عادل فردوسیپور بهعنوان یک فرد رسانهای که در حوزه فعالیتش موفق است، بیشتر از اینکه تلاشش برای بهبود شرایط فوتبال باشد، به دنبال جذب مخاطب است. دوشنبهشب عادل فردوسیپور میتوانست با توجه به شرایط حساس فوتبال ایران و حضور تیمملی در جامجهانی، متنی که مربوط به پاسخ کارلوس کیروش به علی کریمی بود را نادیده بگیرد اما این کار را انجام نداد و برای اینکه برنامه خود را سر پا نگه دارد، به جنجالها دامن زد. فردوسیپور در روزی که نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا به میدان رفتند و درحالی که فردای برنامه نود هم پرسپولیس و استقلال در آسیا بازی داشتند، به جای اینکه به بحث و تحلیل درباره وضع این تیمها بپردازد، در زمانی نامناسب چنین مناظرهای را برگزار کرد. بهتر بود فردوسیپور این مناظره را هفته آینده یا در روزهایی که فوتبال ایران بازیهای حساس بینالمللی نداشته باشد، برگزار کند اما او برای اینکه مخاطبان خود را نگه دارد، به این مناظره تن داد. در واقع فردوسیپور هرگاه که احساس میکند برنامهاش دچار افت شده، سوژههای جنجالی را مثل ماجرای جادوگری در فوتبال به راه میاندازد اما دیگر آن را پیگیری هم نمیکند. عادل با وجود اینکه شخصی تاثیرگذار در حوزه فوتبال ایران است اما در کنترل مصاحبه با میهمانهای برنامهاش توانایی ندارد. او در مناظره علی کریمی و محمدرضا ساکت هم فقط بیننده بود و نتوانست به خوبی این مناظره را هدایت کند. البته عادل حسنهایی هم دارد که غیرقابل انکار است، چون او بارها توانسته پشت پردههای فوتبال را رو کرده و از وقوع برخی اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند اما برگزاری این مناظره بیشتر از اینکه به سود فوتبال ایران باشد، به نفع برنامه نود شد. به نظر من فردوسیپور به این دلیل آنتن برنامهاش را در اختیار علی کریمی قرار داد که او کاری با میکروفن برنامه نود کرد که لطمه زیادی به اعتبار این برنامه زد. به همین دلیل فردوسیپور برای حفظ اعتبار برنامه خودش مجبور بود که این تریبون را در اختیار کریمی قرار دهد تا بتواند باز هم اعتبار گذشتهاش را بین هواداران این بازیکن که عمدتا از پرسپولیسیها هستند، به دست بیاورد. با این حال رویه سوالپرسیدن و جوابخواستن رویهای است که به نفع فوتبال ایران خواهد بود و خوشحالم که فدراسیون فوتبال هم حاضر به پاسخگویی شده است. سوالاتی که کریمی در برنامه نود پرسید، خود من بهعنوان عضو کمیته رفع ابهام در مجمع فدراسیون فوتبال از علی کفاشیان پرسیدم اما هیچ پاسخی از او نگرفتم. به اعتقاد من اهالی فوتبال اگر دلشان برای این رشته میسوزد، رویه خود را تغییر دهند و به جای اینکه با عصبانیت و فریاد در رسانهها حرف بزنند، به جلسات هماندیشی با حضور مدیران بزرگی مثل محمد دادکان و مهندس صفایی فراهانی بیایند تا هم راهحلهای خود را برای مشکلات فوتبال مطرح کنند هم التهابات و جنجالها را از فضای این رشته دور کنند.