شماره ۴۲۷ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۴ آبان
صفحه را ببند
حقیقت کجاست؟ در زندان یا هتل؟

شهرام شهيدي طنزنویس

[email protected]

کلا ملت عجیبی هستیم. یک نفر کسی را می‌کشد. اول کمپین راه می‌اندازیم برای شناسایی و دستگیری قاتل. بعد قاتل مدعی می‌شود تحت شرایطی مقتول را به قتل رسانده. کمپین راه می‌اندازیم برای بخشیدن قاتل. یک نفر به فردی توهین می‌کند. دادگاه توهین‌کننده را به زندان می‌اندازد. چون با کسی که به او توهین شده بد هستیم کمپین راه می‌اندازیم برای مظلوم جلوه دادن توهین‌کننده. کلا طرف فردی هستیم که بازی را باخته. لابد برای همین است که فوتبالی را که همیشه بازی را باخته ترجیح می‌دهیم به والیبالی که همیشه برده. اینها چه ربطی به گمشده‌ها دارد؟ گمشده اصلی امروز ما همین است. دفاع از حقیقت. فارغ از علاقه یا نفرت ما به طرفین دعوا.
مثال یک:
یک خودروی پژو به رانندگی یک خانم جوان با یک خودروی سمند به رانندگی یک مرد میانسال تصادف کرده.
نظر کارشناسان متعدد مرد حاضر در محل: راننده‌اش خانومه دیگه. خب بلد نیستی بشینی پشت فرمون نشین. مجبور که نیستی
نظر کارشناسان متعدد زن عبوری از محل حادثه:  بیا این مردا تا یک خانوم می‌بینن هی می‌پیچن جلوش. هی گاز میدن. خب که چی بشه؟ بعدش هم که می‌زنن به ماشینت دو قرت و نیمشون باقیه و میخوان وانمود کنن مقصر نیستن
مثال دو:  
نفر اول:  به نظرم حق کریستیانو رونالدوست که باز هم امسال توپ طلا بگیره نه مسی.
نفر دوم:  نخیر. حق مهرداد پولادی است!
نفر اول:  اصلا می‌فهمی چی میگی؟ پولادی؟ اصلا شش ماه بازی نمی‌کرد که؟
نفر دوم: بازی بکنه یا نکنه، مصدوم باشه یا نباشه کی‌روش دعوتش می‌کنه تیم‌ملی. همین یعنی بهترین بازیکن جهانه
صدای فامیل دور:  من دیگه حرفی ندارم!
تولستوی: حقیقت چیزی نیست که نوشته می‌شود. آن چیزی است که سعی می‌شود پنهان بماند.
گفتگوی دو نفر در مترو:  
اولی: دلم یک کشوری می‌خواد همه جاش سرسبز. هیچ‌کس توش بیکار نباشه. پر ماشین آخرین مدل. خیابوناش تمیز باشه. پر از توریست و کافه و بارونی هم باشه. رئیس جمهورش بیاد تو رستوران کنار دست ما بشینه غذا سفارش بده...
دومی: من اما دلم میخواد الان این مترو خلوت‌تر بود می‌شد نفس کشید و یک لیوان آب خنک هم می‌نوشیدم
اولی:  فقط همین؟
دومی:  بله. چون به حقیقت نزدیکتره
صدای شخص ثالث: آب خنک میخوای یک تک پا تشریف بیار زندان
صدای کارشناس رادیو:  طرح بازداشت گردشگران در زندان قصر کلید خورد!
توریست:  اوه مای گاد! وای؟
لیدر تور:  نترس. مدیر باغ موزه قصر گفته افق ما در اجرای این پروژه آن است که گردشگران با مراجعه به این هتل، فرمی را تکمیل می‌کنند و سپس اعلام می‌کنند، می‌خواهند بازداشت شوند. ما برای آنها ساعت، نوع و حتا ظرف غذا، ساعت هواخوری، نوع آموزش و دیگر برنامه‌های مرتبط با چنین محیطی را تعیین می‌کنیم و فرد در یک فضای مشابه با زندان قرار می‌گیرد.
پرسش نویسنده جماعت: یعنی با این وضع پرداخت حق‌التحریرها و قرض‌ها و بدهی و شکایت‌هایی که از نوشته‌های ما می‌شود اگر بیندازنمان زندان باید پول هم بدهیم؟
پرسش یک:  انداختن عکس سلفی با زندانبان مجاز است؟
پرسش دو: اگر از هتل زندان قصر فرار کنیم حکمش چیست؟ شلیک می‌کنند؟
پرسش سه: آیا مایلی کهن میهمان این هتل بود؟ چون ایشان گفته قصد بیرون آمدن از زندان را ندارد حتما در هتل زندان اقامت دارد که زمان تحویل دادن سلولش دلبخواهی است.


تعداد بازدید :  383