حكومتهاي غربي اگرچه در داخل كشورهاي خویش و براي مردم خودشان واجد ويژگيها و رفتارهاي مورد قبول هستند، چرا كه بايد در برابر مردم بهنسبت پاسخگو باشند ولي هنگامي كه پا را از مرزهاي مجموعه كشورهاي خودشان فراتر ميگذارند، از اينرو به آنرو ميشوند. نمونه داخلي آن استعفاي وزير امور خارجه هلند است كه اظهارنظر خلاف واقعي را از ديدار خود با پوتين كرده بود و چون ثابت شد دروغ گفته است، بلافاصله استعفا کرد و گفت بايد كسي وزير خارجه باشد كه مردم اعتماد كامل به او داشته باشند. متاسفانه ما در داخل كشور خودمان قادر به اِعمال چنين نظارت و قدرتي نيستيم، در نهايت كساني پيدا ميشوند كه مثل روز روشن، خلاف واقع و دروغ ميگويند و كسي هم تعرضي به آنان نميكند. اين سويه داخلي آن كشورها بود، ولي سويه خارجي آنها را هم بايد ديد. اظهارات اخير امانوئل مكرون، رئيسجمهوري فرانسه درباره سوریه از اين نوع است. وي در آخرين اظهارات خود درباره سوريه چنين گفته است: «اگر ثابت شود حکومت بشار اسد از سلاح شیمیایی علیه مخالفان و غیرنظامیان استفاده کرده، فرانسه علیه سوریه به اقدام نظامی دست خواهد زد. در این صورت به هر مکانی که این سلاحها از آنجا ساخته و شلیک شده باشند، حمله خواهیم کرد. سرویسهای اطلاعاتی فرانسه هنوز به این یقین نرسیدهاند که آیا از سوی حکومت اسد به مناطق غیرنظامی حمله شیمیایی شده یا نه.»
پرسشي كه براي هر ناظر بيطرفي به وجود ميآيد اين است كه چه اتفاقي افتاده است كه آقاي رئيسجمهوری فرانسه تا اين حد نسبت به استفاده از تسليحات شيميايي حساس شدهاند كه حتي به خود اجازه تهدید به حمله نظامي دادهاند؟ ترديدي نيست كه يكي از كثيفترين سلاحهايي كه در جنگ ميتوان به كار برد، بهويژه عليه نيروهاي غيرنظامي، سلاح شيميايي است. سلاحي كه حتي عليه نيروهاي نظامي نيز نبايد به كار برده شود، چه رسد به اينكه عليه زنان، كودكان و مردان غيرنظامي و بيدفاع به كار گرفته شود. از اينرو، حساسيت آقاي مكرون قابل فهم است و بايد به آن احترام گذاشت ولي براي يك ناظر خارجي اين پرسش پيش ميآيد كه چرا آن زماني كه عراق و صدام حسين از اين سلاح عليه مردم ايران و مردم عراق و در ابعاد گسترده استفاده كردند و حتي مواد اوليه آن را كشورهاي اروپايي تأمين كردند و بدترين جنايت را عليه مردم سردشت ايران و حلبچه عراق رقم زدند و تصاوير كشتار ناشي از كاربرد اين سلاح بهعنوان دردناكترين تصاوير جنايت جنگي ثبت شده است، دولت فرانسه نهتنها سكوت كرد، بلكه با تجهيز ماشين نظامي دولت صدام حسين بر زخم اين جنايات نمك پاشيد؟
شايد گفته شود كه مكرون در آن زمان در قدرت نبود و يك كودك 10ساله بود كه نبايد پاسخگوي رئيسجمهوری سوسياليست آن زمان يعني فرانسوا ميتران باشد. اين استدلال به لحاظ فردي درست ولي به لحاظ حقوقي كاملا نادرست است. دولت فرانسه در سالهاي گذشته كوشش كرد كه اقدامات رخداده در سال 1915 در خاك تركيه فعلي و عثماني آن زمان عليه ارامنه را جنايت جنگي معرفي كند. اين امر به منزله آن خواهد شد كه دولت فعلي تركيه در برابر اقدامات دولت صدسال پيش نيز مسئوليت حقوقي دارد. دولتي كه قبلا امپراتوري عثماني بود و بعدا تبديل به جمهوري تركيه شد. فارغ از اينكه اين اقدام فرانسه درست باشد يا خير، ولي اصل تسري مسئوليت سياسي دولتها پذيرفته شده است. به عبارت ديگر، آقاي مكرون در برابر رفتارهاي دولتهاي قبلي فرانسه ازجمله دولت فرانسوا ميتران و در جريان بمباران شيميايي مردم عراق و ايران مسئوليت تمام دارد. درواقع آقاي مكرون هنگامي كه نسبت به بمباران شيميايي در خاك سوريه هشدار داده و تهديد ميكند، همزمان بايد متوجه باشد كه گويي خود او در سال 1366 نسبت به بمباران شيميايي صدام حسين حضور داشته و نهتنها موضع منفي نگرفته، بلكه به صورت ضمني از آن رژيم جنايتكار حمايت هم كرده است و ماشين نظامي او را بيش از پيش تجهيز کردند. بنابراين و تا زماني كه اين دولت مسئوليتپذيري لازم را درباره رفتار دولتهاي گذشته فرانسه از خود نشان ندهد، نميتوان به مواضع اخير آن اعتماد كافي نشان داد. از سوي ديگر، ميتوان پرسيد كه اگر در سوريه از سلاح شيميايي استفاده شده است و در آن ترديدي نيست، پس چرا بايد فقط نسبت به يك طرف ماجرا حساس بود؟ بايد اعلام كرد كه هركدام از طرفهاي جنگ كه از اين سلاح ويرانگر و ضد انساني استفاده كرده باشند مورد حمله واقع خواهند شد، چه دولت سوريه باشد و چه نيروهاي مخالف آن. اگر امكان استفاده از اين سلاحها منحصرا متوجه دولت سوريه است، پس ديگر نيازي به اثبات نيست، ولي اگر امکان و احتمال استفاده هر دو طرف وجود دارد، چرا نبايد احتمال آن طرف را مطرح كرد؟ آيا مخالفان نتوانستهاند به انبارهاي شيميايي در استانهاي مياني و شمالي سوریه دسترسي پيدا كنند؟ آيا به این انبارها در عراق دسترسي پيدا نكردند؟ آيا غيرممكن است كه كشورهاي حامي، آنها را به اين سلاحها تجهيز كرده باشند؟ به علاوه، اگر استفاده از سلاح شيمیايي موجب شود كه به دولت سوريه حمله شود، آيا اين انگيزه مناسب ايجاد نميكند كه مخالفان دولت سوريه به هر قيمتي كه شده به اين سلاحها دسترسي پيدا كنند و آنها را عليه مردم به كار برند تا پاي كشورهاي غربي را وارد ميدان جنگ كنند؟ اينها همه پرسشهايي است كه معرف مكر غربي است كه آقاي «مكر»ون ميتواند پاسخ مناسب به آن دهد!