اين روزها فشارها به سلبريتيهايي كه اقدام به جمعآوري كمك براي زلزلهزدگان كردند، زياد شده است. گاه سخن از بستن حسابهاي آنهاست، گاه از اتهامات ديگر، بويژه از سوي تندروهاي اصولگرا اين اتهامات بيشتر طرح ميشود. آنان سعي ميكنند كه با اين فضاسازيها مردم را نسبت به سلبريتيها بدبين كنند. به نظر میرسد هدف اصلي آنان اين است كه اجازه ندهند گروهي مستقل از صاحبان قدرت، در عرصه عمومي به وجود آيد. سلبريتي كه امروز ميتواند براي زلزلهزدگان كمك جمعآوري كند، فردا هم ميتواند در امر ديگري اقدام نمايد. لذا هدف اصلي از اين حملات حذف آنان از عرصه عمومي است.
ولي آيا اين بدان معناست كه سلبريتيها هيچ مشكلي ندارند؟ اتفاقا نكته همينجاست. آنان راحتترين كار ممكن را كه اعلام يك شماره حساب و دريافت پول است، انجام دادند. اين كار كه زحمتي ندارد و حتي ميتوان گفت مشكل جامعه ما در كمك به آسيبديدگان نيز فقدان منابع مالي نيست. آنچه كه اهميت دارد، چگونگي بهترین نوع و بهینهترین شکل مصرف اين كمكها در منطقه زلزلهزده است. ضعف اصلی جامعه ما در اين بخش است، و اگر سلبريتيها ميخواهند كاري كنند، بايد به اين وجه ماجرا توجه كنند. اشتباه آنان اين است كه گمان ميكنند سلبريتيهاي غربي نيز فقط پول جمعآوري ميكنند. همين و بس، درحالي كه آنان در درجه اول نهادسازي ميكنند تا نهتنها اعتماد مردم جلب و كمكها به صورت مستمر و زياد جذب شود، بلكه در چگونگي مصرف (كجا، چه مقدار، در چه طرحي و به وسيله چه كسي...) نوآوري ميكنند و خود را با سايرين متمايز ميكنند. سلبريتيهاي غربي حتي ضرورتي نميبينند كه به صورت انفرادي كار كنند. سعي ميكنند با نهادهاي عمومي و دولتي و بينالمللي همکاری و فعاليت كنند و كارهاي خود را از طريق آنها پيش ببرند. براي نمونه درهمين جريان زلزله سرپل ذهاب سلبريتيها ميتوانند با تأسيس يك نهاد مردمي یا با همکاری با یک نهاد موجود مثل جمعیت امام علی(ع) و نیز از طريق همكاري با نهادهاي عمومي و دولتي مثل هلالاحمر و پذيرش بهترين نوع شفافيت و نظارت بر فعاليتهاي خود، راه جديدي را در فعاليتهاي انساندوستانه و امدادونجات و بازسازي ايفا کنند.
متاسفانه اين فعاليتهاي بدانديشانه عليه سلبريتيها موثر خواهد بود، ولي بخشي از اثرگذاري آن ناشي از كمتوجهي اين افراد به رفتارهای کمعمقی است که در این ماجرا از خود نشان دادهاند. در حقيقت آنان بيش از آنكه در بند جمعآوري پول باشند، بايد پولهاي جمعآوريشده را به رويههاي درست در كمكرساني و امداد گره بزنند. ضعف ما هيچگاه نداشتن پول نبوده است، يا حداقل پول مسأله اصلي نبوده است. مسأله اصلي عدم شفافيت، نظارتناپذيري، نداشتن سازمان و شيوه و رويه ماندگار در كمك به ديگران و نيز فقدان اولويتهاي موضوعي، منطقهاي و فردي و... براي ارايه كمكهاست. اميدواريم كه هنرمندان و ورزشكاران و سايرين كه در اين زمينه مردم به آنان اعتماد كردند، اجازه ندهند كه با سوءبرنامه زمينه براي تبليغ عليه اين امر خير فراهم شود.