حسام مهدوی- شهروند| طی چند سال اخیر وضع اقتصادی خانوارها به دلیل تورم و گرانی شدید مورد تهدید جدی قرار گرفته و بسیاری با مشکل اساسی در این خصوص مواجه شدهاند. خانواده بهعنوان نهاد شکلدهنده جامعه از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و به همین دلیل بهبود وضع اقتصادی و رفاهی خانوار در جهت ارتقای سطح تربیت و فرهنگ کودکان که فردای هر جامعه را در دست دارند بسیار مهم ارزیابی میشود. «شهروند» در این خصوص گفتوگویی با دکتر «عبدالمجید شیخی» کارشناس اقتصادی، عضو هیأتعلمی و استاد دانشگاه انجام داده که در ادامه میخوانید.
به اعتقاد شما یک خانواده برای بهبود وضع اقتصادی و معیشت خود چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
انسان به امر خداوند حکیم مختار آفریده شده و وظیفه تأمین معاشش به خودش واگذار شده است. در مکتب اقتصاد اسلامی به تلاش و سعی برای امرارمعاش و تأمین زندگی امر شده است. این تلاش در محضر الهی به منزله جهاد در راه خداست. در شرایطی که توان امرارمعاش و تأمین نیاز وجود نداشته باشد اغنیا مسئول تأمین زندگی فرد خواهند بود و نهایتا اگر کسی فقرا و مسکینان را تأمین نکند دولت اسلامی وظیفه تکفل خانوارهای ناتوان را بهعهده دارد.
اما برای آن بخش از خانواری که توان لازم را برای تأمین معاش دارد توجه به چند نکته لازم است. اصولا بخش عمده و ترکیب هزینههای خانوار تحتتأثیر الگوی مصرف در زندگی است و در شرایط کنونی به نظر میرسد که در این الگوی مصرف باید یک تجدیدنظر اساسی صورت بگيرد تا معایب و مزایای آن مشخص شود. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب چندسال پیش با نامگذاری يكسال بهعنوان الگوي مصرف برای مردم و دولت هدفگذاری کردند.
این تغییر الگوی مصرف به چه شکل باید باشد؟
تغییر الگوی مصرف در جهت بهبود وضع اقتصادی خانوار در چهار حالت انجام میشود. درواقع دامنه مانور یک خانوار در چهار گزینه خلاصه میشود. این چهار حالت عبارتند از: افزایش درآمد، کاهش هزینه، هر دو یا هیچکدام. درواقع اولین قدم در تغییر الگوی مصرف خانوار این است که خانواده ببیند برای بهبود وضع اقتصادی باید کدامیک از این راهکارها را در پیش بگیرد. وقتی یک خانواده نه امکان کاهش هزینه دارد (به این معنی که نه توان تقلیل بهای کالاها و خدمات را دارد و نه امکان حذف اقلام مصرفی موردنیاز خود را دارد) و نه افزایش درآمد برای آن امکانپذیر است زیرا جزو افرادی است که حقوق و درآمد ثابتی مانند کارمندان دارد، لذا نه یک بیشینهساز درآمدی است و نه کمینهساز هزینه. در این حالت مدیر خانواده میتواند در ترکیب کالاها و خدمات تجدیدنظر کند و سهم هزینه نسبی اقلام را کاهش دهد. یعنی اینکه میتواند با کاهش هزینههای غیرضروری تا حد امکان این هزینه را به فرصت و درآمد تبدیل کند. گاهی امکان کاهش هزینه برای خانوار نیز با تأثیرگذاری بر بهای کالاها و خدمات و چانهزنی برای کاهش قیمت وجود دارد، لذا این خانوار نیز مانند گروه اول میتواند یک کمینهساز هزینه باشد. در حالت سوم اشخاص شغل آزاد دارند و توان افزایش درآمد برای آنها ممکن است. این گروه جزو بیشینهسازان درآمد و سود هستند. حالت چهارم گروهی است که هم توان کاهش هزینه و هم افزایش درآمد را دارد اینان هم بیشینهساز درآمد و هم کمینهساز هزینه محسوب میشوند. یک مدیر مدبر در خانواده با محاسبه باید موقعیت خود را شناسایی و ترکیب هزینه و درآمد را مشخص و با ایجاد یک برنامهریزی منسجم و اصولی الگویی را ترسیم کند تا بتواند علاوه بر تأمین نیاز مصرفی خود پسانداز قابل توجهی نیز داشته باشد.
