| مهرداد محمدپور | مشاور معاونت آب و آبفای وزارت نیرو |
اجرای کامل برنامههای توسعه را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد. در این زمینه میتوان موضوع را به دو بخش اصلی فضای عمومی ساختار کشور برای پیاده کردن برنامه توسعه و رفتار و عملکرد بخش تخصصی راجع به برنامه تقسیم کرد. در این میان حوزه فرابخشی وزارت نیرو در بخش آب به چند بخش اصلی تقسیم میشود: حوزه تأمین آب که عمدتا ساخت سدها بوده است. بخش توزیع آب در بخش کشاورزی و شرب (مقوله منابع آب زیرزمینی) بخش اقتصاد آب. وزارت نیرو در بخش اول یعنی تأمین آب و سدسازی موفق بوده اما در بخش توزیع، منابع آب زیرزمینی و اقتصاد آب موفق نبوده است. این برنامهها یعنی بخش توزیع، منابع آب زیرزمینی و اقتصاد آب دقیقا برنامههایی بودند که ما با ذینفعان ارتباط برقرار نکردیم.
امروز بهنظر میرسد که جای ساختاری قدرتمند در مدیریت منابع آب کشور خالی است. ساختاری که بتواند از صدر تا ذیل حوزه آبریز را تصمیمگیری کند. امروز هر حوزه آبریز به چند دسته تقسیم شده و هر قسمت دست چند دستگاه اجرایی است. سرشاخهها دست وزارت جهاد و میان حوزه که محل ساخت سدهاست، دست وزارت نیرو است. انتهای حوزه که شبکهها باشند و مسائل زیستمحیطی، دست وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیطزیست هستند. این موضوع باعث شده در میان دستگاههای اجرایی به دلیل وجود اختلافنظر و اختلافسلیقه در مدیریت منابع آب، نوعی ناکارآمدی در برنامهها ایجاد شود. امروز در دیدگاههای وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی در زمینه مدیریت منابع آب اختلافات قابلملاحظهای وجود دارد و اگر به حل این اختلافها پرداخته نشود، کماکان ما همان راه قبلی را طی میکنیم.
بایدها در آستانه تنظیم برنامه ششم توسعه و اینکه مفهوم ذهنی مدیریت منابع آب باید چه خطمشیای را تنظیم کند، چند موضوع را مدنظر قرار داد. بحث این است که اتفاق رخ داده در وزارت نیرو، تغییر رویکرد در مدیریت منابع آب است. نگاه غیرسازهای در مدیریت آب و تمرکز بر مدیریت مصرف امروز از استراتژیهای اصلی حوزه آب کشور بهشمار میرود و دوران گذار و تغییر ریل در مدیریت منابع آب درحال وقوع است.
بازنگری در منابع تجدیدشونده آب کشور ازجمله دیگر موارد قابل توجه است که شامل بازنگری طرحهای در دست مطالعه و در دست اجرا در وزارت نیرو میشود. باید بیلان آب 609 دشت موجود در ایران مجددا بازنگری شود و براساس منابع آب تجدیدپذیر، سهم آب کشاورزی، سهم آب صنعت و سهم آب شرب آنها اعلام شود و بعد از این وزارت کشاورزی، باید براساس این، الگوی کشت کشور را تنظیم کند و درواقع اعلام رسمی داشته باشد. از مسائل مهمی که در این تغییر رویکرد و در آستانه تدوین برنامه ششم باید به آن به صورت جدی پرداخته شود، تشکیل شوراهای هماهنگی حوزههای آبریز است. باید توجه داشت قیمت تمام شده هر مترمکعب آب در کشور، هزار تومان است و قیمت فروش آن، 300 تومان. این شکاف باعث شده که امروز وزارت نیرو نسبت به توسعه برنامههایش در بخش تأمین آب ناتوان باشد. از سوی دیگر در شرایطی که مدیریت منابع آب باید به صورت حوزه آبریز و به نحو یکپارچهای باشد، ناگهان در مجلس قانونی تصویب میشود و شرکتهای آب منطقهای را به شرکتهای آب استانی تبدیل میکنند. یعنی دقیقا 180درجه خلاف مسیری است که باید برای تدوین مدیریتی حوزهای تدوین شود. یا برای مثال حذف حقالنظارهها در مجلس، آسیب بسیار جدی را به برداشت بیرویه آبهای کشور وارد کرده است. حذف حقالنظارهها در مجلس، باعث شد که تعداد چاههای غیرمجاز در کشور شیوع پیدا کند.