شماره ۱۳۷۷ | ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۰ فروردين
صفحه را ببند
رشته خیال از نگاه منتقدان
روش هیولاوار عشق ورزیدن

تیم گریرسن، منتقد اسکرین اینترنشنال نمره 100 را از ۱۰۰نمره ممکن به فیلم داده و نوشته: پل توماس اندرسن درامی سلیس و بشدت تکان‌دهنده خلق کرده است. اجرای آرام و کم‌دیالوگ دانیل دی‌لوئیس و ویکی کریپس به‌تدریج به فیلم عمق عجیبی می‌دهد تا ماده داستانی که بشدت در خطر تبدیل‌شدن به کلیشه‌ گرفتاری‌های هنرمند بزرگ بود را به چیزی بسیار غنی‌تر و مرموزتر درباره هوس، جاه‌طلبی و کنترل تبدیل کند.
تاد مک‌کارتی هم در‌ هالیوود ریپورتر همان نمره 100 را داده و نوشته: گذشته از کلیات فرم و محتوا، لحظه‌به‌لحظه رشته خیال نامتعارف و عجیب است. فیلمی منحصربه‌فرد که بیشتر اوقات در اتاق‌های کوچک می‌گذرد و به نوعی بازگشتی است به ملودرام‌های روان‌شناختی دهه‌های ۴۰ و 50، با این‌حال از نظر استایل و سبک حاوی نکاتی است که تماما متعلق به خودش است.
پیتر برادشاو، منتقد گاردین عقیده دارد: تماشای فیلم تماما لذتی خاص و خالص است. در غرابت‌ها، در غیظ‌ها و حرارت‌ها و در رشد تدریجی پوچی در جزییات که همگی با ظرافت فوق‌العاده‌ای منتقل می‌شوند.
اریک کان، منتقد ایندی وایر هم نوشته: مشخصا دست‌یافتنی‌ترین فیلم کارگردان در سال‌های اخیر. رشته خیال درامی تاریخی و مهیج و داستانی سحرآمیز است درباره آدم‌هایی نفس‌گرا و تنها که آرامش رابطه را در حس دوطرفه بیگانگی می‌بینند.
برایان تریوت در یو.اس.‌ای تودی عقیده دارد: همچنان که رشته خیال بین یک اثر شخصیت‌محور پیچیده و یک کمدی رمانتیک نامتعارف و البته بامزه رفت و برگشت می‌کند، می‌توان گفت اتفاقا فیلم بیشتر درباره آلما است. بازیگر زن لوکزامبورگی نیز در تمام فیلم پابه‌پای دی‌لوئیس پیش می‌آید و اغلب لحظات نقش‌آفرینی او، بهترین بخش‌های فیلم هستند.
کریس ناشاواتی، منتقد اینترتینمنت ویکلی هم می‌نویسد: رشته خیال نیز مانند دیگر فیلم‌های اندرسن (که همچنان بهترین‌هایش شب‌های عیاشی و مگنولیا هستند) طراحی بسیار دقیق، بافت بصری باشکوه و مجلل، بازی‌های عالی و کارگردانی بسیار هنرمندانه‌ای دارد. اما دنبال‌کردن این کاراکتر خیاط معذب تا لحظه آخر، کار بسیار خسته‌کننده‌ای است؛ شخصیتی با کنترل بالای عاطفی و کمی بیش از حد مکانیکی. اوون گلایبرمن، نویسنده ورایتی اما نمره ۷۰ از ۱۰۰ به فیلم داده و می‌نویسد: رشته خیال شما را از جا می‌کَند و با خود همراه می‌کند؛ بسیار شدیدتر از کاری که مرشد می‌کرد. در عین حال، فیلم یک تئوری نیز هست: داستان یک خودشیفته‌ آزاردهنده که توانایی برقراری ارتباط ندارد و روش هیولاواری که او برای زندگی‌کردن آموخته است. داستان یک سیطره عاطفی که توسط یک سلطه‌گر ایجاد می‌شود.


تعداد بازدید :  586