سبد مصرفی خانواده در این میان چه نقشی دارد. آیا خانواده میتواند با انتخاب نوع خاصی از کالاها و خدمات در این تغییر الگوی مصرف نقشی داشته باشد؟
در شرایط کنونی به دلیل وابستگی ذهنی خانوارها به مصرف کالاهای خارجی سادهترین راه کاهش هزینه تغییر الگوی ذهنی به مصرف کالاهای داخلی است که به مراتب قیمت کمتری دارند و در بسیاری از موارد کیفیت آنها بهتر یا دستکم با کالاهای خارجی برابری میکند. خانوادههایی که امکان کاهش هزینهها برایشان چندان متصور نیست باید با این نوع تغییر در سبد مصرفی خود مطلق هزینه را کاهش دهند. در مجموع برای چهار گروهی که ذکر شد توصیه میشود تا با تغییر در الگوی مصرف اقدام به کاهش هزینه کنند اما نکته مهم در این بین وجود عوامل مخل در الگوی مصرف است که این عوامل با وجود تبلیغات بیگانگان بیشتر خودنمایی میکند. در اصل تبلیغاتی که پیرامون کالاهای خارجی انجام میشود باعث شده تا بیشتر خانوادههای ایرانی در طول چنددهه گذشته به سمت استفاده از کالاهای خارجی روی آورده و نسبت به مصرف کالاهای داخلی بیتوجه باشند. این موضوع باعث شده تا تولید و عرضه محصولات داخلی با مشکل مواجه شود. وقتی تولیدکننده رغبتی از جانب مردم نبیند برای افزایش کیفیت سرمایهگذاری نمیکند. این در حالی است که مصرف کالاهای داخلی به مراتب هزینه کمتری نسبت به محصولات وارداتی و خارجی دارد و مصرف این کالاها باعث کاهش مصرف در هزینههای خانواده خواهد شد. علاوه بر این مصرف کالاهای داخلی از مزایایی چون داشتن ضمانتهای فروش مانند صداقت و در دسترس بودن بهرهمند هستند. برخی از کالاهای خارجی از داشتن این مزایا بیبهره هستند و اطمینان خاصی از جهت سالم بودن ندارند. بهخصوص در مورد محصولاتی مانند موادغذایی خارجی این اطمینان وجود ندارد. محصولات وارداتی چون در قبال سلامت مردم تعهدی ندارند، رعایت اینگونه موارد را نیز در اولویت قرار نمیدهند.
آموزههای دینی تا چه اندازه در بهبود وضع اقتصادی خانوار موثر است؟ به عبارت بهتر دین تا چه اندازه به بهبود اقتصاد و رفاه خانواده اهمیت میدهد؟
صحبت از اصلاح الگوی مصرف در نظام اقتصاد اسلامی ابعاد گستردهای دارد. اگر مردم به دستورات الهی در تمام ابعاد زندگی توجه کنند به مرتبهای از زندگی متعالی دست مییابند که قرآن از آن بهعنوان حیات طیبه یاد کرده است. اگر خانوادهها ضوابط، اوامر و منهیات مصرف در اسلام را در الگوی مصرف خود رعایت کنند. مثلا اتلاف، اسراف و تبذیر در اسلام عملی نکوهیده است و انجام آن باعث از بین رفتن مال و برکت از زندگی میشود. درواقع حیف و میل در اقتصاد خانواده نباید جایی داشته باشد و توصیه اکید میشود که خانوادهها نسبت به مصرف بیحد به شدت مراقب باشند. نگاهی به دستورات اسلامی نشان میدهد که اسلام تا چه حد به رعایت صرفهجویی تأکید دارد. توصیههایی مانند اینکه اسراف نکنید یا تا گرسنه نشدهاید غذا نخورید و تا سیر نشدهاید دست از غذا خوردن بردارید تماما در جهت بهبود وضع اقتصادی خانواده است. این راهکارها در کتب مختلف مذهبی و دینی به وضوح ذکر شده و توصیه میشود که خانوادهها در جهت اصلاح الگوی مصرف این موارد را رعایت و در زندگی خود لحاظ کنند.
