شماره ۴۲۷ | ۱۳۹۳ شنبه ۲۴ آبان
صفحه را ببند
گزارش «شهروند» از غرفه‌ها و بازدیدکنندگان نمايشگاه مطبوعات
آن مسیر پُر نشان

| دنیا عیوضی|  گروه رسانه |

ايستگاه مترو شلوغ این روزهای شهيدبهشتي و مسافراني که مقصدشان نمايشگاه مطبوعات است؛ مسافراني که خود را آماده کرده‌اند تا مسافت طولاني و پيچ‌درپيچ محوطه «مصلی امام خمینی» را با ده‌ها پله بالاو پايين کنند تا وارد سالن اصلی شوند و از غرفه‌های مطبوعاتی‌ها دیدن کنند؛ تصويري از ازدحام و همهمه که خبرنگاران و روزنامه‌نگاران را از دیدن آن خوشحال می‌کند. روزنامه‌خوان‌هایی که بعد از دو‌سال انتظار به نمايشگاه مطبوعات آمدند تا به غرفه رسانه‌های مورد علاقه‌شان بروند و با نویسندگان و مسئولان آن رسانه صحبت کنند. روزهاي پایانی نمايشگاه است و طبق معمول هر‌سال رفت و آمد مطبوعاتی‌ها بیشتر از مخاطبان است. اما برخلاف سال‌های گذشته حضور مردم عادی هم در نمایشگاه چشمگیر بود. از روي نقشه مسیر محل غرفه‌های خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و پایگاه‌های خبری با رنگ‌های مختلف مشخص شده است؛ مسيري با مناظري از آدم‌هایی که در دستشان کیسه‌هایی است که روی آن نام روزنامه و مجلات حک شده؛ مسیری پر از نام و نشان رسانه‌ها و روزنامه‌ها که فارغ از خط‌کشی سیاست گذاری‌هایشان برای ارتباط با مخاطبان در کنار هم صف کشیده بودند؛ مسیر و راهروهایی که مردم و صاحبان رسانه هر دو از این گردهمایی احساس نشاط داشتند. مردمی که اهمیتشان به بالا بردن کیفیت نشریات را در نگاه آنها مي‌توان خواند. راهروهاي تودرتوي چيده‌شده کنار هم که سعی شده بود با ظاهر و نظم بهتری مهیا شوند.   غرفه‌ها با چادر و بیلبورد از هم جدا شده‌اند. خانمي با مانتوي فرم با مراجعه‌کنندگان درحال گفت‌وگو است، منتظر می‌ایستم صحبت‌شان تمام شود، از او درباره استقبال مردم در نمایشگاه امسال می‌پرسم، مي‌گويد: «طبق عادت معمول ما ایرانی‌ها که در روزهای آخر به نمایشگاه‌ها بیشتر مراجعه می‌کنیم، روزهای اول خیلی خلوت بود و در روزهای پایانی نمایشگاه پر رفت و آمد شد و در ساعاتی میزان استقبال فراتر از انتظار بود» مسئول یکی از غرفه‌ها که کارتش روي سينه‌اش آويزان است مي‌گويد: «با پرسش‌هایی که مراجعه‌کنندگان می‌پرسند می‌توان مردم عادی را از اهالی مطبوعات تفکیک کرد. با وجود این‌که بدیهی به نظر می‌رسد که در نمایشگاه مطبوعات بیشتر شاهد حضور مطبوعاتی‌ها باشیم اما حضور مردم عادی و اهل مطالعه چشمگیر بود. این همان نکته‌ای است که اهالی مطبوعات را به شوق می‌آورد. با پرسش‌ها و نظراتی که مطرح می‌کنند متوجه می‌شویم که چه مخاطبان هوشیاری داریم و این انگیزه در ما ایجاد می‌شود که کیفیت کارمان را بالا ببریم.» آقايي ميانسال که در غرفه‌اش مجلات را روی قفسه قرار می‌دهد، از او راجع به موقعیت مکانی غرفه‌ها می‌پرسم، مي‌گويد: «موقعيت مکاني غرفه‌ها در میزان دیده شدن یک رسانه اهمیتی ندارد. اهمیت این نمایشگاه دیدن مخاطبان و ارتباط با افکار عمومی است. اگر بخواهم به نحوه تقسیم و چیدمان غرفه‌ها انتقاد کنیم، انتقاد‌ها زیاد است اما این اهمیتی ندارد. با دکوراسیون جذاب و متراژ یک غرفه چیزی عوض نمی‌شود. چون ما این‌جا محصولی را به فروش نمی‌رسانیم که بخواهیم جذب مخاطب کنیم. ما محصولمان را قبل‌تر در آثارمان عرضه کرده‌ایم و حالا این‌جا آمده‌ایم که نظرات و پیشنهادات مخاطبان را بشنویم. تنها کارکرد نمایشگاه مطبوعات همین ارتباط با افکار عمومی است.» وارد راهروي مجلات تخصصی معماری می‌شوم، از خانمی که درحال بازگرداندن باقی مانده پول شخصی که از غرفه‌شان مجله خریده می‌پرسم، برگزاری نمایشگاه از لحاظ اجرایی را چطور دیده. او می‌گوید: «امسال
