مرد میلیونری که مدتها بود از چشم درد، خواب به چشم نداشت و برای مداوای دردش به پزشکان زیادی مراجعه کرده بود، بالاخره پس از مشورت با اطرافیان به دیدار یک حکیم محلی رفت و درد خود را با او در میان گذاشت. حکیم بعد از معاینه چشم مرد از او خواست تا مدتی به هیچ رنگی به جز رنگ سبز نگاه نکند. مرد میلیونر پس از بازگشت از نزد حکیم به مستخدمین خود دستور داد با خرید بشکههای رنگ سبز، تمام خانه را به این رنگ در آورند. به دستور او تمام اسباب و اثاثیه خانه نیز با مشابه سبز رنگ خود تعویض شدند. پس از مدتی رنگ ماشین، لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم میآمد به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر داده شد و نهایتا بعد از یک ماه چشم درد مرد تسکین پیدا کرد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از حکیم او را به منزلش دعوت کرد. حکیم بعد از رسیدن به خانه مرد متوجه شد که باید لباسش را عوض کرده و خرقهای به رنگ سبز به تن کند. او چنین کرد و بعد از رسیدن به محضر بیمارش قبل از هر چیز احوال او را جویا شد. مرد ثروتمند ضمن تشکر گفت: «حالم بسیار خوب است. دیگر چشمم درد نمیکند اما باید بدانید این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشتهام.» حکیم با تعجب نگاهی به مرد کرده و گفت: «عجیب است چون این ارزانترین نسخهای بوده که تاکنون تجویز کردهام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز به چشم بزنید. در واقع هیچ نیازی به این همه خرج نبود!»
نتیجه فنی: شما نمیتوانید دنیا را تغییر دهید، اما با تغییر چشمانداز (نگرش) میتوانید آن را به کام خود درآورید. تغییر دنیا کاری احمقانه و نشدنی است اما تغییر چشمانداز ارزانترین و موثرترین روش است.