شماره ۴۳۴ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲ آذر
صفحه را ببند
بي‌اعتمادي به مسئولان مهم‌ترین آسیب بیکاری تحصیلکردگان

محمداسماعيل سعيدي  عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی

معضل بیکاری در جامعه ما ازجمله مشکلاتی است که بیش از دیگر موارد در دید قرار دارد. در توصیف این وضع، برخی از منتقدان دولت پیش، این نکته را مطرح کرده بودند که در هر خانواده یک بیکار وجود دارد. این موضوع را هرچند دست‌اندرکاران دولت دهم اغراق دانستند اما در اصل ماجرا یعنی وجود جمعیت وسیع بیکار، هیچ توفیری ندارد. در این میان وجود‌ درصد قابل توجه بیکار تحصیلکرده خود معضلی بزرگ در کشور ما به‌شمار می‌رود. این اعتقاد وجود دارد که يكي از اصلي‌ترين آسيب‌هاي بيكاري افراد تحصيلكرده، بي‌اعتمادي آنها به مسئولان است که در ايجاد اين وضع همه مقصر هستيم.
به هر روی با بررسي و تحليل مشكلات موجود كشور در حوزه‌هاي مختلف به اين نتيجه مي‌رسيم كه يكي از اصلي‌ترين و شايد اصلي‌ترين ريشه‌ معضلات و آسيب‌هاي اجتماعي ازجمله افزايش طلاق، اعتياد و ديگر ناهنجاري‌ها، موضوع بيكاري است. در جامعه‌اي كه جوانان آن گرفتار معضل بيكاري باشند، طبيعي است كه ناهنجاري‌هاي اجتماعي به شكل فزاینده‌ای افزايش مي‌يابد.
در میان بیکاران، جمع زیادی از تحصیلکردگان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها وجود دارند. سوال اساسی که در میان کارشناسان و عموم جامعه مطرح می‌شود این است که آيا آسيب‌هاي ناشي از بيكاري يك فرد تحصيلكرده با فردی غيرمتخصص يكسان است؟ پاسخی که در بادی امر به این سوال می‌توان داد، پاسخی منفی است. این اعتقاد وجود دارد بيكاري قشر تحصيلكرده به مراتب تهديدها و آسيب‌هاي بزرگتري را به كشور تحميل كرده و مي‌كند. در این میان هرچند برخي آسيب‌ها در هر 2 گروه يكسان است، اما تحصيلكرده‌هاي بيكار آسيب‌هاي بيشتري را متحمل مي‌شوند و از سوي ديگر آسيب‌هاي بيشتري را هم به جامعه تحميل مي‌كنند.
علت اصلي اين است كه يك فرد بيكار اگر تحصيلات لازم را نداشته و از تخصص كافي برخوردار نباشد، بيشتر خود را مقصر مي‌داند، اما افراد تحصيلكرده، مقصر اصلي را مسئولان و دستگاه‌هاي حاكم مي‌دانند.
بنابراين آسيب‌هاي ناشي از بيكاري اين 2 گروه، اگر چه در برخي موارد يكسان است، اما شكل، ظاهر و حتي محتواي اين آسيب‌ها با هم تفاوت دارد. به‌عنوان نمونه شايد يك فرد تحصيلكرده در صورت بيكاري كمتر به اعتياد گرايش پيدا كرده و به دام اعتياد نيفتد، اما به دليل فضاي ذهني كه دارد و با رشد اطلاعات از وضع همسالان خود در كشورهاي پيشرفته، مطلع شده و در نهايت به همه‌چيز بدبين مي‌شود.
اين فرد از يك‌سو دچار سرخوردگي و انزوا شده كه اين شرايط به خود و خانواده‌اش آسيب مي‌زند و از سوي ديگر به دليل اين سرخوردگي و انزوا از جامعه دور شده و ديگر نمي‌توان از تخصص او استفاده كرد.
