سروش مدبری استاد دانشگاه و کارشناس محیطزیست
برگشتن آب به زایندهرود که موجی از خوشحالی و دلگرمی را برای مردم اصفهان به ارمغان آورد، یکی از مهمترین اخبار هفته گذشته بود که بازتابهای زیادی به همراه داشت. بازتابهای اجتماعی و زیستمحیطی و مردمی تا آنجایی پیش رفت که گاهی به بگومگوهای احساسی بین اهالی استان اصفهان و خوزستان میانجامید. اما نکته مهم در پرداختن به این رویداد مهم این است که چرا دو جبهه مخالف برای این مسأله تشکیل شده است؟ بهزعم من آنچه که در هفته گذشته اتفاق افتاده و مردم استان اصفهان را خوشحال کرد، تنها یک اتفاق موقت بهحساب میآید چراکه هیچ اقدام کارشناسیشده برای آن صورت نگرفته است. همانطور هم که میرمحمد صادقی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان اعلام کرد که در شرایط فعلی جریان دایمی آب امکانپذیر نیست ولی ما امیدواریم با برنامههایی که توسط شورایعالی آب مصوب شده و پیگیری آنها و همچنین کمک همه ذینفعان بتوانیم تا چندسال دیگر به آن هدفی که جریان دایمی آب است، برسیم. همانطور که میدانید استان اصفهان و مردمانش در این یکماه اخیر سختیهای زیادی را متحمل شدهاند. بازگشت آب به زایندهرود درواقع حرکتی بود برای اینکه آرامش تا حدودی به این استان بازگردد و از نظر روانی بتواند روی مردمانش تأثیر بگذارد. به همین دلیل هم معتقدم باقی ماندن آب در زایندهرود دوامی نخواهد داشت چراکه بهصورت کارشناسی کاری انجام نشده است. نکته قابلتامل این است که نیاز آبی در اصفهان تغییری نکرده تا بخواهد ما را امیدوار کند که این آب همیشگی باشد. اکوسیستمهای طبیعی در طول عمر خود بارها خشک و تر میشوند اما متاسفانه بشر فرآیند آن را تشدید کرده و تا وقتی همین بشر نخواهد نحوه مصرف خود را درست کند، قطعا هیچ اتفاقی نمیتواند آب زایندهرود را دایمی کند.
مساله مهم دیگر در رابطه با بازگشت آب به زایندهرود، ناراحتی مردم خوزستان از این اتفاق بوده است. یعنی ما در یک گوشه از ایران مردمی را داریم که خوشحال از این اتفاق در سرتاسر سیوسهپل جمع میشوند و در گوشه دیگر مردمانی را داریم که به دلیل همین اتفاق با مشکل مواجه میشوند و ناراحتی خود را ابراز میکنند. البته من در این مورد کاملا به خوزستانیها حق میدهم. ما سالهای زیادی بدون هیچ برنامهریزی از سرشاخههای کارون و دز به جاهای دیگر آب فرستادیم. مردم خوزستان اینروزها به دلیل اینکه آب از کارون و دز گرفته میشود و آب کمتری دارند با بوی بد و نامطبوع روبهرو هستند. آب زایندهرود از سرشاخه کارون گرفته شده و یک فرآیند طبیعی نبوده است بنابراین این بهرهبرداریها از سرشاخهها، آب بینحوزهای استان را با مشکل مواجه کرده است. اگر بخواهیم خیلی عمقی به مسأله زایندهرود بپردازیم، باید بگوییم که بهسختی میتوان برای بازگشت دایمی آب به زایندهرود کاری کرد، مگر اینکه ما زمینها را از کشاورزان پس بگیریم و صنعت آبی نداشته باشیم. متاسفانه استان هم در این زمینه همکاریهای لازم را نمیکند. اگر کشاورزان تنها 10 در صد زمینها را نکارند و صنعت هم 10درصد در تولید خود از آب کمتری استفاده کند، میتوان کاری کرد که بدون هیچ مشکلی و بدون ناراحتی خوزستانیها، حتی آب را به زایندهرود برگردانیم. این پیشنهاد اگرچه به کلام راحت است اما در عمل یک اتحاد و مدیریت درست میخواهد که محقق نمیشود. همیشه وقتی قرار است در مصرف یک چیزی صرفهجویی شود، سریع یک چاله دیگر برای آن کنده میشود. اگر قرار است آب در اصفهان زیاد باشد، یک صنعت جدید ایجاد میشود. سال 83 طرحی مطرح شد بر این اساس که از رودخانه بهشتآباد یکمیلیارد مترمکعب آب درسال وارد اصفهان کنند. همان زمان اعتراضهای زیادی صورت گرفت مبنی بر اینکه چرا وقتی قرار است یک صنعت جدید ایجاد کنیم، آن را نمیبریم بهجایی که آب وجود داشته باشد. مثل استانهای اطراف حوزه کارون، کرخه و دز. اگر این صنعت همانجا شکل بگیرد، بهمراتب هزینهها هم کمتر خواهد بود.
از مسأله زایندهرود هم که بگذریم، به یکی دیگر از مهمترین اخبار در همین حوزه میرسیم که مربوط به بارندگیهای اخیر و زمزمههای احیای دریاچه ارومیه است. درمورد دریاچه ارومیه هم باید گفت که طرحهای زیادی ارایه شده است تا این دریاچه که به بدترین حالت، دچار خشکسالی شده بتواند کمکم احیا شود. البته این احیا شدن به معنی آن نیست که ما در یکسال توقع داشتیم که دوباره همهچیز روبهراه شود بلکه شاید به یک بازه زمانی 10ساله نیاز داشته باشیم. یکی از کارهایی که برای دریاچه ارومیه انجام شده این است که به کشاورزان پول دهند تا امسال کشتی نداشته باشند. خدا را شکر بارندگیها هم به کمک مردم آمده و باعث شده تا روند بازگشت آب به دریاچه ارومیه تسریع شود، البته باید به این نکته توجه کرد که ما نباید تنها به بارندگیها اکتفا کنیم و امیدوار باشیم که این بارندگیها چنین مسائلی را حل میکند. ما باید همان برنامهریزیها را در پیش بگیریم و تنها به این فکر کنیم که اگر قرار است بازگشت آب به دریاچه ارومیه 10سال زمان ببرد، با کمک طبیعت و بارندگیها این زمان به 8سال کاهش پیدا کند.