مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی
فرصت برابر در جامعه، شکلی از عدالت است، به این معنا که فرصت حضور یک فرد از اجتماع در زمینه موردنظرش با دیگر افراد یکسان باشد و تبعیضی در این زمینه وجود نداشته باشد.
باید به این موضوع هم توجه کرد، زمانی از برابری فرصتها بحث میشود که اساسا فرصتی وجود داشته باشد. مثالی که برای برابری فرصتها میتوان آورد، مسأله اشتغال و تخصص کاری است. وقتی در اصفهان، شیراز یا هر جای دیگر، اعلام میشود که میخواهند 6 روانشناس استخدام کنند؛ بالغ بر چندهزار نفر شرکت میکنند که هرکدام لیسانس روانشناسی خود را از دانشگاههای مختلف اخذ کردهاند؛ اما نتیجه نهایی این است که آن 6 نفر با درگیریهای زیاد از بین نزدیکان افراد ذینفوذ، انتخاب میشوند. در چنین وضعی فرصت اشتغال برای افراد مختلف یکسان نبوده است.
بر این اساس، برابری فرصتها یعنی اینکه وقتی برای یک فرصت شغلی اعلام نیاز میشود، با معیاری درست(مانند آزمون)، افرادی انتخاب شوند که دانش و تجربه و تخصص بیشتر دارند.متاسفانه در جامعه ما چنین شرایطی حاکم نیست، نهتنها در فرصتهای شغلی، برابری فرصتها نداریم، بلکه برای مدیران هم نابرابری فرصتها را شاهد هستیم؛ یعنی یک مدیر، براساس شایستگیاش انتخاب نمیشود. شایستهسالاری و پاسخگویی توصیه همیشگی رهبر کشور ما به همه رؤسایجمهوری بوده است اما متاسفانه برابری فرصتها که همان شایستهسالاری است، در کمتر جایی دیده میشود؛ وگرنه برای استخدام به سفارش و رابطه دیگران نیازی نبود و در مقابل تخصص و کارایی فرد در نظر گرفته میشد. در بیمارستانهای ما، حتی یک مدیر وجود ندارد که رشتهاش مدیریت باشد، همه پزشک عمومی هستند.
به همین شکل هم در ادارات و سازمانهای دیگر شاهد هستیم که کسی که لیسانس دارد در جایگاهی مشغول به کار است که باید دکترا داشت. این سخن درست است که بگوییم، اگر در جامعهای فرصتها برای همه یکسان باشد، آن جامعه در مسیر توسعه و پیشرفت قرار خواهد گرفت و خلاقیت و استعداد افراد ظهور
پیدا میکند.
برابری فرصتها یعنی اینکه همه امکانات فقط برای پایتختنشینان فراهم نباشد؛ اما میبینیم همه امکاناتی که در کشور هست، در اختیار مردم تهران قرار گرفته است؛ اگر مقایسهای بین تهران و شهرهای استان خوزستان مثل آبادان و اهواز؛ داشته باشیم خواهیم دید در زمینه امکانات شهری، برخی کوچههایی که قبل از انقلاب خاکی بودند هنوز هم خاکی هستند. درحالیکه اگر فرصتها و برخورداری از بودجههای عمرانی و صنعتی در همهجا یکسان بود یا حداقل براساس رشد جمعیتی و وضع جغرافیایی صورت میگرفت، امروز شاهد مهاجرتهای بیرویه به شهرهای بزرگ نبودیم. لیسانسهها به دلیل فقدان فرصت شغلی، به تهران میآیند و گاهی دیده میشود برخی از آنها، دستفروشی میکنند. اگر برابری فرصتها وجود داشت، این افراد مجبور نمیشدند برای اندکی درآمد، بار سنگین مهاجرت با همه مشکلات مربوط به خود را بر دوش بکشند. با این حال در شرایط فعلی تهران مرکز توجه و تمرکز فرصتهاست. به همین دلیل معتقدم، درواقع چیزی بهعنوان برابری فرصتها نداریم. اگر شایستهسالاری و امکان برخورداری از فرصتهای برابر در کشور وجود داشت، این رویه وجود نداشت یک رئیسجمهوری کاری کند و رئیسجمهوری بعدی وقتی بر سر کار آمد، همهچیز را بههم بریزد و بخواهد از نو همهچیز را بسازد.
اینکه چرا برابری فرصت نداریم، میتواند این دلیل را داشته باشد که سیستم مدیریتی ما، براساس ضوابط و قوانین نیست؛ در کشوری که بسیاری از نهادها یا سازمانها، به موازات هم کار میکنند و وظیفهشان بهطور دقیق مشخص نیست، نمیتوان از برابری فرصتها سخن گفت. اگر هر فرد تخصص خود را داشته باشد و در مقابل کارهایی که در پست تخصصی خود انجام میدهد، پاسخگو باشد، میتوان گفت برابری فرصتها وجود دارد. یک مثال روشن در این زمینه فرانسه است؛ شیراک دو دوره شهردار بود بعد دو دوره رئیسجمهوری فرانسه شد؛ در دور دوم ریاست جمهوریاش در اسناد شهرداری یک بلیت بینشهری پیدا شد که توسط شهرداری برای همسر شیراک خریداری شده بود؛ بعد از مشخص شدن این موضوع 6ماه زندان برای شیراک بریدند که 3 ماه از این مجازات را رئیسجمهوری بعدی بخشید ولی او 3 ماه برای یک بلیت که از بودجه عمومی (بیتالمالی که ما در ایران میگوییم) خریداری شده بود، به زندان افتاد. ولی در کشور ما میلیونها تومان پول، از کارمند اداره گرفته تا مدیران، صرف هزینههای شخصی میشود و هیچکسی هم ظاهرا نمیگوید که این پول را چه کار کردهاید، حداقل در دولت قبل بخشی از این موارد اثبات شد.
اگر برابری فرصتها و شایستهسالاری وجود داشت، بعد از حادثه اسیدپاشی در اصفهان وقتی عامل این جنایت بعد از مدتی دستگیر نشد، باید رئیس پلیس، استاندار و مسئولان مرتبط با آن، استعفا میدادند یا از کار بیکار میشدند؛ چون در رسیدگی به این پدیده زشت اجتماعی، تعلل کردهاند. ولی در عمل میبینیم که هنوز هم مسئولان میگویند عامل را پیدا نکردهایم و موضوع در دست بررسی است و هیچ مسئولی هم از شغل و جایگاهش تکان نخورد! رئیسجمهوری هم 3وزیرش را مسئول پیگیری کرد اما سوال این است که آیا رئیسجمهوری وزرا را برای تعلل در پیگیری ماجرا، توبیخ کرد؟
به هر روی برابری فرصتها براساس شایستهسالاری و اعتماد سازی عمومی در جامعه اتفاق میافتد و هر فرد در جایگاهی که قرار دارد، مسئولانه و دقیق کار میکند و در آن صورت میتوان گفت جامعه توأم با آرامش خواهیم داشت.