شماره ۴۳۰ | ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۷ آبان
صفحه را ببند
تجاری‌سازی دانشگاه؛ یک انتخاب نیست، یک ضرورت است
حسین ایمانی‌جاجرمی

آنچه درباره برنامه‌ای که وزیر پیشنهادی علوم، تحقیقات و آنچه با عنوان تجاری‌سازی دانشگاه‌ها در برنامه وزیر علوم ارایه شده
به نوعی مرتبط با حوزه اقتصاد دانش‌بنیان است. این موضوع یعنی توجه به دانشگاه‌ها به‌عنوان مرکزی برای کسب و کار از ‌سال پیش در کشورهای به اصطلاح جهان اول آغاز شد و در واقع به نوعی پیامد تغییراتی در حوزه اقتصادی بود. از زمانی که بحث صنعت‌زدایی از کشورهای جهان اول آغاز شد این کشورها صنایعشان را به کشورهای دیگری مثل چین، هند و... منتقل کردند؛ کشورهایی که نیروی کار ارزان‌قیمت داشتند در عین حال اتحادیه‌های کارگری و مقررات زیست‌محیطی سختگیرانه نداشتند. به تدریج اما پس از انتقال این صنایع و به عبارتی صنعت‌زدایی از کشورهای جهان اول، این کشورها با بحران کار و اشتغال مواجه شدند و همین موضوع موجب شد نگاه دوباره‌ای به خدمات بشود و یکی از این خدمات هم خدمات آموزشی است. درحال حاضر بسیاری از شهرهای بزرگ جهان به شهرهایی خدماتی تبدیل شده‌اند و در این شهرها دانشگاه‌ها هم به‌عنوان حوزه کسب‌وکار تعریف شده و به نوعی در کارکرد دانشگاه‌ها بازنگری کرده‌اند و این درواقع نقطه مقابل آن نگاه سنتی و کلاسیک به دانشگاه است که دانشگاه‌ها را به‌عنوان مرکزی برای آموزش تعریف می‌کرد. در نگاه جدید دانشگاه‌ها به‌عنوان یکی از موتورهای کسب‌وکار در برنامه‌های توسعه تعریف می‌شوند. این رویکردی است که در بسیاری از دانشگاه‌های جهان تجربه شده. مالزی، استرالیا و انگلستان نمونه‌های شناخته‌شده‌ای هستند که دانشگاه‌ها را وارد حوزه درآمدزایی و ارایه خدمات کرده‌اند. اصولا رقابتی که میان دانشگاه‌های معتبر دنیا هم وجود دارد در همین زمینه است. در همین 500 دانشگاهی که هر‌سال فهرست آنها اعلام می‌شود هم همین رویکرد و همین بحث مطرح است. در ایران و در شرایطی که دانشگاه‌ها همیشه دولتی بودند و کسی هم از آنها انتظار نداشته که به درآمدزایی فکر کنند رفته‌رفته این نگاه قوت می‌گیرد که دانشگاه‌ها هم می‌توانند درآمدزا باشند. این موضوع یعنی فعالیت اقتصادی دانشگاه‌ها و تجاری شدن آنها در دوره حاضر یک انتخاب نیست، یک ضرورت است و با توجه به شرایط اقتصادی جهانی آنها ناگزیرند به این سمت بروند به‌ویژه آن‌که منابع دولتی کم شده و دانشگاه‌ها ناچارند که روی پای خودشان بایستند.
 این نکته مهمی است که در برنامه وزیر پیشنهادی علوم هم به آن اشاره شده اما تجاری‌سازی دانشگاه‌ها الزاماتی دارد. یکی از الزامات آنها استقلال دانشگاه‌هاست. نمی‌توان به دانشگاه‌ها گفت که باید به سمت تجاری‌سازی بروید اما استقلال ندارید و به صورت متمرکز اداره می‌شوید. باید روسایشان انتخابی باشند و دانشگاه برای راه‌اندازی رشته و جذب دانشجو برای آن محدودیت نداشته باشد. فرض کنید الان در کشور انتخابات شورایاری برگزار شده و دانشگاه می‌خواهد یک دوره فوق‌لیسانس برگزار کند و دانشجو بگیرد و این دوره هم باید الان برگزار شود. در این شرایط، این موضوع دست کم 5‌سال طول می‌کشد و زمانی این رشته راه می‌افتد که اصلا نیاز به‌وجودآمده رفع شده است.
برای تجاری‌سازی دانشگاه‌ها باید به تمام الزامات آن توجه شود. در ایران ما این مشکل وجود دارد که ما از اول به نتیجه فکر می‌کنیم اما الزامات و زیرساخت‌های آن را فراهم نمی‌کنیم. نمی‌توانیم برای ورود دانشگاه‌ها به حوزه کسب‌وکار برنامه‌ریزی کنیم اما بعد اقتصادی، اجتماعی و اداری آن را نبینیم و به همین دلیل است که آقای آشتیانی اگر به‌عنوان وزیر دولت فعالیت کنند به تنهایی نمی‌توانند اجرایی شدن این برنامه را پیش ببرند و در این زمینه نیازمند همکاری همه بخش‌هاست. مثلا در این حوزه حتما به کمک وزیر اقتصاد نیاز دارد و این موضوع باید با سیاست‌های کلان دولت و برنامه پیوند داشته باشد.   
ورود دانشگاه‌ها به حوزه کسب‌وکار البته نتیجه دیگری هم دارد و آن سیاست‌زدایی از دانشگاه است چون دانشگاه‌ها وارد فضای رقابتی می‌شوند و عملا پیوندی که در کشور ما بین دانشگاه با حکومت و سیاست وجود داشته تغییر می‌کند. اصولا این رویه باید تغییر کند تا دانشگاه بتواند در بعد اقتصادی پیش برود و با رقبایی که در بخش خصوصی و دولتی دارد رقابت کند.


تعداد بازدید :  99