این نکته بشدت دلگیر بود که سالها به عنوان چهرهای برای درخواست مطالبات مردم مطرح شده و حالا ناگهان در کسری از ثانیه پخش شده که متهم به انواع القاب و صفات ریخته زیر کامنتها و کانالها و سایتها است. هر چند بارها تکرار کرد از کسی ناراحت نیست و البته سرخی چهره و خشم و اندوهش نشان میداد که هست. با این حال هر چه بود، توضیحات او شنیده شد، پرسشهای عدهای مطرح شد و درنهایت برخی احتمالات و حدس و گمانها برطرف شد. آنچه میماند، ادامه ماجرایی است که شاید زیر چهره سلبریتیها گم شود اما صدا و سیما باید آن را همچنان پی بگیرد؛ مفهومی به نام «شفافیت». اگر این شفافسازی ادامه داشته باشد و چهرههای مختلف بتوانند از طریق رسانه ملی از اتهامات احتمالی دفاع کنند، سوءاستفادهکنندگان هرگز نخواهند توانست زیر لوای چهرههای شهیر و معروف پیش بروند و قربانی بگیرند. کاش مهران مدیری هم ماجرا را شخصی نمیکرد و درک میکرد که جریان پیشآمده بالاتر از اتهام به یک یا چند سلبریتی است؛ ماجرا انحراف افکار عمومی است، یکبار مائده هژبری، یکبار فردوسیپور و حالا هم علیخانی و مهران و مدیری. هنوز وقت هست آقای مدیری. جای شکایت، حرف بزن. پاسخ بده. این راه معقولتر است. امیدواریم سیما به شما و به همه تریبون بدهد.