شماره ۱۳۴۸ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۹ بهمن
صفحه را ببند
حذف نام یا حذف آزمون ورود

مسعود ریاحی| تصمیم جدید آموزش و پرورش مبنی بر حذف آزمون ورودی برای برخی از مقاطع تحصیلی مدارس سمپاد و نمونه دولتی، بحث‌های بسیاری را به پا کرده و مخالفان و موافقانی را به واکنش واداشته است. بسیاری از مخالفان، این طرح را زمینه‌‌ای برای مدارس غیرانتفاعی و کالایی‌سازی آموزش دانسته‌اند و موافقان نیز این تصمیم را در جهت کاهش اضطراب دانش‌آموزان و خانواده‌ها عنوان کرده‌اند.
فرصت مناسبی است تا با فاصله‌‌گرفتن از این دعوا بتوان در سیاست‌های کلی آموزش و پرورش بازبینی کرد و ابتدا به‌طورکلی به ماهیت و وجود مدارس اصطلاحا استعدادهای درخشان و غیرانتفاعی‌ پرداخت.
سال‌ها پیش، به سبب این‌که تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه بیش از ظرفیت موجود در آن بود، آزمونی وضع شد که بتواند افراد واجد شرایط را توزیع کند. ابتدا این آزمون (کنکور) یک توزیع‌کننده ساده بود و در مسیر تحصیل حضور داشت، اما کم‌کم با افزایش تعداد متقاضیان و همچنین گفتمان‌سازی‌های بسیار که تحصیلات دانشگاهی را تبدیل به بالاترین ارزش‌ها در جامعه کرد، جنون ورود به دانشگاه، گویی آزمون کنکور را تبدیل به بلیت مرگ و زندگی کرد.
در این میان، مدارسی تحت نام «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» نیز، همان‌طور که ادعایی در نامش وجود داشت، هدف خود را پرورش استعدادهای درخشان عنوان کرد و آزمون‌های ورودی هوش و... برای غربالگری دانش‌آموزان اجرا می‌کرد اما عملا این سازمان نیز پس از گذشت زمان کوتاهی از تولدش، تحت سیطره‌ گفتمان کنکور و دانشگاه و نحوه برخوردش با دانش‌آموزان، چندان تفاوتی با دیگر مدارس نداشت. آنچه در مدارس سمپاد رخ می‌داد، عملا تقلیل معنای «هوش» و استعداد بود. هوش معنای بسیار گسترده‌ای دارد و علاوه بر هوش منطقی-ریاضی (که بیشتر از همه مورد توجه این مدارس بوده و همچنان نیز هست) هوش موسیقیایی، هوش طبیعت‌گرایانه، هوش بین‌فردی، هوش درون‌فردی و... نیز انواع دیگری از هوش هستند و از سوی دیگر نیز، استعداد مورد نظر این مدارس، گویی همان تبِ رشته‌های ریاضی و تجربی بود و موفقیت در کنکور. پرورش معنایی متفاوت با آن ‌چیزی دارد که در مدارس مدعی پرورش آن، اجرا می‌شد و می‌شود.
کم‌کم مدارس دیگر نیز به این فکر افتادند که برای سازماندهی این جنون ورود به دانشگاه، دانش‌آموزان را هرچه بیشتر برای این روز موعود آماده کنند. وضع جدید فرصت خوبی برای ورود بازار و رخنه‌ منطق بازار برای سازماندهی این جنون بود. در ازای دریافت پول‌، آموزش ارتقا پیدا می‌کرد؛ آن‌هم نه آموزشی گسترده و در همه زمینه‌ها، بلکه آموزشی فقط برای تجهیز هرچه بیشتر برای تست‌زنی و سهولت راهیابی به دانشگاه و کم‌کم مدارسی که زیرنظر سازمانی به نام آموزش و پرورش کار می‌کردند، حتی به نام سازمان اعتنایی نکردند و عملا «پرورش» صرفا واژه‌ای شد که گاه روی تابلوهایی درج می‌شد و چیزی فراتر از آن وجود نداشت.
در باب بحث اخیر نیز (حذف آزمون ورودی) به ‌نظر می‌رسد مهمتر از آن پاسخ‌دادن به این پرسش است که تفاوت اصلی فعلی مدارس سمپاد با مدارس غیرانتفاعی در چیست؟ و همچنین تفاوتش با مدارس اصطلاحا عادی در چیست؟ آیا در وضع فعلی آنچه هدف اصلی همه‌ این مدارس است، فراتر از بمباران دانش‌آموزان با انواع مواد درسی و آماده‌سازی دهشتناک برای کنکور است؟ دفاع از وجود مدارس سمپاد، به دلیل تفاوت استراتژی آن و نوع برخورد متفاوتش با مقوله آموزش و پرورش است یا صرفا پرداخت پول کمتر نسبت به مدارس غیرانتفاعی؟ آیا کسانی که مدعی هستند سمپاد نمونه بارز عدالت اجتماعی است و از این سخن می‌گویند که برخورد یکسان با یک باهوش و یک هوش متوسط، نادرست است و باید آنها را غربال کرد، آیا در مدارس خود، هوش بالایی را که جذب کرده‌اند، عملا سرکوب نمی‌کنند؟ و تحت سیطره‌ گفتمان کنکور و تلاش برای ارایه‌ آمار بالای قبولی در کنکور، استعدادهایش را محدود نمی‌کنند؟ چنین عملی عدالت اجتماعی تولید می‌کند؟
به ‌نظر می‌رسد تا هنگامی که پدیده‌ای به نام کنکور و سیطره گفتمانی آن، به شکلی که درحال حاضر وجود دارد، وجود داشته باشد، تفاوت چندان زیادی نخواهد داشت که دانش‌آموزان در چه مدارسی تحصیل کنند. آنها مدام برای آن روز موعود مضطرب خواهند بود و تفاوت اصلی مدارس نیز، در نوع و کیفیت تجهیز برای تست‌زنی است و نه رسالت پرورش.
نکته مهم دیگر نیز، این‌که اگر آموزش و پرورش این تصمیم را برای کاهش اضطرابِ دانش‌آموزان گرفته است، باید از او خواست تا در باب کنکور و همچنین مواد درسی گاه بسیار زیاد مقاطع مختلف نیز واکنش نشان دهد و همچنین تضمینی فراهم آورد که حذف آزمون، به فرآیند کالایی‌سازی آموزش منجر نخواهد شد و نیز پاسخ دهد که با حذف آزمون ورودی، گزینش این مدارس چگونه صورت خواهد گرفت؟ مشکل فقط نامی بود که یدک می‌کشیدند یا نحوه‌ ورود به این نام؟

