چه صحنههاى تأثرانگيز و فاجعهآميزى كه به نمايش درنيامد و چه فجايع تكاندهندهاى كه رخ نداد! در هنگ يكم پيادهنظام سبك آفريقايى در كنار سرهنگ دوم لائورانس دساندس كه در اثر يك زخم مهلك به خاك افتاده بود، ستوان دوم دِساليگناك كه تنها 22سال داشت، حلقه محاصره اتريشىها را شكست، اين شاهكار درخشان به قيمت جان او تمام شد. سرهنگ دماليويل در جبهه كاسانوآ وقتى ديد سربازانش در اقليتند و مهمات آنها تمام شده است، پرچم هنگ را به دست گرفت و در حالى كه فرياد مىزد: «هرکس این پرچم را دوست دارد، دنبال من بیاید»، در مقابل آتش سنگین به سوی دشمن یورش برد. سربازانش كه در اثر ضعف ناشى از گرسنگى و خستگى حتى نمىتوانستند سرنيزههايشان را راست نگه دارند بهدنبال او حمله كردند. گلولهاى پاى او را متلاشى كرد، اما او بهرغم درد شديد از چند نفر خواست تا او را روى اسبش نگه دارند تا وى همچنان فرماندهى كند. در همان نزديكى هبرت در حين فرماندهى گردانش كشته شده بود. او جان خود را براى نجات يك سرباز فدا كرد و هنگامى كه جنگ بر فراز پيكر به خاك افتادهاش خروشان بود وى فرصت يافت تا پيش از مرگ خود به افرادش بگويد: «شجاع باشيد جوانان.»
ادامه دارد...
کتاب «خاطرات سولفرینو» نوشته هانری دونان است که به زبانهای گوناگون ترجمه و تجدید چاپ شده است. کتابی که از سال 1862میلادی اسباب برپایی نهضتی جهانی را فراهم آورد؛ 189جمعیت ملی صلیبسرخ و هلالاحمر در سراسر جهان با میلیونها عضو بر مبنای اصول بشردوستانه آن بهوجود آمده است. در ایران، محمدابراهیم توکلیکارشک این کتاب را ترجمه کرد و از سوی نشر آژند در سبزوار منتشر شد.