مدیران روابط عمومی هم اگر سرعت و همت بالای کاربران شبکههای مجازی را داشتند خیلی خوب بود. کاربران شبکههای مجازی خیلی زود و بدون ذرهای کوتاه آمدن حب و بغضشان را به سوپراستار خود نشان داده و از خجالت هم در میآیند. در همین چند وقت اخیر نمونههای بسیاری از دعواهای حیدری نعمتی را شاهد بودیم. اول دعوای کیارستمی و حاتمیکیا بعد از آن دعوای مایلیکهن و دایی. بعد دعوای قلعهنویی و نکونام. بعدش دعوای طرفداران شادروان پاشایی با کسانی که میگفتند او را نمیشناختند و حالا هم دعوای یک روزنامهنگار و یک بازیگر سینما. حالا از دعواهای رایج بین شخصیتهای سیاسی بهخاطر این تابلوی بحث Cیاسی ممنوع که جناب کسری نوری بالا سر ما چسبانده میگذریم.
مثال: بنده این روزها مجبورم جهت جلوگیری از برخوردن به تریج قبای کسی دایم از خودم مثال بیاورم که نه سیخ بسوزد و نه کباب. از این رو فرض کنید بنده با همین احوالاتم نشستهام خانه مشغول خوردن قهوهام هستم. بعد یک شیر پاک خوردهای مثلا به نام فرهاد کوه کن (جناب سردبیر اگر شیر پاک حمل بر تبلیغ محصول است ضمن اخذ مبلغ از شرکت تولیدکننده شیر از محل این آگهی بر میزان حقالتحریر این مطلب بیفزایید. به این عمل نرخ تعیین کردن وسط دعوا میگویند) میآید و در صفحه مجازیاش مینویسد شهرام شهیدی چون چاق است و هیچ رژیمی هم بر او اثر نمیکند دارای دیالکتیک طنزنویسی نبوده و از بعد جسمانی نمیتواند هیچوقت پیشرفت کند. در ضمن از دیدگاه هرمنوتیک آثار او در زمره آثار طنز نمیباشد. حالا بخوانید نظرات ارسالی طرفداران و منتقدان من را .
کامبیز: ای گفتی. این مردک از قدیم هم پر رو بود. دمت گرم.
نیلوفر: خودت لاغری بدبخت حسودیات شده؟ ما چاقها خیلی هم خوشتیپ و نایسیم.
مینو: ای { . . . } شده ی { . . . } اسم رژیم میآوری فکر میکنی او با این کارهای چیپ و مسخره وارد بازی کثیف شما میشه؟ کور خوندین.
اصغر: هوی مینوی { . . . } تا دهانت را پر خون نکردهام از استاد عذرخواهی کن.
مینو: من که با شما هم عقیدهام. یادتان نیست پریروز تو کافه کتاب؟
اصغر: ببخشید. هوی استاد { . . . } تا دهانت را پر خون نکردم از مینو عذرخواهی کن.
فرامرز: هه هه. آخه گلابی تو دیالکتیک میدونی چیه؟ شهرام فقط شهیدی به این ماهی ندیدی.
مریم: ماهی؟ نهنگ بگو با این ابعاد نتراشیده نخراشیده.
میثم: آقای کوه کن از پشت کوه اومدیها. میخوای در مورد خانوادهات مسائلی را رو کنم بفهمی؟ بگم؟ بگم؟
فرهاد کوه کن: بنده یک نقد ملایم داشتم. این چه طرز برخورد با من بهعنوان یک محقق است؟
سعید تتلیتی: ما تتلیتیها معتقدیم حرف حق را باید زد. استاد کوه کن بخورمت الهی که گل گفتی. این نکره این خرس گنده با بدنش شاید بتونه ما را بخندونه. با مطلبش که نچ .
احسان مرتضی دوست: لطفا از ایشان بپرسید در مراسم ختم آن خدا بیامرز شرکت کرده بود یا نه تا ما بدانیم باید طرفش را بگیریم یا ضدش حرف بزنیم؟
ساسان: تو محققی؟ تو چیز هم نیستی. چیز هم باشی چیز تمیزی نیستی. محقق محقق. همچین میگه محقق انگار جایی را گرفته نکبت.
توصیه: ما ایرانیها تازگی وقتی دو نفر در خیابان دعوا میکنند میایستیم کنار و تماشا میکنیم تا سر و کول هم را خونین و مالین کنند. بد نیست در فضای مجازی هم مثل دعواهای خیابانی وارد گود نشویم. به قول یکی از دوستان آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است به «من چه» و «به تو چه».