شماره ۱۳۶۱ | ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۵ اسفند
صفحه را ببند
امدادونجات از حرف تا عمل
موسسه‌های مختلف برنامه‌های آموزشی بسیار سنگینی برای داوطلبان دارند شیوه استفاده از تجهیزات و آمادگی جسمانی از عوامل مهم امدادونجات به شمار می‌روند

یاسمن طاهریان| اگر کوهنوردی در یک جنگل گم شود، شبکه‌های خبری بدون‌شک پر می‌شود از تصاویر بالگردهای جست‌وجو، سگ‌های زنده‌یاب (آنست) درحال بو‌کشیدن جنگل و گروهی از مردم که به‌دنبال سرنخی می‌گردند. این نمایش مختصری از عملیات تیم‌های امدادونجات است که در معرض دید عموم قرار می‌گیرند. اما این عملیات فراتر از این تصاویر لحظه‌ای است که در اخبار می‌بینیم. امدادونجات درواقع خدمات گسترده نظامیان آموزش‌دیده، نیرو‌های محلی و داوطلبان است.
هدف امدادونجات پیدا کردن فرد یا افراد آسیب‌دیده، پایدارکردن شرایط و خروج از محل حادثه است. افراد آسیب‌دیده شامل کوهنوردی که در کوه یا قایقرانی که در دریا گم شده‌، افرادی که بر اثر وقوع بحران شهری گیر افتاده‌اند، سربازی که اسیر شده یا حتی بیمار مبتلا به آلزایمری است که در خیابان‌ها سرگردان شده، همچنین بسته به نوع عملیات امدادونجات از تکنیک‌های مشخصی استفاده می‌شود. در عملیات نجات در هوا و دریا به شناگران با مهارت در اقیانوس‌ها و خلبانان بالگرد احتیاج است. در عملیات نجات نظامی از ماهرترین تیم‌های نیروهای ویژه و در تیم‌های امدادونجات شهری از کارشناسان مواد خطرناک و مهندسان راه و ساختمان استفاده می‌شود.
از سازمان مدیریت بحران فدرال FEMA گرفته تا ادارات پلیس، تکنیسین‌های زبردست تا داوطلبان محلی، تیم‌های امدادونجات هر روز کار مهمی در سراسر دنیا انجام می‌دهند. در این گزارش، نگاهی می‌اندازیم به شیوه‌های آموزشی مختلف تیم‌های امدادونجات به همراه تجهیزات و وسایل مورد استفاده‌شان، همچنین به نکته‌هایی درباره عملیات امدادونجات، روش‌ها و تکنیک‌های مورد استفاده می‌پردازیم.
موسسه آموزشی امدادونجات ارتش آمریکا در مرکز آموزشی گارد ساحلی یورک‌تاون در ایالت ویرجینیا قرار دارد. این موسسه به همراه نیروی هوایی و گارد ساحلی آمریکا اداره می‌شود. شعار آنها: «ما همیشه آماده‌ایم تا جان دیگران را نجات دهیم» است. این موسسه با بودجه کمی به مبلغ 15هزار دلار و تنها 6 مربی آموزش‌دیده آغاز به کار کرد، اما در اکتبر ‌سال 2006، درحالی سالگرد 40‌سالگی تأسیس موسسه را جشن می‌گرفت که دوره‌های آموزشی بیش از 29هزار نفر از 148 کشور مختلف در عملیات امدادونجات دریایی و زمینی به پایان رسیده بود.
آموزگاران این موسسه متخصصان باتجربه امدادونجات هستند که خیلی از آنها فارغ‌التحصیلان همین موسسه هستند. آنها همزمان می‌توانند به سه کلاس درباره تکنیک‌های برنامه‌ریزی و تمرین سناریو‌های امدادونجات در دنیای واقعی آموزش دهند. اهداف اصلی برنامه این موسسه عبارت است از: کاهش مدت زمان جست‌وجو، کاهش میزان مرگ‌ومیر و نابودی اموال، کاهش میزان خسارت و آسیب‌های وارده به محیط و حفظ جایگاه موسسه به‌عنوان بهترین موسسه آموزشی جست‌وجو و نجات.
