مرتضی کیمنش عضو هیاتمدیره جمعیت امام علی(ع)
جمعیت امام علی(ع) ازجمله سازمانهای مردمنهاد فعال در زمینه کودکانکار است. در این مجموعه ارتباط با رسانهها اهمیت بسیار زیادی دارد. در همین راستا، جلسات هفتگی مختلفی برگزار میشود که در آن نحوه تعامل با رسانهها و شیوه اجراییشدن راهکارهای ارایه شده، بررسی میشود. بهعنوان نمونه یکی از موضوعاتی که در پی اجرای آن هستیم، انتشار نامهها و نقاشیهای بچههای زیرمجموعه جمعیت است. یک رسانه که مدعی خدمت داوطلبانه است میتواند با معرفی فعالیتهای سازمانهای مردمنهاد، به گسترش فرهنگ خدمت داوطلبانه و حضور بیشتر سازمانهای مردمنهاد فعال در موضوعات عامالمنفعه، کمک کند. متاسفانه این موضوعات برای مردم جذابیت چندانی ندارد و بسیاری اوقات رسانهها به همین دلیل در پی انتشار خبرها و گزارشهای مرتبط با این زمینه فعالیت، نیستند. اما باید توجه داشت که بیتوجهی به این مسائل میتواند به مشکلات فراوان در مسیر بخشی از جمعیت تحتپوشش این نهادها و سازمانها، منجر شود. ما باید بتوانیم خلأ ذهنی را بین آنچه مردم میگویند و آنچه در عمل میبینید، پر کنیم. متاسفانه در بسیاری از موارد رسانههایی که مدعی خدمترسانی هستند، پس از ارایه سوژه از سوی انجمنهایی شبیه جمعیت امام علی(ع) بازیهای رسانهای ایجاد میکنند و در پی ارایه منویات خود هستند. یکی از مواردی که میتواند در مسیر تقویت سازمانهای مردمنهاد، یاریرسان باشد، موضوع برندسازی است؛ مثلا اگر هنرمندان ما به این نتیجه برسند که میتوانند در محلهای مثل دروازهغار حضور یابند و مخاطبان زیادی را جمع کنند، دیگران هم از این طریق (با حضور آنها برای آشنایی با دغدغههای اجتماعی) مسائل انساندوستانه را مورد توجه قرار دهند. ما در این زمینه به صورت پروندهای، اقدامات زیادی انجام دادهایم. یک رسانه میتواند در این حوزه نقش مهمی ایفا کند.
ما در جمعیت امام علی(ع) اقداماتی برای جذب افراد مختلف انجام دادهایم و باشگاهی به نام هواداران تأسیس کردهایم. درحالحاضر این باشگاه 15هزار عضو دارد و هر ماه بهطور متوسط 400 نفر به آن اضافه میشود. در این باشگاه فضایی برای فعالیت هواداران اختصاص یافته است که میتوان از این طریق، هم اطلاعرسانی کرد و هم بخشی از فعالیتها را گسترش داد. مسلم این است که مردم در حالت عادی، علاقهای به این موضوعات ندارند زیرا فعالیت در این زمینه، منجر به مواجهه با دردهای انسانی است و هر فرد خود به قدر کافی دچار دردهایی است که گاهی تمایل به اطلاع از دردهای دیگران را از بین میبرد. ما طرحهای فراوانی داریم که یک رسانه اجتماعی میتواند با تمرکز بر آنها، به فعالیتهای عامالمنفعه کمک کند؛ مثلا فکر کنید در همین باشگاه هواداران که به آن اشاره شد میتوان همه هدیههای متولدین یک ماه را به یکی از خانههای ایرانی تقدیم کرد. بحثهایی که جمعیت امامعلی(ع) دنبال میکند، ممکن است برای گروهی از مردم جذابیت نداشته باشد اما بسیار ضروری است. یک رسانه اجتماعی باید همین موارد را دنبال کند، هرچند که ممکن است از این فعالیتها به قدر کافی استقبال نشود اما باید کار کرد و بذرهای اولیه را پاشید، بهنظر من یک روزنامه حتی باید قید جذب مخاطبان خود در چند صفحه را در اوایل راهاندازی صفحه بزند و شروع به فرهنگسازی کند.
