مهديه حمزهيي مدرس دانشگاه
کتاب حاضر بازخوانی سیر تحولات آموزش عالی در ایران پس از انقلاب اسلامی است که به شیوه تاریخ شفاهی و در قالب 14فصل روایت شده است. دکتر مصطفی معین در روایتهای خود از تحولات آموزش عالی ایران طی سالهای 1368 تا 1372 و در ادامه، رویدادهای سالهای 1376 تا 1382 مواردی را به خوانندگان خود ارایه میدهد که هر کدام جایگاهی ویژه در تاریخ معاصر ما دارند. این اثر از لحاظ تاریخی نخستین نمونه مکتوب در حوزه آموزش عالی نیست، اما با توجه به رویکرد گفتوگوییاش دارای این ویژگی نیز هست که توانسته روایتهایی فرعی را بر روایت اصلی بیفزاید و تصویری روشنتر را به مخاطبان خود عرضه کند.
گذشتهات را عمیق و دقیق ببین، حال
و آیندهات را مدیریت کن
در پیشگفتار کتاب بر این نکته تصریح شده که آنچه خواننده در این کتاب با آن مواجه میشود، روایتی مستقیم از تجربهای زیسته است؛ تجربهای که همزمان دو قطعه متفاوت از دو ساحت متمایز را در هم ادغام کرده و تفکیک آن دو را غیرممکن ساخته است. تجربه وزارت و صدرنشینی دستگاه فرهنگ، آموزش، علوم، تحقیقات و فناوری اگرچه برای من تجربهای شخصی بود که در گسترهای وسیع و پردامنه اتفاق افتاد، برای عرصهای ملی به نام ایران، مقطعی تاریخی و در مقیاسی عمومی بود که آشکارا همچون هر امر عمومی دیگر، آثار خود را بیآنکه امکان دخل و تصرفی در آن باشد، به جای گذاشت.
این اشارات دکتر معین درحقیقت خوانندگان کتاب را به بازخوانی روزهایی از تاریخ معاصر ما دعوت میکند که در آن، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی برگهایی از تاریخ مدرن ایران را ورق زدهاند. شاید بتوان حدس زد که این اوراق تاریخی در روایتهای دکتر معین چه موضوعاتی را در بر میگیرد: مسألهشناسی و آسیبشناسی آموزش عالی در ایران.
دکتر معین در ادامه بر این نکته تأکید ورزیده است که «برآنم تا در مجموعهای که در پی میآید، روایتی مستقیم با نگاهی طبیبانه و آسیبشناسانه پیش رو نهم تا زمینههای لازم برای روشنگری و قضاوت فراهم آید. نه من و نه این گفتارها دعوی کفایت نمیکند، ولی مدعی است که میتواند افقهای لازم را گشوده، در حکم مقدمه و تمهیدی باشد برای آنچه امروزه روز به نام «تاریخ شفاهی» شناخته شده است.
صراحت دعوت دکتر مصطفی معین بر روشنگری، قضاوت و عدم کفایت روایتی شخصی از وقایع تاریخی نکات ارزشمندی است که میتوان در این بخش از تاریخ معاصر شفاهی شاهد آن بود. بخشهای موضوعی کتاب به شرح زیر هستند:
*شیراز؛ از دانشجویی تا ریاست دانشگاه
*تهران؛ از دانشگاه به مجلس و ستاد انقلاب فرهنگی
*چالشهای آموزش عالی در دهه 60 و ورود به وزارت
*ورود به وزارت فرهنگ و آموزش عالی
*شورای عالی انقلاب فرهنگی و آموزش عالی
*شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسائل آن
*دانشگاه آزاد، زمینهها و پیامدها
*منزلت گمشده دانشگاه و چارهجوییها برای آن
برخی از علاقهمندان به مباحث تاریخی به دنبال یافتن پاسخهایی شیوا به پرسشهای خود از دهه 60 هستند. آن دهه هر چه که بود به پایان رسیده است اما درنگ کردن بر مسائلی که آن دهه در حوزههای مختلف فرهنگی آموزشی بر جای گذاشته است میتواند ظرف تجربیات زیسته مدیران امروز را غنیتر سازد. مدیران حوزه آموزش عالی در جامعه ما بیشک میتوانند با مرور آن چه که در این کتاب آمده است به زوایای پنهان و ماجراهای آن روزها نیز نیم نگاهی بیندازند.