خدمات‌دهی در نمایشگاه مطبوعات کمی متفاوت با گذشته بود، به‌عنوان مثال دستگاه کارتخوان به غرفه‌ها ندادند که این مشکلات زیادی را برایمان ایجاد کرد. اینترنت فقط به بعضی غرفه‌ها تعلق گرفت، که البته سرعت پایینی داشت و عملا مورد استفاده نبود. لازمه نمایشگاه مطبوعات این است که به هر غرفه یک لپ‌تاپ و اینترنت پر سرعت تعلق گیرد. بخش نشریات معماري و ساختمان از گران ترين نشریات است و مخاطبان برای خرید چند مجله همزمان نیاز به کارتخوان پیدا می‌کردند که نبود کارتخوان مشکل‌ساز شده بود.» دانشجوي پسري که دستش کيسه‌هايی از نشریات و مجلات است، مي گويد: « این برنامه‌ای که در روزنامه‌ها مرسوم است که در طول هفته فقط یک روز مشخص به گروه مشخصی اختصاص دارد، برنامه خوبی نیست. فکر می‌کنم بهتر است که هر روز از هر گروهی یک نماینده در غرفه حاضر باشد. این چنین مثلا فردی که علاقه‌مند به گروه ورزش است می‌تواند وقتی به غرفه‌ای می‌رود راجع به سرویس ورزشی با خبرنگار آن سرویس گپ بزند و نظرش را بگوید. در بعضی مواقع که مراجعه کننده‌ها با غرفه‌های خالی مواجه می‌شدند و خبرنگارها، دبیرها و سردبیرها را کمتر در غرفه‌ها می‌دیدیم.» از دختری مي‌پرسم:  «می‌دانی در نمایشگاه نشست‌های تخصصی با حضور کارشناسان رسانه برگزار می‌شود؟» مي‌گويد: «نه، من از این برنامه اطلاع نداشتم، من متوجه نشدم. چند ساعتی است که در نمایشگاه هستم، قطعا اگر باخبر می‌شدم به آن نشست‌ها سر می‌زدم.» پسري که از شهرستان براي حضور در نمايشگاه آمده، مي‌گويد: «صبح ساعت شش آمدم هفت غروب هم برمي‌گردم. من همه  شماره‌های بعضی مجلات را در طول ‌سال می‌خرم، به نمایشگاه مطبوعات آمدم که به غرفه آن مجلات بروم و نویسندگانی که دوست دارم را از نزدیک ببینم. بعضی از آنها را دیدم، اما بعضی دیگر در نمایشگاه نبودند یا در غرفه‌های دیگری نشسته بودند. در کل از این‌که این همه راه آمدم پشیمان نیستم و احساس خوبی دارم.» وقتي دستگاه ضبط صدا را مقابل یکی از مسئولان غرفه‌ها گرفته بودم و درحال گفت‌وگو با او بودم، چند دانشجو از کنارم رد مي شوند، مي‌گويند از ما خبر بگير. مي‌گويم: «معلومه گله داريد؟» يکي از آنها مي‌گويد: «ما بچه‌هاي روزنامه‌نگاری دانشگاه آزادیم و هيچ کداممان موفق به گرفتن بن نشديم، تخفیف ویژه نمایشگاه بیشتر شامل اشتراک‌ها می‌شود. انتظار داشتیم تخفیف‌های بیشتری برای خرید مجلات تخصصی داده شود. تابلو‌هاي اطلاع رساني خيلي عجيب وغريب بود. آدم ناراحت مي‌شود.» دوستش مي‌گويد:  «ما که بن نداريم ولي اگرم داشتيم با اين مبلغ مجلات تخصصی که نمی‌شد مجلات زیادی خرید.» از دانشجويي که آن طرف‌تر ایستاده و به اطراف نگاه مي‌کند، مي‌پرسم‌ هر‌سال نمايشگاه مي‌آييد؟ مي‌گويد:  «تقريبا. امسال ولي انگار شلوغ‌تر بود از نظر من اين مزيت است. البته بیشتر به خاطر حضور میهمان‌ها بود.»  ادامه مي‌دهد:  «نمي‌دانم چرا کارتخوان‌ها خراب است. تعمير آن مگر کاري دارد؟ بسپارند دست يکي از دانشجويان مهندسي درستش کند.»
 جشن مطبوعات بیستم نیز به پایان رسید. حالا باید منتظر ماند و دید در سال‌های آتی دولت تدبیر و امید، شاهد آشتی مخاطبان با رسانه‌ها و به‌خصوص روزنامه‌ها خواهیم بود یا نه...البته شلوغی نمایشگاه نشانه خوبی می‌تواند باشد برای این آشتی...از قدیم هم گفته‌اند؛ سالی که نکوست از بهارش پیداست...حالا خبر این است؛ اولین نمایشگاه مطبوعات در دوره دولت تدبیر و امید روز گذشته به کار خود پایان داد.

 


تعداد بازدید :  318