از اهداف اصلی این موسسه نجات 93درصد از افراد آسیب‌دیده و 85درصد ملک آنهاست که معیار واقع‌بینانه‌ای است. تیم‌های امدادونجات گارد ساحلی باید نیم ساعت بعد از نخستین هشدار سیستم مدیریت بحران و واکنش آماده اجرای عملیات باشند. برای کل عملیات از وقتی که با آنها تماس گرفته می‌شود، تا هنگامی که در محل حادثه حاضر می‌شوند، دو ساعت زمان دارند.
تست شیوه عملکرد تیم امدادونجات آموزش‌دیده، ارزیابی روش‌های عملیاتی و آموزشی هوایی-دریایی است. بعد از یک بررسی دقیق و کامل از مدارک و تکالیف انجام‌شده، اعضای تیم امدادونجات یک امتحان کتبی می‌دهند که در آن از هر مبحثی مانند شیوه عملکرد تجهیزات گرفته تا عملا هرگونه تکنیک امدادونجات سوال وجود دارد. نمونه یکی از سوال‌ها این است: «در عملیات سیستم روغن‌کاری اضطراری، حد مجاز تنظیم و چرخش چقدر است؟»
بعد از آن تست توان‌فرسای آمادگی بدنی است. بعد از انجام 25بارفیکس، اعضای تیم امدادونجات باید دور زمین 90 متری با مانع را با دو وزنه 22 کیلویی در دست بدوند، سپس باید یک برانکارد 18 کیلویی را (برانکارد فلزی که در عملیات نجات هوایی و دریایی استفاده می‌شود) در فاصله 1.6 کیلومتری حمل کنند. بعد از آن اعضای تیم، ‌هارنس نجات، اسنورکل و فین‌های غواصی را می‌پوشند تا 500متر را تنهایی شنا کنند، سپس 500متر دیگر یک «قربانی» داوطلب را با خود حمل کنند. تمام این عملیات را باید درعرض 27 دقیقه به پایان برسانند.
آموزش زمینی شامل صخره‌نوردی، فرود با طناب و نجات 80کیلو پیکرهای مصنوعی است که در درختان بلندی که 18متر با زمین فاصله دارند، گیر کرده‌اند. سناریوهای ترکیبی هم وجود دارد،امدادگران بالگرد باید دو نفر در آب، یکی در درخت و دیگری در صخره را نجات دهند. براساس برنامه‌ریزی، نحوه اجرای عملیات و کار تیمی به امدادگران امتیاز داده می‌شود.
آموزش امدادونجات شهری استاندارد مشخصی ندارد و موسسات آموزشی غیر دولتی بسیاری برای این منظور وجود دارند. ادارات پلیس ممکن است نمایندگان خود را به موسسه آموزشی امدادونجات به‌خصوصی بفرستند، اما اکثر شرکت‌کنندگان شهروندان معمولی‌اند که علاقه دارند به دیگران کمک کنند. آنها اغلب هزینه دوره‌های آموزش و تجهیزات را از جیب خود پرداخت می‌کنند.
اهمیت جست‌و‌جو و نجات شهری در کمک به آسیب‌دیدگان بحران‌های طبیعی و انسانی سازمان مدیریت بحران فدرال FEMA ‌سال 1991 برنامه واکنش ملی را برای بحران‌های مختلف راه‌اندازی کرد و مسئولیت 25 یگان رزمی امدادونجات شهری ملی را برعهده گرفت. هنگامی که بحرانی در داخل آمریکا رخ می‌دهد، FEMA در عرض 6 ساعت، سه تیم امدادونجات شهری نزدیک به محل حادثه را اعزام می‌کند و اگر لازم باشد تیم‌های بیشتری اعزام خواهند شد. بحران شهری شامل سیل، زلزله، طوفان، سقوط هواپیما، نشست مواد خطرناک و ریزش فاجعه‌بار بناهاست. تیم‌های جست‌و‌جو و نجات شهری در برابر سیستم‌های اضطراری ایالتی و محلی نقش مکمل دارند. هر نیروی ویژه از یک تیم 31 نفره و چهار سگ زنده‌یاب تشکیل شده است.
تیم‌های امدادونجات شهری در چهار زمینه به‌خصوصی آموزش می‌بینند:
جست‌وجو که همان پیداکردن قربانیان فاجعه‌دیده است. نجات که خارج کردن قربانیان از آن محل است. زمینه فنی که همان حفظ ایمنی امدادگران با کمک مهندسان ساختمانی است. زمینه پزشکی که ارایه کمک‌های پزشکی به قربانیان زخمی و امدادگران است.
