سید وحید شریعت رئیس مرکز آموزشی-درمانی روانپزشکی ایران
در این متن میخواهیم به اثرات احتمالی روزه بر سلامت روان افراد بپردازیم. پاسخ به این سوال آن چنان که بهنظر میرسد، ساده نیست. چرا که اصولا همه افراد یک شکل نیستند و تأثیر یک موضوع بر آنها بسیار متفاوت است. روزه هم همینگونه است و بر هر دستهای از افراد اثرات متفاوتی میگذارد. بنابراین ممکن است روزه برای سلامت روان برخی مفید و بر برخی دیگر تأثیر قابلتوجهی نگذارد.
روزه گرفتن کار دشواری است و مثل همه کارهای دشوار دیگر ثمراتی به همراه دارد. ثمراتی که در درجه اول معنوی است و به فراخور حال و ظرفیت هر کس منجر به رشد روحی و معنویاش میشود. اما روزهداری ممکن است علاوه بر ثمرات و منافع معنوی ثمرات و منافع جسمانی (اعم از روانی و بدنی) هم برای فرد به همراه داشته باشد. کسی برای کمک به سلامت روان خود روزه نمیگیرد ولی با روزه گرفتن ممکن است سلامت روان هم بهتر شود. برای ساده شدن کار مایلم روزه گرفتن را با یک کار سخت دیگر مثل ورزش کوهنوردی مقایسه کنم. کوهنوردی برای سلامت جسمی و روانی مفید است ولی به شرط اینکه شما آمادگی آن را داشته باشید، دیسک و آرتروز کمر و زانو و گردن و غیره نداشته و وزن متعادل و اوضاع قلبی و تنفسی قابلاتکایی داشته باشید. هر فردی نمیتواند به هر قلهای صعود کند. برخی فقط تا همین تپه جلویی بیشتر بروند باید با آمبولانس آنها را برگرداند. همه کسانی که از کوه بالا میروند خسته میشوند و در صعودهای اول ممکن است دستوپایشان درد بگیرد. در روزهداری هم مقداری خواب به هم میریزد و هوشیاری در طول روز کمتر میشود و با بیشترشدن گرسنگی و تشنگی تحمل افراد کاهش مییابد. اما هیچیک از اینها به معنی زیانبار بودن کوهنوردی یا روزهداری نیست. کوهنوردی عضلات را قوی میکند و روزهداری هم اراده و اعتماد به نفس را.
اما درباره اثرات کوتاهمدت و بلندمدت روزهداری بر سلامت روان صحبت کنیم. منظور از اثرات کوتاه مدت همین اثراتی است که در طول هر روز و پس از چند ساعت از روزهداری اتفاق میافتد و عمدتا ناشی از تغییرات زودرس فیزیولوژیکی است که در بدن ایجاد میشود و افراد آنها را به صورت گرسنگی و تشنگی یا ضعف و بیحوصلگی درک میکنند. اما منظور از اثرات درازمدت اثراتی است که پس از گذشت چندین روز از روزهداری آشکار میشوند و بیشتر مربوط به تاثیرات ثانویهای است که برای آشکار شدن نیاز به زمان دارند. همین استرس ملایمی که در اثر تغییرات ذکر شده در بالا به سلولهای بدن وارد میشود باعث میشود سطح هورمونهای استرس در بدن بالا برود و در نتیجه مغز در واکنش به این هورمونها، عوامل نورونزایی (نوروتروفیک) تولید میکند که در درازمدت بتواند تاثیرات متفاوت و مثبتی بر مغز بگذارد. برای مثال پیشنهاد شده است که تأثیر مثبتی که پس از چندین روز روزهداری در روحیه افراد دیده میشود با واسطه همین عوامل نورونزا و افزایش دسترسی مغز به سروتونین ایجاد میشود. از دیگر اثرات درازمدت مشاهده شده با روزهداری کاهش احساس درد و تخفیف دردهای مزمن است که میتواند ناشی از بیشتر شدن سطح اپیوئیدهای درونزا و کانابینوئیدهای درونزا باشد. لازم است در اینجا تأکید کنم که این تاثیرات در صورتی میتواند نقش مفید و مثبتی داشته باشد که در سطح سلولی منجر به ایجاد استرس شدید و پیدایش اثرات مخرب نشود که لازمه آن سلامت نسبی فرد از نظر جسمی و روانی است.