جعفر پاکزاد| جوان معلول و دوستانش در قالب گروهی به نام ماجراجویان معلول ایرانی دست به کارهای عجیب و غریبی زدهاند که شاید کمتر کسی جرات انجام آنها را
داشته باشد.
برایشان هیچ محدودیتی وجود ندارد.
به قولی سرشان درد میکند برای ماجراجویی و کارهای هیجانانگیز. این چند دوست که هرکدامشان دچار معلولیت هستند ماجراجوییهایی را انجام دادهاند که از عهده هرکسی خارج است.
ماجراجویان معلول میخواهند از زندگیشان لذت ببرند. سعید ضروری بنيانگذار این گروه است. 28سال دارد و درحال حاضر در مقطع کارشناسیارشد رشته آموزش زبان انگلیسی تحصیل میکند. او پر انرژی و خوش صحبت است. او باید تمام عمرش را روی ویلچر برقی بگذراند اما ناراحت نیست. سعید میگوید: من دچار یک بیماری به نام دیسروفی عضلانی هستم. این بیماری به مرور زمان در بدن رشد میکند و باعث میشود عضلاتم روزبهروز ضعیفتر شود. من در دوران ابتدایی در راه رفتن مشکل داشتم و در دوره راهنمایی عضلات پاهایم آنقدر ضعیف شد که مجبور شدم از عصا استفاده کنم. در دوران پیش دانشگاهی ویلچرنشین شدم و حالا دستهایم هم ضعیف شده و تنها اجسامی که یک کیلوگرم وزن دارند را میتوانم جابهجا کنم اما با این حال از اینکه زنده هستم و میتوانم شاد باشم خوشحالم و همیشه خدا را شکر میکنم.
او درباره ماجراجوییهایش گفت: شاید اولین ماجراجویی من مربوط به سفرم به هند باشد آن هم در دوران دانشجویی. تمام فعالیتهای من در دوره لیسانس آغاز شد. در این دوره از تدریس زبان تا ترجمه داستان کوتاه و از همه مهمتر سفرهای دانشجویی داشتم. آن موقعها با انجمن «باور» که در زمینه حمایت و آموزش معلولان است آشنا شدم و از طریق همین انجمن قرار شد به هند سفر کنم تا در یک سمینار که درباره بیماریام بود شرکت کنم. خانوادهام با این قضیه مخالف بودند اما به خودم اطمینان داشتم که میتوانم به تنهایی کارهای شخصیام را انجام دهم. خلاصه به این سفر رفتم و خدا را شکر یکی از بهترین تجربههای زندگیام شد.
این سرآغاز ماجراجوییهای سعید بود. پسر جوانی که با داشتن معلولیت شدیدی که داشت هیچوقت خم به ابرو نیاورد.
اولین پرواز
همیشه اولینها به یاد ماندنی هستند. درست مثل اولین پروازی که سعید انجام داد. او درباره این تجربهاش میگوید:
بهترین دوستانم را در دوره لیسانس پیدا کردم و سفرهای زیادی را با آنها تجربه کردم. در این میان یکی از دوستانم بود که یک آشنا در فرودگاه خصوصی در آبیک قزوین داشت. بار اول که به این فرودگاه رفتم و پرواز دوستم را دیدم به این فکر افتادم که من هم پرواز با هواپیماهای تک موتوره را انجام دهم. وقتی بقیه از تصمیم من مطلع شدند تعجب کردند اما من تصمیمم را گرفته بودم و آنقدر مصمم بودم که بالاخره سوار هواپیما شدم. بهترین روز زندگی بود. پرواز با این هواپیماها به هیچ عنوان مثل پرواز با هواپیماهای دیگر نیست.
پرواز با پاراگلایدر
حس شیرین پرواز در آسمان، سعید را همیشه به وجد میآورد. وقتی متوجه شد محمد مقدمسالار عضو هیأتمدیره انجمن «باور» با وجود معلولیت، پرواز با پاراگلایدر را تجربه کرده است، تصمیم گرفت پرواز با این وسیله را نیز تجربه کند. سعید ادامه میدهد: به او گفتم دوست دارم پرواز با پاراگلایدر را هم تجربه کنم. مقدم، معلولیتش خیلی کمتر از من است و من تقریبا هیچکدام از اندامهای حرکتیام قدرت حرکت ندارد اما با این حال روی این تصمیمم پافشاری کردم و حالا چند باری است که تجربه پرواز باپاراگلایدر را دارم.
غواصی در کیش
یکی دیگر از کارهای عجیبی که سعيد ضروری انجام داده غواصی کردن در جزیره کیش است. وی دراینباره گفت: مدتی قبل در اینترنت گزارشی از یک خانم معلول خواندم که با ویلچر به غواصی پرداخته بود. همین موضوع باعث شد که لباس غواصی را تنم کنم و به زیر آب بروم. زیر آب دنیای دیگری است. حس خیلی خوبی بود وقتی ماهیهای رنگارنگ را در اطرافم میدیدم و آرامشی که در عمق 4 متری آب وجود داشت برایم تجربه جالب دیگری بود.
تولد یک گروه
و سرانجام تجربههای سعید باعث شد او گروهی به نام ماجراجویان معلول ایرانی را راهاندازی کند و با چند نفر از دوستانش که آنها نیز دچار معلولیت هستند کارهای ماجراجویانه زیادی را انجام دهند. پرواز با پاراگلایدر، پرواز با جایرو کوپتر؛ سوئینگ (آونگ بزرگ)، پرواز با بالن؛ پرواز با کایت؛ پرواز با پاراموتور؛ غواصی در دریا؛ موتورهای باگی و اسبسواری تمام کارهای ماجراجویانهای است که این گروه تا به امروز انجام دادهاند. سعید ضروری گفت: حالا که این ماجراجوییها را به صورت گروهی انجام میدهیم خیلی لذتبخشتر است. تابهحال به غیر از بالنسواری بقیه ورزشها را تجربه کردهام و از اینکه توانستهام آنطوری که دوست داشتم زندگی کنم خوشحالم.
لذتبخشترین
وی در ادامه اضافه میکند: در بین همه رشتههای ورزشی شاید سوئینگ یا همان آونگ بزرگ برای من و دوستانم خیلی جالب و لذتبخش بود. در مراسم افتتاح ورزش جاینت سوئینگ Giant Swing یا همان آونگ بزرگ شرکت کردیم و جزو اولین افرادی بوديم که برای اولینبار این ورزش پر هیجان را در ایران و در دره هملون تجربه کردیم. شرکت «دسترسی طناب» بهعنوان مجری این ورزش نوپا میزبان افراد دارای معلولیت بود که با کمک و همراهی فوقالعاده خود راه را برای تجربه ما هموار کردند.