آسیبشناسی؛ هنر حیاتی مدیریت: آسیبهای جامعهات را بشناس
بعضی متفکران صحبتهای خود را در زمینههای علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و معمولی با این پرسش شروع میکنند. بگو از چه مسأله یا مسائلی در عذاب هستی و رنج میبری تا بگویم چه کنی تا از رنج بدر آیی؟! آسیبشناسی هنر بزرگ قرن بیست و یکم و شاید قرن بیست و دوم باشد. یعنی آنقدر آسیب بر زندگی و روح و روان انسانها وارد آمده که برای برطرف ساختنش لازم است سالیانسال رنج کشید و صبوری ورزید. البته که باید امیدوار بود به صبر و صبوری. البته که باید از تجربیات گذشتگان درس آموخت البته که باید جان پندپذیر و هوش تجربه نیوش وجود داشته باشد. آسیبشناسی هنر برانگیختن این حواس در جانهای خفته و دربدر در سالنها و کریدورهای کاغذ بازی است. یک آسیبشناس در مسائل مختلف اول کاری که میکند گذشته و زمینه موضوع مورد نظر را با هوشیاری مرور میکند.
پس از آن با مرور نقاط تاریک و روشن یا ابهامات، نظرات اصلاحی خودش را به صراحت، شفافیت و با انگیزه اصلاح امور بیان میکند. به نظر بزرگترین دانشمندان امور اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی و حقوق انسانی، چنین رفتاری در هر کسی که مشاهده بشود بیشک آن شخص ازجمله انسانهای شایسته حقگزاری و تکریم است.
در اثر ، مشاهده انتقادات سازنده خود از آسیبهای موجود است که یک متفکر آسیبشناس رغبت میکند بعد از بیان وضع موجود، اهداف گمشده در زمینه مورد نظر را با صراحت ذکر کند. اگر نیت صحیح، سالم و انسانی در میان باشد، اگر دلی دلسوز وجود داشته باشد اگر جانی هوشمند نگران آینده باشد میتواند از آسیبشناسی مردان و زنان آسیبشناس در جامعه خود بهرهها ببرد. لابهلای سطر گفتارهای دکتر مصطفی معین، مرد درمان، صداقت، برنامهریزی و وزارت آموزش عالی ایران میتوان رگههایی از صداقت و حجب و حیای دانشمندی دلسوز ایران و آینده نسلهای ایرانی را دید. خلاصه بگویم این کتاب در سطر سطر خود دلی لبریز دلسوزی برای جوانان و آینده کشور عزیزمان میتپد.
