زهرا جعفرزاده | روز سهشنبه، بیستمین نمایشگاه مطبوعات، مثل هیچکدام از سه روز قبلیاش نبود، از ساعت 13:30 که بلندگوها، ورود حسن هاشمی، وزیر بهداشت را به سالن نمایشگاه اعلام کردند، تا بعد از ظهر، هیچ یک از غرفههایی که در مسیر اصلی بودند، آرامش به خود ندیدند. هر یک در تلاش بودند تا با زور هم که شده، وزیر برای چند دقیقه و حتی چند ثانیه در غرفهشان حضور پیدا کند.
از خبرنگار و مدیر مسئول و مدیرعامل و دبیر و سردبیر روزنامهها، مجلات و خبرگزاریها تا مردمی که برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند، از هر طرف به سمت وزیر سرازیر میشدند. بیشتر از 3ساعت زمان برد تا حسن هاشمی همراه با تیم محافظش، از ابتدای سالن اصلی به انتهای آنکه غرفه «شهروند» قرار داشت، برسد مسیری که در شرایط عادی شاید 5 دقیقه هم طول نکشد. تا چشم غرفهداران و خبرنگاران بسیار به وزیر میافتاد، با هر ترفندی هم که شده او را به داخل غرفهشان میبردند، چند سوال میپرسیدند و عکس! که بسیار مهمتر بود با لوگوی روزنامه و خبرگزاری گرفته شود.
وزیر هم به هر سو که میگفتند، میرفت و رو به لنز دوربینها لبخند میزد، تابلو و سررسید و... امضا میکرد. مدیر روابط عمومی و همکارانش، هر چه به خبرنگاران و غرفهداران یادآوری میکردند که نمیشود از تمام غرفهها بازدید کرد، وقت کم است و وزیر جلسه دارد و باید طبق لیستی که از قبل، نوشته شده پیش رفت، فایدهای نداشت. هر غرفهای که آدمهای پرزورتر و چهار شانهتری داشت، زودتر میتوانست وزیر را به غرفهاش ببرد. خبرنگاران زن که دیگر خارج از دایره بودند، تنها آن گوشه ایستاده و به جمعیتی نگاه میکردند که در موج بزرگی وزیر را به سمت چپ و راست نمایشگاه میکشاندند.
در مسیر اصلی نمایشگاه، در آن ساعت از روز، تنها جمعیتی دیده میشدند که دور یک نفر حلقه زدهاند و دوربین فیلمبرداری صداوسیما و شبکه خبر و دوربینهای عکاسی روزنامهها و خبرگزاریها، فیلم و عکس میگرفتند. هر کس که میتوانست از آن وسطها راهی پیدا کند، پرس و جو میکرد که «چه خبر شده؟ کی اومده نمایشگاه؟» و تا میفهمید وزیر بهداشت است خوشحال میشد. حتی برخی تصور کرده بودند «رئیسجمهوری» آمده! در میان جمعیت هم بیمارانی که به هر طریقی از ماجرا خبردار شده بودند، با نامهای یا برگهای آمده بودند تا از وزیر خواستار پیگیری شوند.
وزیر در همین کشان کشان کردن مسئولان خبرگزاریها، اتفاقی در کنار محمدعلی ابطحی و استاندار تهران هم نشست. در میان همه این شلوغیها و بردن و آوردن وزیر که دیگر حتی خودش هم نمیتوانست وضع را کنترل کند، تنها با آرامش و لبخند پرسشهای تکراری خبرنگاران را پاسخ میداد. این تنها تصویر کوچکی از حضور 5ساعته یک وزیر محبوب در نمایشگاه است؛ بعد از تاریکی هوا دیگر اثری از وزیر بهداشت در نمایشگاه نبود اما همه رسانهها در تکاپو بودند تا فردای آن روز سهم بیشتری از این حضور را پوشش دهند.