بزرگترین عملیات امدادونجات در تاریخ آمریکا روز 11سپتامبر اتفاق افتاد. در آن روز، تروریست‌ها با استفاده از دو هواپیمای مسافربری با برج‌های دوقلو در نیویورک برخورد کردند که باعث زیر آوار ماندن میلیون‌ها قربانی شد. فیما 20 تیم امدادونجات شهری به نیویورک اعزام کرد. سگ‌های زنده‌یاب آموزش‌دیده از اعضای اصلی عملیات نجات در گرند زیرو بودند. این حادثه بزرگترین عملیات سگ‌های نجات در تاریخ آمریکا را با بیش از 80 سگ رقم زد. این سگ‌ها در شیفت‌های 12ساعته با مدت زمان مساوی برای استراحت و جست‌وجو کار می‌کردند. امدادگران همچنین برای پیدا کردن بازماندگان از دستگاه‌های فرستنده الکترونیکی و دوربین‌های جست‌و‌جو استفاده کردند.
برای عملیات امدادونجات 11سپتامبر، متخصصان دیگری هم اعزام شدند. متخصصان ماشین‌آلات سنگین برای کار با جرثقیل و بولدوزر و جابه‌جایی قطعه‌های بتنی سنگین و استیل در صحنه حاضر شدند. کارشناسان مواد خطرناک برای حفظ ایمنی امدادگران و سگ‌ها در صحنه حضور داشتند. هزاران داوطلب و متخصصان لجستیک با یکدیگر همکاری کردند تا روند عملیات بدون مشکل پیش رود.
تجهیزات امدادونجات شهری
عملیات امدادونجات در شهرها چالشی منحصربه‌فرد است. مثل افراد شناور در اقیانوس یا کوهنورد گمشده نیست. در بحران‌هایی مانند 11سپتامبر و طوفان کاترینا موانع بسیاری وجود دارند. در این بحران‌ها به تجهیزات و متخصصانی که روش استفاده از آنها را بلد باشند، نیاز است. این‌که بگوییم انبار تجهیزات امدادونجات شهری بسیار بزرگ است، کاملا آن را دست‌کم گرفته‌ایم. لیست تجهیزات نیروهای ویژه امدادونجات شهری فیما به بیش از 60صفحه می‌رسد و دارای 2000 وسیله است. در این لیست هر وسیله‌ای از تکیه‌گاه‌ها تا غذای سگ یا کانکس‌های بهداشتی وجود دارد.
از آن روزهایی که از جک برای بلندکردن ماشین و بلوک‌های سیمانی از روی فرد آسیب‌دیده استفاده می‌کردیم، خیلی می‌گذرد. امروزه، تیم‌های امدادونجات شهری از سیستم‌های بالابر ایربگ‌دار برای این کار استفاده می‌کنند، زیر وسایل سنگین کیسه‌های صافی گذاشته می‌شود و با پمپ بادی پر می‌شوند. سیستم کیسه‌های دولوکس بادشان پر باشد، توانایی بلند کردن وزن 70 تنی از زمین را دارند. علاوه بر بالابرها، از تجهیزات تکیه‌گاه برای حفظ ایمنی و استحکام راه‌های بازشده استفاده می‌شود.
تجهیزات تخریب سازه‌ها از تجهیزات کلیدی در هرگونه عملیات امدادونجات به شمار می‌روند. اره‌سیمانی، مته‌دستی، اره‌برقی و ابزارهای دستی مانند دیلم، تیشه و قیچی آهن‌بر تنها نمونه‌ای از ابزارهایی هستند که در محل حادثه به کار می‌روند. تیم‌های امدادونجات شهری از وسایل سنگین مانند زنجیر، کابل، لنگر، سیستم‌های بالابر با طناب برای جابه‌جایی تکه‌های ساختمان فروریخته استفاده می‌کنند. با بستن آنها به بولدوزر و جرثقیل، قطعات بزرگ را می‌توان آرام و مطمئن جابه‌جا کرد. جست‌وجوگرهای لیزر و موج‌یاب همیشه در دسترسند تا بتوان فاصله و شرایط جوی را اندازه‌گیری کرد. بادهای شدید می‌توانند عملیات امدادرسانی را به تعویق بیندازند، چون می‌توانند استحکام ساختمان و ایمنی امدادگران را به خطر بیندازد.
