طرح بیمبنا
| محمدتقی فاضلمیبدی | استاد دانشگاه مفید قم |
چنین طرحی نمیتواند مبنای عقلی، شرعی و عرفی داشته باشد. چراکه ممکن است فردی تا آخر عمرش ازدواج نکند. در اینکه ازدواج امری پسندیده و ازجمله توصیههای دین ما است، شکی نیست و از سویی امری فطری نیز بهشمار میآید، اما اگر بخواهیم آن را بهعنوان امتیازی در نظر بگیریم که نداشتن آن منجر به از دست رفتن امتیاز هیأتعلمی میشود، بسیار نادرست است و هیچگونه توجیهی ندارد. درحقیقت این امر میتواند تبعات فردی و اجتماعی بسیاری را نیز به همراه آورد که مهمترین این تبعات از بعد اجتماعی؛ محروم کردن فرد و جامعه از کسی است که از منظر علمی دارای شایستگیهایی بوده و حال به این طریق استعدادهایش نادیده گرفته شده است. البته این امر به معنای درست دانستن تجرد نیست اما باید این امر را در تدوین قوانین موردنظر داشت که تمامی جوانب درنظر گرفته شوند و تنها به یک بعد اکتفا نشود چراکه در این صورت این امر باعث سرخوردگیهای فردی، محروم کردن جامعه از فرد و تواناییهایش و درنهایت مشکلات فردی و اجتماعی میشود.
شرطی که باید رعایت شود
| قاسم جعفری | دبیر دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس |
این طرح به دنبال منع استخدام هیأت علمی مجرد نیست بلکه باید به این شکل باشد که اولویت را به افراد متاهل بدهند. این امر در بسیاری از مشاغل دیگر نیز وجود دارد و درحقیقت شرطی است که باید رعایت شود. برای مثال برای استخدام مهماندار هواپیما شرط نداشتن بچه وجود دارد که افرادی که این شغل را میپذیرند، این شرط را رعایت میکنند. از طرفی وقتی فردی به درجه هیأت علمی دست مییابد، به لحاظ سنی برای ازدواج مناسب است و چنانچه به ازدواج تن نمیدهد نیز خود مشکلی است که باید آن را مورد بررسی قرار داد. همچنین ما زمانیکه فردی را بهعنوان هیأت علمی به دانشگاه میفرستیم، میخواهیم علاوه بر آنچه باید درس دهد، درس اخلاق و دین و... را نیز به دانشجویان بدهد و ازدواج ازجمله اصول دین ما است و در دین اسلام بسیار برآن تأکید شده و گفته میشود کسی که ازدواج کرد، دینش را کامل کرده است. بر این اساس وجود استاد مجرد نمیتواند الگوی مناسبی برای دانشجویان باشد. کما اینکه بسیاری دیگر از مشاغل مانند مدیران ما در سطوح گوناگون نیز دارای شرط تاهل هستند. متاهل بودن اساتید دانشگاه همچنین میتواند حواشی کار خودشان را کاهش دهد چراکه یک استاد متاهل با آرامش و راحتی بیشتری میتواند به وظیفه خود بپردازد و به همین دلیل نیز میتوان گفت این طرح در بسیاری از وجوه از منطق برخوردار است اما نباید بهعنوان شرط کامل باشد بلکه باید اولویت را به افراد متاهل واگذار کرد.
شغل برای ازدواج، نه ازدواج برای شغل
| عبدالرضا سپنجی | عضو هیأتعلمی دانشگاه |
این امر درحقیقت نقض غرض است که ما بخواهیم برای افزایش میزان ازدواج یا فرزندآوری به سمت تصویب چنین طرحهایی برویم. چراکه بعد علمی فرد، ارتباطی با تاهل یا تجرد او ندارد.
من خود متاهلم اما در بسیاری از بخشها تاهل حتی میتواند مانع فعالیتهای گسترده فرد شود چراکه دغدغههای یک فرد متاهل بسیار بیشتر از یک مجرد است. این درحالی است که یکی از شاخصههای حرکت به سمت ازدواج داشتن شغل است، نه آنکه ما این امر را برعکس کنیم. ما برای پذیرش هیأت علمی باید به صلاحیت علمی، فردی، گزینشی و خانوادگی توجه کنیم و در غیر این صورت نمیتوان به نتیجهای مطلوب دست یافت. چنین طرحهایی که اجبارهایی از این دست را به همراه دارند، درنهایت به ضرر جامعه تمام خواهند شد. برای مثال، زمانی در کشورهای اروپایی طرحی وجود داشت با این مضمون که افراد با ازدواج با فرد تبعه آن کشور میتوانند به اقامت دست یابند. این طرح نتایج اسفباری به بار آورد و به این دلیل که بسیاری از ازدواجها صوری بودند، درنهایت به طلاق انجامید.
به این ترتیب شروط قانونی هرگز نباید خارج از حیطه پذیرش افراد باشند چراکه در این صورت تنها قانون بیاهمیت میشود و افراد آن را دور میزنند. به این ترتیب چنین طرحی به نظر من خردورزانه و راهگشا نیست.