فاطمه صفری| «ماه رمضان ماهی است که انسان باید همهچیز را رها و تلاش کند که به آرامش دست یابد.» این جمله را پوران درخشنده، فیلمساز، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان زن ایرانی که سالهای سال است در سینما و تلویزیون مشغول به کار است، گفت. این کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون عضو انجمنهای فیلمسازان زن آمریکا، کارگردانان مستقل آمریکا و مرکز بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان یونسکو نیز است. دغدغه این سینماگر بیش از هر چیز مسائل اجتماعی است. گفتوگوی کوتاهی در باب خاطراتش از ماه رمضان با او داشتیم.
نخستینباری که روزه گرفتید چند سالتان بود؟
نخستینباری که روزه کامل گرفتم تقریبا 9سال داشتم. به یاد دارم که پدرم به من جایزهای داد. آن زمان این موضوع برای من که توانسته بودم روزهام را کامل بگیرم و بهعنوان جایزه پول خوبی به دست آورم، لذتبخش بود.
خاطرهتان از ماه رمضان چیست؟
خاطره ماه رمضان برای من همیشه با صدای قرائت قرآن پدرم و ربنایی که از رادیو و تلویزیون شنیده میشد، همراه است. پدرم در قید حیات نیست، اما خاطراتش همیشه با من است. هنوز به یاد دارم که پدرم همیشه برای ماه رمضان برنامه ویژهای در نظر میگرفت. این برنامه از صبح تا شب بود. او همواره سعی میکرد، به دیدار بستگان برود. بچهها را دور سفره جمع کند و همگی با هم افطار و روزهمان را باز کنیم. به ما یاد داد چگونه خدا را شکر کنیم و چطور به لطافت روح برسیم. اینها خاطراتی است که هیچگاه فراموش نمیکنم. هر سال با آمدن ماه رمضان بهخصوص با شنیدن ربنا تمامی این خاطرات و احساسات برایم زنده میشود. درست است که پدرم در قید حیات نیست و او را از دست دادهام. اما مسائل مهمی را به من یاد داد؛ اینکه انسان برای به آرامش رسیدن روح چگونه باید به خدا نزدیک شود.
پیش آمده ماه رمضان سر کار باشید؟
بله، بسیار پیش آمده که در ماه رمضان کار کردهایم. اما از خاطراتی که به یاد دارم اینکه ماه رمضان بود و باید در میدان سکانسی از فیلم «عبور از غبار» را فیلمبرداری میکردیم. این فیلم صحنهای داشت که باید در روز فیلمبرداری میشد و شخصیتهای ما باید سکانسی را بازی میکردند که دوره سفره مینشستند و چیزی میخوردند. این سفره که فراهم شد. ما درحال فیلمبرداری بودیم، فکر کردند در حال روزهخواری هستیم. همگیمان را بردند. اما با گفتوگو که صحنهای از فیلم است و باید فیلمبرداری شود، از طریق وزارت ارشاد حل شد.
اگر فرصت بازگشت به گذشته را داشتید، کدام رمضان را انتخاب میکردید؟
دوران دبیرستانم را انتخاب میکردم، زیرا آن زمان خیلی برایم اهمیت داشت. انسان هر چقدر به خدا نزدیکتر است، رابطه مستقیمتری هم دارد. در آن دوران ماه رمضان خاطرهانگیزتر است و بهدلیل صافبودن، بیغل و غشبودن و بدون واسطه با خدا حرف زدن دوران خوبی است. سالهای آخر دبیرستان این حس برای من وجود داشت. برای همین است که همیشه آن دوره برایم رنگ و بوی دیگری دارد، بهخصوص اینکه در شهر خودم بودم.
در این سالها به جایی دعوت شدهاید یا اتفاق خاصی افتاده که در ذهنتان ماندگار باشد؟
نه، چون ضیافتها بیشتر جنبه پذیرایی دارد. ماه رمضان، زمانی برای برقراری ارتباط با خداست؛ زمانی برای یک رابطه بیواسطه با خدا. باید همه تمرکز بر این ارتباط باشد. در این ضیافتها معمولا چنین حسوحالی وجود ندارد، به عبارتی بیشتر جنبه میهمانی دارد. البته گاهی اوقات در همین ضیافتهای افطار حس معنویت در انسان بیشتر از قبل تقویت میشود تا با خداوند خود راز و نیاز داشته باشد.
ماه رمضان برای شما یادآور چه چیزی است؟
ماه رمضان همیشه من را یاد مردم میاندازد. به یاد آدمهایی که به آنها نگاه نکردیم. برای تعریف این ماه بهتر است بگویم؛ ماهی که هر چه از خدا طلب کنیم راحتتر به ما میبخشد. ماه رمضان انسانهایی را به یادم میآورد که فراموش شدهاند. انسانهایی که نیاز دارند به آنها توجه شود. البته در طول سال این اتفاق باید بیفتد، اما این ماه انگار انسان را به بخشش دعوت میکند؛ بخششی از نوع عشق. میتوانی از چیزی که دوست داری بگذری و به دیگری ببخشی، هرچه که هست. ماه رمضان ماه مهرورزی است، برای همین باید خلوص داشت. این ماه ما را بیشتر به خودمان نزدیک میکند.