تجهیزات تشخیص‌دهنده مواد خطرناک هم برای حفظ ایمنی امدادگران لازم است. امدادگران از لباس‌های مخصوص، دستکش، ماسک و چکمه گرفته تا سیستم‌های کنترل‌کننده اکسیژن و کربن برای سنجش کیفیت هوا استفاده می‌کنند تا مطمئن شوند محیط عاری از هرگونه خطری پنهانی است. زمانی که نشت گاز یا مایع یا بوی مشکوکی تشخیص داده شود، اعضای تیم از جعبه تست‌های اشعه رادیویی و شیمیایی برای سنجش میزان آلاینده‌ها در هوا استفاده می‌کنند.
به تیم‌های امدادونجات شهری توصیه می‌شود حداقل سه نوع دستگاه تجسس در وسایل‌شان داشته باشند. تیم‌ها از سیستم دوربین‌های snake-eye و فیبرنوری برای نقاطی که امکان دسترسی وجود ندارد، استفاده می‌کنند. این دوربین‌ها به مانیتورهایی متصل هستند و به منظور پیدا کردن بازماندگان وارد شکاف‌ها و درزهای باریک می‌شوند. اگر بازمانده‌ای پیدا شود، اعضای تیم لوله‌های تنفسی را وارد می‌کنند تا فرد آسیب‌دیده بتواند تنفس کند. آنها برای ثابت نگه‌داشتن فرد آسیب‌دیده از برانکاردهایی استفاده می‌کنند که با طناب به بالابرها متصل شده‌اند.
تجهیزات پزشکی بسیاری در خودرو‌های امدادونجات شهری وجود دارد. امدادگران برای هر نوع سناریوی نجات، تجهیزات پزشکی مربوطه را دارند. گردنبند طبی، سرم چشمی، واکسن، مسکن، پانسمان و انواع آتل تنها نمونه کوچکی از وسایل این بیمارستان‌های سیار است. آنها حتی الکتروشوک و لوله تراشه هم به همراه دارند تا بتوانند در صورت لزوم شوک الکتریکی یا تراسکتومی (عملی که در آن زیر گلو را برش می‌دهند) انجام دهند.
علاوه بر تجهیزات ساختمانی و نجات، سیستم‌های ارتباطی و وسایل روزمره هم بسیار کاربرد دارند. غذا، آب، دستمال توالت، پتو، تخته شاسی، کاغذ، فیلم دوربین، باتری و ژنراتورهای برقی. امدادگران برای امدادرسانی تمام‌وقت به تمام این تجهیزات نیاز دارند. حتی مدادشمعی هم استفاده دارند؛ از آنها برای علامت‌گذاری روی سنگ و سیمان استفاده می‌شود.
نجات هوایی و دریایی
گارد ساحلی، نیروی دریایی و هوایی مسئولیت عملیات امدادونجات در آب‌های آمریکا را برعهده دارند. آنها وظیفه نجات افرادی را برعهده دارند که در دریاها گم شده‌اند یا خلبانانی که از خروج اضطراری Eject استفاده کرده‌اند. گارد ساحلی گزارش می‌دهد 95درصد تمام عملیات‌های نجات در فاصله 30کیلومتری ساحل رخ می‌دهند. علاوه بر آن، 90درصد این حوادث فقط شامل نجات می‌شوند و نیازی به جست‌و‌جو نیست. دلیل آن چراغ‌های بیکن قایق‌ و هواپیماست که به گارد ساحلی این امکان را می‌دهد در مدت زمان کوتاهی فرد آسیب‌دیده را نجات دهد. هر چقدر بتوانند فرد آسیب‌دیده را زودتر پیدا کنند یا اصلا از ابتدا بدانند کجاست، می‌توانند افراد بیشتری را نجات دهند. در نتیجه آن به امدادگران خطر و هزینه کمتری وارد می‌شود. هزینه تنها 10درصد عملیات جست‌وجوی گارد ساحلی به بیش از 50‌میلیون دلار در ‌سال می‌رسد.
