شماره ۱۳۷۷ | دوشنبه 20 فروردين 1397
صفحه را ببند
این شرح بی‌نهایت

دروغ، روزى را كم می‌كند.
حضرت محمد(ص)
غایت نقصان
ای که لعل لب تو آبخور جان من‌ست
تو اگر آن منی هر دو جهان آن من‌ست
آب دریا ننشاند پس از این شعله او
گر به آتش رسد این سوز که در جان من‌ست
به تمنای وصال تو بسی سودا پخت
طمع خام که اندر دل بریان من‌ست
خود یک روز نگفتی که بدو مرهم وصل
بفرستم، که دلش خسته هجران من‌ست
دارم امید که منسوخ نگردد به فراق
آیت رحمت وصل تو که در شأن من‌ست
تا به وصلت نشوم جمع نگویم با کس
آنچه در فرقت تو حال پریشان من‌ست
درد هجران تو بیماری مرگ‌ است مرا
روی بنمای که دیدار تو درمان من‌ست
رخ چون لاله مپوش از من مسکین که منم
عندلیب تو و روی تو گلستان من‌ست
یوسف من چو ز من دور بود چون یعقوب
ملک اگر مصر بود کلبه احزان من‌ست
ور مرا زلف چو چوگان تو در چنگ آید
سربه‌سر گوی زمین عرصه میدان من‌ست
آدمی کو ز غم عشق مرا منع کند
گر فرشته است در این وسوسه شیطان من‌ست
گر دهی تاج و گر تیغ زنی بر گردن
سر سر توست که در قید گریبان من‌ست
سیف فرغانی در عشق چنین ماه تمام
به کمال ار نرسم غایت نقصان من‌ست
سیف فرغانی

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  380