رعایت این آموزههای دینی چه کمکی میتواند به بهبود وضع اقتصادی خانواده کند؟
بسیاری از توصیهها در چارچوب معادلات زندگی مادی است. شاید کسی که مطالعه ندارد یا به دستورات دینی باور ندارد، تعجب کند که هنگام فقر توصیه میشود صدقه بدهید تا خداوند شما را غنی کند یا امام صادق علیهالسلام میفرمایند: زکات مالتان را بدهید من افزایش مال و برکت مالتان را تضمین میکنم. یا قرآن کریم در سوره مبارکه الاعراف آیه شریفه 96 میفرماید: «اگر اهل آبادیها ایمان آورده و تقوی میورزیدند، هر آینه با بهای برکات آسمان و زمین را به رویشان میگشودیم، اما تکذیب کردند و لذا به واسطه اعمالی که کردند آنها را مواخذه کردیم.» لذا در چارچوب معادلات اخروی قضیه خیلی عمیقتر و فراتر از تصور کوتاه ما است. طبق این بیان نورانی بسیاری از کمبودها، گرانیها، کمآبی، اختلالات بازارها و غیره ناشی از بيایمانی، بيتقوایی، طغیان و گناهان بيشمار ما است. امیرالمومنین علیهالسلام درباره لزوم تخلق و آشنایی بازرگانان و اهل کسب در بازار میفرمایند: «اى گروه تاجران! ابتدا احكام را ياد بگيريد، سپس تجارت كنيد! ابتدا احكام را ياد بگيريد، سپس تجارت كنيد! ابتدا احكام را ياد بگيريد، سپس تجارت كنيد! به خدا قسم كه ربا در ميان اين امت ناپيداتر از حركت مورچه روى تخته سنگ است.» این آموزه الهی برای بیمه کردن زندگی انسان از نزول بلا و نقمت و ضایع شده زندگی انسان و خانواده است.
اما ظاهرا این آموزهها در برخی از موارد کمتر در بین جامعه مورد تأکید قرار میگیرد.
اثرات صرفهجویی و عدم اسراف در زندگی در اصلاح الگوی مصرف چنان موثر است که به آن بسیار توصیه شده است، بنابراین علاوه بر اثرات طبیعی این موضوع در بودجه خانوار، رعایت آموزههای دینی در زندگی خانوادگی باعث پدید آمدن آثار کیفی برکات مختلف در زندگی خانوادگی میشود. این برکات و وجود آنها که با ایجاد فضای معنوی در خانواده ایجاد میشود به بهبود وضع اقتصادی خانواده کمک فراوانی میکند و موجب میشود حتی خانوادهای با درآمد کم زندگی بسیار خوبی از نظر اقتصادی داشته باشد.
این آموزهها چگونه باید در خانواده رعایت شوند و فرد به چه شکل باید در این خصوص اقدام کند؟
این موارد باید در فضاهای آموزشی مورد تأکید قرار گیرد و هر فرد از طفولیت با این آموزهها آشنا شود. اگر اینگونه شود فرد از ابتدا با فرهنگ صرفهجویی و عدماسراف و تبذیر آشنا میشود. الگوی مصرف یک متغیر عمیق ساختاری دینی است که قوت پیدا کرده و تغییر در هر متغیر ساختاری که آغشته با رفتار انسانی است امری مشکل و طولانیمدت و باعث بروز هزینههای سنگینی بر بودجه دولت و مردم و جامعه است. لازمه این تغییر تربیت از اوان کودکی است چرا که ذهن کودک آماده پذیرش هرگونه بذری است اگر بذر رفتار مصرفی سالم در ذهن کودک کاشته شود همان رفتار را درپی میگیرد و اگر هم رفتار همراه با صرفهجویی و استفاده بهینه از منابع را به آن آموزش دهیم همان رفتار را در زندگی خود لحاظ میکند. باید در زمینه پرورش و آموزش در وزارت آموزشوپرورش بیش از این توجه شود و اصلاح الگوی مصرف را علاوه بر مبارزه با نابسامانیهای موجود همزمان در دوره ابتدایی مدارس آغاز و سرمایهگذاری کنیم.