بهعنوان مثال یکی از آسیبهای گسترده که دامن آموزش عالی ایران را نیز گرفته رفتار نسنجیده، نامعقول، غیرمنطقی و شتابزده جریانات و جناحهایی است که بیهیچ پشتوانهای از تجارب علمی، فرهنگی و اجتماعی، به زمین بازی و بازی دادن روز و روزگار رسیدند. همینها سبب شدند تا آسیبهایی گسترده و عمیق به جان صحن و سرای علم و دانش ایرانی نیز بیفتد. البته میتوان چشم بر تمام آسیبها بست و از هوای خوب و خوش دم زد. البته میتوان از افقهای باز آینده گفت و شنفت. اما، واقعیت کجا و حقیقت آسیبهای عمیق کجا؟ درنگ دکتر معین بر این آسیب را میتوانیم در بخشی از فصل پنجم این اثر مرور کنیم که در توضیح شرایط و جناحبندیهای سیاسی آن زمان میگوید: «وضعیت موجود سیاسی کشور را ناشی از چند ضعف میبینم. یکی فقدان نهادهای مدنی و صنفی موثر و فراگیر است و دیگری ضعف تشکیلاتی سازمانها و احزاب سیاسی. تجربههایی هم که در این زمینه داشتیم، تجربههای موفقی نبوده است. همچنین شاهد ضعف افرادی هستیم که وقتی در موقعیتی قرار میگیرند، جاهطلبانه میخواهند نردبان ترقی را بدون تخصص و بدون رعایت اخلاق حرفهای، طی کنند. مورد دیگر هم این است که علما و رجال سیاسی کشور با مسائل ساده برخورد میکنند و ارزیابی درستی از مخاطبان خود ندارند.
فصلهای هشتم تا چهاردهم این کتاب نیز طرح موضوعاتی با عنوانهای زیر را دارد:
*هیاتهای امنا گامی برای استقلال دانشگاهها
*تأسیس دانشگاهها، فرهنگستانها و مراکز پژوهشی جدید
*با نخبگان علمی و مفاخر فرهنگی
*روزنههایی برای همکاری علمی با جهان
*آموزش عالی در کمند مسائل سیاسی، اجرایی و دانشجویی
*از زبان معاونتها
*کارهای آخر و آخر کار
حالا بشنوید از مزیتهای مدیریتی وزارت علوم در زمان دکتر مصطفی معین
در فصل نهم کتاب یکی از موضوعاتی که به آن میپردازد همین موضوع است. آنجا که میگوید: ازجمله برنامههایی که هم در دولت اول و هم در دولتهای بعدی پیگیری میکردم، تقویت رشتههای علوم اجتماعی و تربیت متخصص در علوم انسانی بود و در شورایعالی برنامهریزی و نیز در جریان انتخاب مسئولان و معاونان این خطمشی را دنبال میکردم و از افراد تحصیلکرده در علوم انسانی استفاده میکردم. انتخاب آقای دکتر محمد توکل که جامعهشناس بودند به سمت معاون پژوهشی یا آقای دکتر خانیکی بر همین اساس انجام شد.
تغییر ساختارها متناسب با شرایط روز جامعه
در ابتدای فصل دوازدهم کتاب اشاره دکتر معین خواندنی است: «اصل تغییرات ساختاری در نظام اجرایی کشور، چیز بدی نیست، زیرا باید ساختارها متناسب با نیازها و شرایط روز جامعه باشد، البته به شرطی که تغییرات منطبق بر مطالعه و کار کارشناسی و نه براساس سلیقه افراد مسئول یا شرایط خاص سیاسی باشد. بنابراین در هر مورد که احساس میکردیم کار کارشناسی انجام نشده، مخالفت میکردیم. به همین دلیل بود که ما تحولات ساختاری وزارتخانه را در آغاز به کار دولت اصلاحات، در برنامه کاریمان آوردیم و آنرا مورد مطالعه قرار دادیم.
چاپ نخست کتاب «تاریخ شفاهی آموزش عالی ایران» با شمارگان یکهزار نسخه در 478 صفحه، به بهای 20هزار تومان از سوی نشر فرهنگ صبا، روانه بازار نشر شده است. تاریخ شفاهی یکی از ابزارهای مدرن در جهان است. این کتاب با شیوه مطالعه تاریخ شفاهی حوزه آموزش عالی ایران را در روزهایی پر تب و تاب به بازخوانی نشسته است. خاصه که گنجینه خاطرات، این بار در زاویه انزوای یکی از بزرگمردان دلسوز ایران و اصلاحات ایران معاصر است. خواندن این کتاب را به هر شهروند دلسوز ایرانی، هموطنان عزیز و مدیران آیندهنگر توصیه میکنم.