عملیات امداد هوایی یا دریایی ساده است: امدادگران باید افراد را قبل از آن‌که خود را به دریای بی‌رحم تسلیم کنند، از آب بیرون بکشند. بالگردها پرواز می‌کنند و نجات‌غریق‌ها را از فاصله 18متری به داخل آب می‌اندازند. گاهی اوقات آنها را از فاصله 3متری در آب‌هایی که پر از کوسه است، می‌فرستند. خلبانی که از سیستم خروج اضطراری استفاده کرده باشد، اغلب یا در چتر نجاتش گیر کرده یا هنوز از صندلی‌اش جدا نشده و نمی‌تواند روی آب شناور بماند. روتور بالگرد با ایجاد باد صد ناتی، کار نجات غریق را با مشکل روبه‌رو می‌کند. او نه‌تنها باید جان فرد آسیب‌دیده را نجات دهد، بلکه باید مواظب باشد خودش غرق نشود.
آموزش نجات غریق گارد ساحلی و نیروی دریایی در ارتش کار بسیار مشکلی است. 50درصد از ادامه تحصیل انصراف می‌دهند. نجات‌غریق‌‌های یگان هوانوردی باید آموزش‌های به‌خصوصی ببینند. دانش‌آموزان علاوه بر آموزش‌های مقاومت بدنی و پزشکی، روش قرارگیری روی آب، تکنیک نزدیک شدن، حمل و نجات فرد آسیب‌دیده، راه‌های استفاده از تجهیزات، روش‌های بازکردن گره‌ها و مهارت‌های نجات قبل از رسیدن به بیمارستان را آموزش می‌بینند.
نقش امدادگران جنگی در درگیری‌های امروزی
جان هر سرباز اهمیت دارد و امدادونجات در جنگ به یکی از عملیات‌های حیاتی در درگیری‌های امروزی تبدیل شده است. واحدهای امدادونجات در میان نخستین گروه‌هایی هستند که بعد از اتمام درگیری، پشت خط دشمن حاضر می‌شوند. وزارت دفاع در عملیات امدادونجات جنگی، نیروی هوایی آمریکا را به‌عنوان پیشرو مشخص کرده است. هر وقت هواپیمایی را می‌زنند یا سربازی از واحد خود عقب می‌ماند، نیروی هوایی امدادونجات جنگی محل آنها را پیدا، با آنها ارتباط برقرار می‌کنند و تلاش می‌کنند نجات‌شان دهند.
از دیگر وظایف عملیاتی این گروه می‌توان به این موارد اشاره کرد: امدادونجات زخمی‌ها، پشتیبانی اطلاعاتی نجات، نظم تجهیزات نجات، حفظ ایمنی هنگام نجات، انتقال تجهیزات و پرسنل از طریق هوایی، آموزش نجات.
در حال‌حاضر، نیروی هوایی دارای دو سیستم عملیاتی است که در آنها از هواپیما و بالگرد نظامی یا امدادونجات استفاده می‌شود. هواپیمای
 HC-130 در عملیات جست‌وجو برد طولانی در شرایط کم‌خطر یا بی‌خطر به کار می‌رود. این هواپیما همچنین دارای قدرت سوخت‌گیری داخلی برای بالگردهای نجات است تا بتوانند با سوخت‌گیری مجدد به عملیات ادامه دهند. بالگرد HH-60 برای امدادرسانی در محیطی است که میزان خطر متوسط باشد. هر کدام از این عملیات‌ها را می‌توان در روز یا شب انجام داد. هنگام وضع اضطراری پزشکی، اگر میزان تهدید کم باشد، بالگردها امدادگران پزشکی را پایین می‌فرستند. برای کاهش میزان خطر، هواپیمای پشتیبان با پرتاب موشک و تیراندازی هوایی و زمینی، دشمن را دور می‌کند.
تشخیص منبع تماس اضطراری یکی از مهمترین مراحل در عملیات امدادونجات جنگی است. توانایی دشمن برای کنترل و پارازیت انداختن روی فرکانس‌های رادیویی را نباید نادیده گرفت. فرستادن سیگنال‌های مخفی از زمین به هوا از عوامل حیاتی در نجات سرباز آسیب‌دیده به شمار می‌رود. بعد از آن‌که ارتباط برقرار شد، واحد امدادونجات در مرحله نخست نیاز به اطلاعاتی درباره وضع جسمانی آن سرباز دارد. بعد از آن، صحت آن ارتباط بررسی می‌شود. این مرحله معمولا مستلزم نام و درجه آن سرباز به همراه شماره، رنگ و حرف واحد او است. افرادی که ایزوله شده‌اند تا زمانی که احراز هویت کامل نشده باشند، هیچ کمکی دریافت نخواهند کرد. جزییات احراز هویت در فرستنده هیچ‌وقت به‌صورت کامل بیان نمی‌شوند تا دشمن نتواند آن اطلاعات را بدزدد. تیم امدادونجات از سرباز می‌خواهد که ارقام خاص کد احراز هویت را جمع، تفریق یا ضرب کند و جواب دهد. این کار باعث می‌شود سرباز بدون این‌که در معرض خطر قرار بگیرد، دوباره از کدها استفاده کند.