دیدگاه‌های دیگران

س
سحر |
مخالف 2 - 0 موافق
به عنوان کسی که در سمپاد تحصیل کرده ،به دلایل زیر تا حد زیادی با تحلیل ایشان مخالفم . - مدارس سمپاد دانش آموزان را از حدود 12 سالگی می پذیرند و تا آنجا که من تجربه داشتم تا پایان 15 سالگی حرفی از کنکور یا تست در مدرسه وجود نداشت. -امکانات آموزشی و آزمایشگاهی که در اختیار ما قرار می دادند عالی بود. -کلاس هنر ما یکی از پرکارترین کلاس های ما بود و اتفاقا معلم سختگیری داشتیم که خیلی در نمره دادن به تکالیف و کیفیت کار دقت می کرد. -معلم ورزش ما بسیار منظم بود و به اندازه معلم ریاضی سخت می گرفت. -کلاس های آمادگی المپیادهای مختلف برای دانش آموزان برگزار می شد. -شهریه مدرسه بر اساس فیش حقوقی پدر و مادر تعیین می شد و متغیر بود. - بله فشار درسی زیاد بود ، تکالیف سنگین بود، در دوران دبیرستان باید تست زنی را یاد می گرفتیم تا از پسِ کنکور بربیاییم اما شما برای موفقیت در کنکوری با آن همه داوطلبِ دهه شصتی راه دیگری سراغ داشتید؟
ع
علی ناظری |
مخالف 1 - 2 موافق
با سلام بنده هم در این مدارس درس خوانده ام و با تمام استدلال های این مطلب موافقم. در این مدارس که شبیه پادگان بودند، ما مدام بازخواست میشدیم که چرا کم خوانده ایم و بخاطرش تحقیر میشدیم. مدام به ما میگفتند کودن هستید، برعکس چیزی که از بیرون در مورد ما وجود داشت. برای مدارس سمپاد مثل همه مدارس دیگر تنها یک الویت وجود دارد و آن هم کنکور و کنکور و کنکور است و بالا بردن آمار قبولی مدرسه . ممنون بابت این مطلب که درگیر کلیشه های این روزها نشده و سوال را از خود سمپاد شروع کرده.
م
محسن علیزاده |
مخالف 1 - 2 موافق
کاملا موافق این مطلب هستم. سمپاد نمونه بارز بی عدالتی اجتماعی است. چه استعدادهای نابی که زیر چرخ دنده های سمپاد خورد شدند و در حال شدن اند. سمپاد تقلیل معنای هوش است. بجز سرکوب هوش کاری نمیکند. ضمنا در پاسخ به اون دوستمون اینکه همه این امکانات بشکل چندین برابر برای مدارس غیر انتفاعی هم وجود دارد و بهتر است پشت این ویترین ها پنهان نشویم .
س
سحر |
مخالف 0 - 0 موافق
در پاسخ به دوستانی مدارسشون نمونه بارز بی عدالتی اجتماعی بوده : من این هفته با بعضی از دوستانم که فارغ التحصیل سمپاد شهرهای مختلف بودند صحبت کردم و متوجه شدم که برخلاف برنامه درسی تقریبا مشابه این مدارس ، جو حاکم بر این مدارس کاملا متفاوت بوده و تا حدی به سال ورود به این مدارس ، سلیقه مدیر مدرسه و دانش آموزان بستگی داشته. در مورد امکانات مدارس غیرانتفاعی حق باشماست ، ولی در نظر داشته باشید که هر کسی توان مالی دسترسی به همچین مدارسی را ندارد. یکی از امتیازات سمپاد در شهر ما این بود که دانش آموزان از سطوح مختلف جامعه می توانستند به امکانات آموزشی (در حد مدارس غیرانتفاعی) دست پیدا کنند.

تعداد بازدید :  696