| جعفر غفاریشیروان | عضو هیأتمدیره انجمن علوم و مهندسی منابع آب ایران |
کشور ما ازجمله کشورهایی است که برخی برنامهها و سیاستهایی که حتی بهعنوان قانون تصویب میشود، جامه اجرا به تن نمیکند. حوزه آب و مدیریت منابع آب نیز از چنین ویژگیای بینصیب نمانده است. قرار بر این بود که در برنامهچهارم توسعه، 25درصد منابع آب زیرزمینی را بهبود ببخشیم اما این اتفاق نیفتاد، در برنامه پنجم هم که قرار است 25درصد بهبود ببخشیم باز هم این اتفاق نیفتاده است.
بهنظر میرسد گاهی دلیل اجرا نشدن چنین تصمیمات و قوانینی (سند توسعه پنجساله قانون است) وجود نهادهایی با مسئولیت موازی باشد که باید در این زمینه سندهای مشترک اجرایی، تهیه شود. از سویی ما در بخش کشاورزی، نهادسازی نکردهایم. قانون توزیع عادلانه آب با نگاهی شتابزده بعد از انقلاب تهیه شده است. این قانون طوری است که مشارکت مردم در این زمینه وجود ندارد. در زمینه مدیریت منابع آب اشکال دیگر وجود آمار و اطلاعات سوالبرانگیز است.
مجموع این اشکالات فقط این راهچاره را پیشپای ما میگذارد که باید مردم و ذینفعان را مشارکت دهیم و زمینه حضور آنها را فراهم کنیم. بهعنوان مثال افرادی که مجوز چاه گرفتهاند میتوانند در مدیریت دشت کمک کنند. باید در حکمرانی آب اتفاقی بیفتد؛ یعنی مدیریت آب «جامعهمحور» شود. باید سعی کرد مدیریت مشارکتی بیشتر جا بیفتد و آب دغدغه درونی هر فرد شود. چنین دغدغهای درحالحاضر وجود ندارد. به هر روی باید در نظر داشت حکمرانی آب از بالا به پایین نشدنی است و این موضوع بهطور قطع باید مشارکتی باشد.
بحث دیگر این است که صحبت از آب در سطح کلان اشتباه است. زیرا حوزههای آبریز با توجه به ویژگیهایی که دارند، باید بهصورت مجزا بررسی شوند.
منابع زیستی کشور، براساس محاسبه سازمان ملل، 84/0 سرانه است. درحالیکه ما 3 برابر این مقدار مصرف داریم. باید با تجارت صحیح و چگونگی واردکردن آب مجازی، منابع زیستی خود را از نو تنظیم کنیم. ما باید برای پایداری ایران فکر کنیم که برای نسلهای بعدی نیز بماند.