امدادونجات افراد گمشده
در مورد افراد گمشده، شهروندان داوطلب بسیاری حاضرند با تیم‌های امدادونجات محلی و ایالتی همکاری کنند. در بسیاری اوقات، از ابتدا معلوم نیست که آیا علت آن قتل، زخمی‌شدن، عدم‌توانایی برای درخواست کمک یا به سادگی گم‌شدن باشد. این وظیفه مامور قانون است که با داوطلبان همکاری کند تا سرنخ‌ها را جمع‌آوری و مشخص کند که نحوه اجرای عملیات چگونه خواهد بود.
اولویت تیم‌های امدادونجات تایین محدوده جست‌وجو است. معمولا براساس آخرین باری که فرد موردنظر دیده شده، محدوده دایره‌ای مشخص می‌شود. با ادامه عملیات جست‌وجو، نقطه عملیات تغییر می‌کند، مثلا زمانی که تکه‌‌ای لباس در راه دیده شود. این مکان به آخرین مکان دیده شده تبدیل می‌شود. اگر نقطه اولیه و آخرین مکان دیده‌شده را داشته باشید، آن‌وقت محدوده تقریبی منطقی از مسیر و سرعت حرکت فرد موردنظر خواهید داشت. مثلا اگر زنی 12 ظهر در نقطه شروع جاده‌ای دیده شده و بطری آب معدنی‌اش را یک ساعت بعد در 6 کیلومتر شمال نقطه اول پیدا کنید، پس می‌توانید حدس بزنید که فرد مورد نظر با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت به سمت شمال درحال حرکت است. این موضوع به تعیین محدوده جست‌وجو کمک می‌کند.
وقتی صحبت از تکنیک می‌شود، هر کدام از تکنیک‌ها شرط موفقیت خود را دارند. عملیات جست‌وجو وقتی آرام و کامل باشد باعث می‌شود سرنخ‌های بیشتری به‌وجود بیاید، اما اگر زمان حیاتی باشد، بهتر است از روش دیگری استفاده شود. در کل این‌گونه تصور می‌شود که عملیات جست‌وجو چندگانه که سرعت بالایی دارند، روش بهتری نسبت به اقدامات آرام و دقیق است. تیم جست‌وجویی که سرعت بالایی دارند، معمولا نخستین گروهی هستند که اعزام می‌شوند. اعضای این تیم یا برای اداره پلیس کار می‌کنند یا شهروندانی هستند که آموزش‌های بسیاری در زمینه امدادونجات دیده‌اند. کار آنها این است که دونفر دونفر به سرعت حرکت کنند. هدف آنها بررسی مناطقی است که احتمال پیدا‌کردن فرد موردنظر و پایان دادن سریع عملیات بیشتر است.
در جست‌وجوی شبکه‌ای، امدادگران با سرعت کمتر و با نظم و ترتیب بیشتری حرکت می‌کنند. داوطلبان بسیاری برای بررسی منطقه مورد نظر اعزام می‌شوند. تیم‌های جست‌وجوگر شبکه‌ای معمولا سرنخ‌هایی برای کمک به امدادگران باتجربه پیدا می‌کنند. نقطه انسداد، مشخصه جغرافیایی یا قراردادی است که به امدادگران کمک می‌کند منطقه جست‌وجو را محدود کنند. مثلا اگر رودخانه پهنی وجود دارد که تنها راه عبور از آن یک پل است، یکی از امدادگران سر پل می‌ماند تا بقیه اعضای تیم بتوانند مکان‌های دیگر را جست‌وجو کنند. گاهی اوقات، تیم‌های امدادونجات از تله ردپا استفاده می‌کنند تا ببینند آیا فرد موردنظر از آن منطقه عبور کرده یا نه. یکی از این تکنیک‌ها این است تا در راه‌های جنگلی شن بریزند و مکررا ردپاها را چک کنند.


تعداد بازدید :  250