| کاوه خلاق |
1- رشت 2رودخانه مهم دارد که رگهای حیاتی کالبد شهری سرسبز هستند. 2رودخانه که از میان خیابانهای این کلانشهر میگذرد. ویژگیای که آرزوی هر شهری بود و مقامات شهری میتوانستند با استفاده درست از آن درآمد کلانی برای شهر فراهم آورند اما خب اینجا ایران است و ما از رودخانههایمان همان بهره را میبریم که از سایر سرمایههایمان. سالهاست که آنقدر فاضلاب خانگی و صنعتی را در رودخانه رها کردند که نهتنها این 2رودخانه سابقا زیبا را به مرگ کشاندند که اکنون گوهررود و زرجوب خود تبدیل به سفیران مرگ شدند. 2 رودخانهای که در سالهای نهچندان دور میشد از آن ماهی گرفت و قایقرانی کرد اکنون با خود مرگ حمل میکنند. یکی از آنها به زمینهای کشاورزی میرود و به محصولاتی که به سبد خانوار رشتیها میرود بذر مرگ میپاشد و آن یکی به تالاب انزلی و نهایتا دریای خزر میرود تا مرگ را در رگ و پی دریایی که غذای گیلانیها را تأمین میکند و تابستانها محل شنای هزارانهزار ایرانی است تزریق کند. از اینروست که پربیراه نیست اگر بگوییم شهردار بعدی و شورای شهر کنونی شهر را همین یک افتخار بس که در طول چندسال ریاستشان، دستی شفابخش بر سر و روی این مرده بکشند و زرجوب و گوهررود، این دو آلودهترین رودخانههای دنیا، را زنده کنند بلکه رشت، دوباره ونیز ایران شود و هزاران فرصت شغلی برای رشتیها به واسطه حضور روان این 2 رود ایجاد شود و آمار اشتغال اولین استان بیکار ایران افزایش یابد.
2- در نزدیکی رشت جنگل سراوان قرار دارد. جنگلی با داشتن گونههای کمیاب گیاهی در دنیا. سرسبز و ستبر و زیبا. اما کوه این منطقه سرچشمه آلودهترین رودخانه دنیا یعنی گوهررود است. رودی که زمانی گوهر حمل میکرد و اینک بار کثافت در خود دارد. کثافتی که بخشی از آن مربوط به دفن غیراصولی روزانه 500تن زباله در منطقه سراوان است. منطقهای که اینک کوه زبالههایش از قله کوه سرسبزش هم فراتر رفته است. منطقهای که زبالههای شهر رشت را در خود جای داده اما شیرابههایش جمعآوری نمیشود و به سمت رودخانه گوهررود میرود. زبالههایی که تاکنون حدود 16هکتار از اراضی جنگلی سراوان را نابود کرده است. با این همه تخریب هنوز که هنوز است کامیون کامیون زباله به این منطقه میآید و میرود. انگارنهانگار که آب چاهها آلوده شدهاند و بوی بد امان اهالی منطقه را بریده است. مردمانی که به واسطه همسایگی با این خانه بزرگ زباله با انواع بیماری هم دست به گریبان شدهاند. همین چندسال پیش بود که دو مورد مشاهده بیماری ایدز ناشی از همنشینی با زبالههای خطرناک در این منطقه گزارش شد. مطمئنا اعضای محترم شورای شهر با در نظر داشتن این مشکلات است که به شورا رفتهاند و مطمئنا جهت چارهاندیشی و گرهگشایی از مشکلات مردم است که شهردار بعدی را انتخاب خواهند کرد. آیا خدمتی بالاتر از حل معضل بزرگ زبالهها در سراوان هست؟
3- فضای سبز شهری رشت بسیار بسیار اندک است. حتی کمتر از شهر کویری یزد. برای شهر سرسبزی که زمینهای بایرش هم با اندک بارانی یکروزه سبز میشود این یک عیب بزرگ است. امیدوارم اعضای محترم شورا در انتخاب شهردار رشت دو نکته را مدنظر داشته باشند و از کاندیداهای احتمالیشان تحقق این دو نکته را بخواهند: اول آنکه رشت نیاز به فضای سبز شهری بیشتری دارد و شهردار آینده رشت تنها نباید به گلکاری و خرید گلهای لاله گرانقیمت و کاشتنشان در میدانهای اصلی شهر اکتفا کند بلکه باید فضای بیشتری به درختان و گیاهان رشت اختصاص داد. شهردار آینده نباید درختی را از ریشه برکند بلکه باید درختان بیشتری بکارد. نباید به حاشیههای سبز پیادهرودها بیاعتنا باشد. وقتی پیادهراه شهرداری ساخته شد تا چندماه اول دیدن گلها و سبزی چشمان آدمی را مینواخت اما اکنون خبری از این گل و سبزی نیست و به جایش زباله مغازهداران و مردم است که چهره پیادهرو را زشت کرده است. همچنین شهردار آینده به کمک شورای شهر باید دنبال ارتقای کارکرد پارکهای فعلی شهر باشد. پارکهایی که باید محل برگزاری انواع جشنوارههای هنری و فرهنگی و بازیها و مسابقات ورزشی باشند نه محلی برای گذراندن روزمرگی و پاتوق الواط و معتادان.
4- رشت شهری است با مردمان بافرهنگ اما یکی از مشکلات عدیدهاش وجود و انباشت زیاد زباله در خیابانها و کوچه پسکوچههای شهر است. دیگر وقت آن رسیده که مجموعه شهرداری به صورت جدی هم در راستای ارتقای فرهنگی این موضوع کار کند و هم ناوگان خدمات شهریاش را در این راستا تقویت کند تا رشتیها با رفتن به شهرهای دیگر از یادآوری دیدن زبالههای پراکنده در خیابانهای شهرشان دلخون نشوند.