محمد حسین شریعتمدار رئیس دفتر ساماندهی و مطالعات کشاورزی اتاق ایران
ایران از منظر منابع آب، در بحرانیترین منطقه جهان قرار گرفته است. به این دلیل که بیش از 75درصد از آب تجدید شونده خود را مصرف میکند. از سال 1344 که در برداشت آب، از هر 28دشتمان یک دشت ممنوعه بود، درحال حاضر، به اینجا رسیدیم که از هر دو دشتمان یکی ممنوعه است. بهطوری که اینک 298 دشت ممنوعه داریم.
معتقدم برای بهبود وضع موجود باید تمام آسیبشناسیهایی انجام شده، در اجزا و مولفههای آن شناسایی شوند تا اینکه درنهایت بدانیم چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام دهیم. باید بدانیم چه برنامههایی را تدوین که بتوانیم اجرا کنیم. متاسفانه طی این سالها، سیاست مداخله نکردن مردم در تصمیمگیریهایی که مربوط به خودشان بوده، انجام شده که چنین کاری به هیچ وجه درست نیست.
حضور مردم در چنین امری یک الزام است که نمونه موفق آن در برخی از کشورها وجود دارد. در سفری که ماهاتیر محمد به ایران داشت وقتی از او سوال شد بزرگترین مشکل شما در واگذاری مسائل به مردم چیست، گفت: مهمترین مانع را پیکره دولت میداند! به همین دلیل با بررسی شرایط به این امر دست مییابیم که در حکمرانی دولت به گونهای سازماندهی شده است که مردم ناتوانند.
خشکسالی نیز یکی از مشکلات بزرگ پیش روی مدیریت منابع آب است. یکی از مسائل ما در این زمینه، این است که باید راهکار حضور مردم و ذینفعان در عرصههای مربوط به خود را پیدا و باور کنیم که آنها میتوانند ما را راهنمایی کنند قرار نیست آنها صرفا مدیریت کنند یا نظایر این اقدامات را انجام دهند.
این نکته را هم باید ذکر کرد که در کشور اتفاقات خوبی روی داده است. بهعنوان نمونه، دشت نیشابور که 3سال پیش گفته میشد که از عرصه جغرافیایی ایران حذف خواهد شد با حضور مردم، احیا شد. در این زمینه مردم پای کار آمدند و تکلیف چاههای غیرمجاز را روشن کردند و گفتند هرکسی به اندازه مجوز آب برداشت کند. در نتیجه 5 مترمکعب در ثانیه آب صرفهجویی کردند. یعنی معادل 155میلیون مترمکعب در سال. همین موضوع باعث شد آنچه پیشبینی میشد واقع نشود. در این زمینه پیشنهاداتی وجود دارد که با به کار بستن آن میتوان تا حدودی وضع را سامان داد. در زیر دشتهای ما حتی در دشتهای بحرانی، هنوز زایش وجود دارد و اگر کار تحقیقاتی و درست انجام شود، میتوانیم تعادل را به طبیعت برگردانیم. استفاده از تکنولوژی در چنین موضوعی، مهم و موثر است. مسأله دیگر مردم هستند. معتقدم باید از همه مردم نظرخواهی شود تا بتوانیم زمینه حضور و همکاری آنها را در مدیریت منابع آب فراهم کنیم. مسأله دیگر این است که مروری بر سوابق خود داشته باشیم و از آنچه در گذشته انجام شده، درس بگیریم. مسأله بعدی رسیدن به راهکاری مشترک و قابل اجرا در زمینه مدیریت منابع آب است. در این زمینه و تمام زمینههای دیگر مربوط به مدیریت منابع، باید اراده قوی وجود داشته باشد. موضوع دیگر این است که برای احیای دشتها، باید برای هر دشت برنامهریزی مجزا و دارای زمانبندی داشته باشیم.