شهرام شهيدي طنزنویس
[email protected]
دیروز ترامپ و اون دیدار کردند. نوبخت، سخنگوی دولت در مورد این دیدار گفت نمیدانم رهبر کرهشمالی با چه کسی دارد مذاکره میکند؟ بعد از این اظهارات بود که ما در تحریریه یاد فیلمهای ترسناک افتادیم. یکی گفت یعنی این یارو خود ترامپ نبوده و بدلش بوده؟ دومی گفت: یعنی روح ترامپ بوده؟ صدایی از حیاط آمد: ای تو... سومی گفت نه بابا منظور نوبخت این نبود که. یکی گفت: بالاغیرتا تو منظور نوبخت را فهمیدی؟ اصلا اینجا یک جوانمردی پیدا میشود بگوید کلا یکبار منظور نوبخت را فهمیده؟ خانمی در تحریریه گفت: کلمه جوانمرد بار منفی جنسیتی دارد. من گفتم: حق با شماست. بعد رو به نفر قبلی کردم و گفتم باز چی شده عزیزجان؟ شما اگر به چیزی انتقاد داری باید سازنده مطرح کنی، نه اینجور ضربتی. اگر دلت از سخنگوی دولت پر است، سازنده مطرحش کن. طرف گفت: همین آقای نوبخت گفته ما با لب خندان پولهای بازنشستگان را میدهیم تا نگویند دولت برای پول دادن عزا گرفته است. بعد اضافه کرده کاش توانایی دولت بود که همین الان بگویم امروز همه را پرداخت میکنیم. یکی از پشت در گفت: همین جا هم که اما و اگر گذاشت. با لبی خندان گفت پرداخت میکنیم، اما بعد گفته کاش توانایی دولت بود. یکی از قدیمیهای تحریریه گفت: کاش.
من گفتم: اصلا این توانایی خیلی موضوع مهمی است. واقعا آدم وقتی توانایی کاری را دارد، باید برای انجامش برنامهریزی کند. مثلا ما الان یکسری سوژه خوب برای صفحه طنز فردایمان داریم که نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. ما هم باید مثل سخنگوی دولت بگوییم با لبی خندان فردا صفحه طنز خیلی پرباری تحویلتان میدهیم. بعد کمی مکث کنیم و بگوییم کاش توانایی تحریریه بود این سوژهها را چاپ میکرد. اینبار همه یکصدا گفتند: کاش.
صدا طوری بلند بود که سردبیر سرش را آورد تو سالن و گفت: کاش و...
(سه نقطه اثر ممیزی ما بر سخنان سردبیر است. معنیاش این است که ما به کراماتی رسیدهایم که میتوانیم سخنان سردبیر را هم سانسور کنیم. البته با لبی خندان.)
یکی از بچهها گفت: حالا این سوژههای داخلی را ول کنید که یا سیاه است یا نمیتوان به آنها پرداخت. بغل دستی من گفت: خب پس چه کنیم؟ در مورد تب کریمه در... یکی از بچههای سرویس شهرونگ گفت: اسم کریمه را نیاورید که پوتین ناراحت میشود. میبینید؟ چنین نفراتی داریم در تحریریه. بچهها هر گردی را گردو میدانند. یکی دیگر گفت: خدا دیدار اون و ترامپ را بیشتر کند. هیچ سوژهای مثل این دیدار تاریخی نمیتواند صفحه فردای ما را پر کند. من گفتم: بهویژه بحث داغ توالت شخصی اون. حتما شنیدهاید که رهبر کرهشمالی علاوه بر دو هواپیمای گمراهکننده در کنار هواپیمای حامل خودش، توالت شخصیاش را هم همراه برده بوده. یکی از بچههای سرویس اقتصادی گفت: کاش همه سیاستمداران او را الگو قرار دهند و توالت شخصیشان را با خودشان ببرند. به نظرم خیلی کار خوبی است. این طوری هیچ سیاستمداری نمیتواند کار خرابیاش را بیندازد گردن سیاستمدار دیگری.
گفتم: بچهها از فردا این رفیق ما از بخش اقتصادی منتقل میشود به صفحه شهرونگ. واقعا طنز کلامش از ما قویتر است.