در میان رسانههای موجود، روزنامه شهروند امکان بسیار خوبی برای سازمانهای مردمنهاد ایجاد کرده است و با در اختیار دادن بخشی از امکانات خود به موضوعات عامالمنفعه بهویژه در صفحات «طرحنو» روزانه همایش بزرگی برگزار میشود که مخاطبان بسیاری دارد.
اگر این تعداد را در روزهایسال ضرب کنیم، رقم خیرهکنندهای به دست میآید. در این میان آنچه باید بهعنوان یک اولویت درنظر گرفته شود، توجه دادن مردم به این مسأله است که نقش یک شهروند در رفع معضلات اجتماعی چیست؟ این موضوع را تکرار میکنم که ممکن است پرداختن به این مسائل، مانند دیگر سوژههای خبری جذابیت لازم را نداشته باشد اما باید آن را انجام داد. در متن این موضوعات، بحث مسئولیتاجتماعی مطرح میشود. آنچه ضرورت دارد، این است که باید پیوند مسائل اجتماعی با دیگر حوزهها را موشکافانه بررسی کرد. یک رسانه باید بتواند فضای روشنفکری را به چالش بکشاند و در فضایی قدم بگذارد که از حضور مردم خالی است.
باید در رسانهها حرکتی انجام داد که اندیشمندان ما از نان حرف بزنند و پرسشگری کنند که چرا فقر وجود دارد؟ اگر «شهروند» بخواهد در یک نظرسنجی اولویت یک تا سه زندگی افراد را بررسی کند، با توجه به آنچه در جامعه دیده میشود، حدس زده میشود تنها اولویت یکدرصد از آنها این است که کودکان نباید مورد تعرض قرار بگیرند. سوال ما این است چرا در این زمان، موضوع فروش کودک در رسانهها مطرح نمیشود؟
روند کار در رسانهها باید طوری باشد که یک شهروند را در مرحله اول به آگاهی لازم برساند و در مرحله بعد به اولویتهای خودش توجه کند. باید مردم در ابتدا وارد مرحله آگاهی شوند. پروسهای که البته طولانی و زمانبر است. آنها بعد از رسیدن به این مرحله پی میبرند که اعتیاد کودک چه مصایبی دارد. به این فکر میافتند که چرا میلیونها نفر زیر خط فقر زندگی میکنند. پی میبرند که اگر هر نفر از طبقه متوسط بخواهد یک نفر از طبقه فقیر را مثل خواهر و برادر خودش دوست بدارد، همهچیز حل میشود.
کسی که کار خیر را تجربه میکند به لذت بزرگی میرسد اما باید این موضوع را برای جامعه توصیف کرد. اینکه یک آدم را از صفر تا صد بدون توجه به موارد مالی، دوست داشته باشیم. رسانه اجتماعی مثل «شهروند» که در نمایشگاه مطبوعات میزبان انجمنهای مردمنهاد بود و با شعار خدمت داوطلبانه فعالیت میکند، این احساس خوب را در ما ایجاد کرده است اما در ادامه میتواند این مسائل را با زبانی زیبا فرهنگسازی کند و در ذهن همه مردم جا بیندازد. هر چند که در ابتدا، کار سختی به نظر میرسد. وقتی این اتفاق در یک صفحه از روزنامه بیفتد، مخاطب در ابتدا میفهمد که زندگی وجود دارد، بعد احساس مردگی میکند که چرا هیچ نقشی ندارد و در مرحله آخر هم تلاش میکند که دیگران را برای خواندن این صفحه تشویق کند.
پیشنهاد من این است که هر چند وقت یکبار ستونی برای معرفی فعالیتهای انجمنها و راههای ارتباطی با آنها در نظر گرفته شود تا مردم بتوانند از این طریق در فعالیتهای انجمن مشارکت کرده و نقش یاریرسان داشته باشند. آن وقت آنها متوجه خواهند شد که در بسیاری از موارد مرام و انسانیت یک آسیبدیده اجتماعی که در ذهن گروهی بهعنوان مجرم شناخته میشود، از بسیاری از افرادی که عادی خوانده میشوند، بیشتر است.