اگر با دقت به فضاي جامعه امروز ما نگاه كنيم، درمي‌يابيم كه افزايش افسردگي، كاهش روحيه شادابي و نشاط، انزواطلبي جوانان و گوشه‌گيري آنها از اثرات افزايش بيكاري در ميان قشر تحصيلكرده است.
تحلیل شرایط به وجود آمده ناشی از بیکاری تحصیلکردگان، خیلی سخت نیست به‌ویژه نمايندگان مجلس به دليل ارتباط مستقيمي كه با مردم دارند، اطلاع مناسبی از اوضاع اجتماعی در دست دارند، به همین دلیل یکی از آسیب‌های بیکاری تحصیلکردگان را که بی‌اعتمادی به مسئولان است، در برخوردهای حضوری به خوبي لمس مي‌كنند. ما با مردم ارتباط داريم و آنها در ديدارهاي مختلف و در مراسم‌هاي عمومي و خصوصي از نمايندگان خود سوال مي‌كنند كه مقصر اين وضع كيست؟ چرا مسئولان كاري براي ما نمي‌كنند؟ كي اين مشكلات برطرف مي‌شود؟ مردم ما افراد صبوري هستند، اما يك‌ماه، يك‌سال، يك‌دهه، چند‌ سال بايد تحمل كنند تا اين مشكلات برطرف شود؟ آيا انتظار زيادي است كه پس از 16‌سال و حتي 20‌سال درس خواندن و در حالي كه ميليون‌ها تومان براي آموزش او هزينه شده، از ما طلب يك كار داشته باشد؟
در زمینه حل مشکل بیکاری به‌ویژه بیکاری تحصیلکردگان، یکی از موضوعاتی که با آن درگیر هستیم، وجود آمارهای مختلف و گاهی متناقض است. در این زمینه نیز آمارهايي از سوي مركز پژوهش‌هاي مجلس در اختيار نمايندگان قرار مي‌گيرد و براساس آن طرح‌هايي نيز ارایه شده است. اما به‌طور قطع اين معضل با چند طرح و لايحه برطرف نشده و نيازمند اقدامات اساسي است. متاسفانه يكي از مشكلاتي كه در زمینه ايجاد اشتغال و مقابله با بيكاري داريم، فقدان مسئوليت‌پذيري است. در دولت گذشته اساسا وزراي كار به صراحت اعلام مي‌كردند كه در اين زمینه هيچ وظيفه‌اي برعهده آنها نيست و گزارشي هم نمي‌دادند.
در دولت جديد نيز وزير كار كه دو هفته گذشته به كميسيون اجتماعي آمده بود، اگرچه مي‌گفت من از نظر قانوني وظيفه‌اي براي ايجاد اشتغال نداشته و تنها مسئول تبيين و كنترل روابط كار هستم، اما اعلام كرد كه به دليل احساس مسئوليت در اين حوزه وارد شده و برنامه‌هايي در دستوركار دارد.
به هر روی مسلم است در زمینه بیکاری تحصیلکردگان و عموم جامعه، مسئولیت‌ صرفا متوجه دولت نیست، به نظر من در ايجاد وضعيت فعلي همه مقصر و مسئول هستیم. هيچ‌كس نمي‌تواند از زير بار مسئوليت شانه خالي كند. البته در يك‌سال اخير اقداماتي براي رفع مشكلات موجود انجام شده است، اما حجم مشكلات باقي مانده از سال‌هاي گذشته به اندازه‌اي زياد است كه به اين زودي   برطرف نمي‌شوند.
به‌عنوان نمونه دستگاه‌هاي آموزشي، هم آموزش و پرورش و هم دانشگاه‌ها مسئول هستند. نظام آموزشي ما در اين حوزه خيلي مشكل دارد و شايد بتوان گفت فلج است. هرگز نظام آموزش‌عالي ما تحقيقاتي انجام نداده كه در هر منطقه نياز به چه رشته‌هايي داريم و بايد در چه حوزه‌اي دانشجو تربيت كنيم. هر جا پول بوده در آن‌جا دانشگاه تأسيس كرده‌اند و كاري هم ندارند كه آيا ما به اين ميزان دانشگاه و اين رشته‌ها نياز داريم يا  نداريم.


تعداد بازدید :  87