| لئو تولستوی|
من مطمئن هستم که تو میخواهی فداکاری کنی، ولی این فداکاری تو نه از روی علاقه است و نه از روی سخاوتمندی، چون احتمالا بسیار منطقی است. از زنی که زندگیات را تباه کرده است، نفرت داری ولی همان معیارهای رایج تو را پیش میراند. همان مسائلی که آدم از خودش اختراع کرده تا خود را بدبختتر کند.
آریآری تو میخواهی جان خود را به خاطر عقیده و قضاوت مردم فدا کنی و در همان حال داری زندگی کسی را هم تباه میکنی که دیوانهوار عاشق توست و تمام این چیزها فقط به خاطر این است که با شنیدن حرف مردم که میگویند، «بله، وظیفه خود را به نحو احسن انجام داد» احساس غرور کنی و خود را با وقار احساس کنی.
آنانیا به خود بیا. خوب باش. هم با خودت و هم با من و سعی کن بیش از آنچه خوب باشی، یک مرد باشی. نه یک پسربچه...!
برگرفته از کتاب«خاکستر» ، گراتزیا دلددا